امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پدر نویسنده ادبیات کودک درمی‌آید!

#1
Star 
پدر نویسنده ادبیات کودک درمی‌آید! 1


مژگان کلهر با بیان این‌که پدر نویسنده ادبیات کودک درمی‌آید تا چهار جمله بنویسد، می‌گوید: نویسنده ماه‌ها زمان می‌گذارد تا یک جمله بنویسد و برای کودک تصویر بسازد.
این نویسنده و مترجم ادبیات کودک و نوجوان در گفت‌وگو با ایسنا، درباره ‌این‌که برخی فکر می‌کنند نوشتن در حوزه ادبیات کودک کار راحتی است و با نوشتن چند جمله کودکانه می‌توانند صاحب کتاب شوند، اظهار کرد: الان خیلی‌ها هستند که این‌طور فکر می‌کنند که اگر چهارتا جمله بنویسند، نویسنده می‌شوند. من کار ویرایش هم انجام می‌دهم، خانمی داستان‌هایش را برایم فرستاده بود که  آن‌ها را بخوانم اما کتاب‌ها چیزی نداشت و من مانده‌ بودم چطور به او بگویم این‌ها داستان کودک نیست و به درد آن‌ها نمی‌خورد. نمی‌دانم  این موضوع را چطور باید به‌ آن‌ها فهماند که این‌ها داستان کودک نیست و نمی‌شود چند جمله ساده را کنار هم گذاشت و آن را داستان کرد. باید چیزی پشت تمام جمله‌ها باشد. به‌ نظرم پروسه‌ای طولانی است و باید فرهنگ‌سازی شود.
او سپس با بیان این‌که با توجه به گرانی کاغذ بسیاری از ناشران دست ‌به عصاتر کتاب چاپ می‌کنند، گفت: نمی‌گویم گران شدن کاغذ خوب است اما باعث شده ناشران هر کاری را چاپ نکنند. به نظرم ناشران باید کارشناس کتاب و بررس داشته باشند. یک‌سری از ناشران هنوز بررس و ویراستار ندارند؛ کسی که به آن‌ها بگوید این کتاب برای فلان گروه سنی مناسب است یا نه. برخی از ناشران خودشان کتاب را می‌خوانند و برای چاپ آن تصمیم می‌گیرند. ناشران باید کارشناس داشته باشند تا کتاب‌های الکی چاپ نشود. من کتاب‌هایی را دیده‌ام که بیشتر برای بچه‌ها بدآموزی دارد تا این‌که بخواهد به آن‌ها چیزی یاد بدهد.
کلهر با اشاره به کتاب‌های تصویری گفت: یکی از دلایلی که باعث می‌شود ادبیات کودک حوزه راحتی به‌نظر برسد تعداد کم صفحات کتاب‌هاست و برخی از کتاب‌های تصویری شاید چند جمله باشند که در پایین صفحات آورده می‌شود. بنابراین برخی از نظر کلمات این کتاب‌ها را بررسی می‌کنند درحالی که شاید ماه‌ها بر روی این جمله‌ها کار شده باشد، نویسنده بارها آن را نوشته و خط زده تا توانسته آن جمله را بیان کند و با همان یک جمله، تصویری را به مخاطب خود برساند.
او در ادامه بیان کرد: شاید یکی از دلایلی که برخی فکر می‌کنند ادبیات کودک حوزه راحتی است این است که مخاطب کودک است؛ در واقع این دسته از افراد خیال می‌کنند هرچیزی که با بچه سر و کار  داشته باشد، حوزه راحتی است. یک زمانی اگر نویسنده ادبیات کودکی در کارش موفق می‌شد، می‌گفتند «ان‌شاءالله کتاب‌های بزرگسالان بنویسی»؛ اما این کجا و آن کجا.
نویسنده کتاب‌های «دختری با روبان سفید» و «گریه نکن نی‌نی مامانی» خاطرنشان کرد: شاید به نظر می‌رسد کودک زیاد مهم نیست و هر چیزی  می‌توانیم بنویسیم؛  پدر و مادرها و یا خودِ کودک می‌خوانند و تمام. برای همین اهمیتی نمی‌دهند. این در حالی است که این کودک بزرگ و وارد جامعه می‌شود. خیلی چیزهای مهم‌تری هست که باید از همان ابتدا به او آموزش بدهیم. ما نویسنده‌ها باید دست به عصاتر راه برویم.
او همچنین درباره این‌که به نظر می‌رسد ادبیات کودک در بین متولیان فرهنگی جدی گرفته نمی‌شود، مثلا سال‌هاست که دیگر در بخش ادبیات کودک و نوجوان جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، برگزیده‌ای نداریم، بیان کرد: بله، سال‌هاست که ما برگزیده کتاب کودک نداریم؛ زمانی مبلغ جایزه خیلی زیاد بود و جایزه نمی‌دادند، آن را کم کردند اما باز هم به ادبیات کودک جایزه ندادند. به نظر می‌رسد داوری مشکل دارد. باید داورانی را بگذارند که با ادبیات کودک آشنا باشند و به حجم کتاب توجه نکنند و کتاب‌های تصویری  را با یکدیگر مقایسه کنند نه با رمان. من هم اگر بخواهم مقایسه کنم به کسی جایزه می‌دهم که رمان نوشته است. از طرفی هم به نظر می‌رسد در جایزه کتاب سال کمی پارتی‌بازی وجود دارد؛ البته این را نمی‌توانم به‌طور قطع بگویم.
مژگان کلهر تأکید کرد: ادبیات بین متولیان فرهنگی جدی گرفته نمی‌شود، اگر جدی گرفته می‌شد و به‌ آن اهمیت می‌دادند چرا سال‌هاست که به بخش کودک جایزه کتاب ‌سال نداده‌اند؟ برخی فکر می‌کنند مگر نویسنده ادبیات کودک چه کار مهمی انجام داده، چهارتا جمله نوشته‌ است؛ اما نمی‌دانند برای نوشتن همان چهار جمله پدر نویسنده درآمده است. این‌که بخواهید فکر بزرگ را با چهار کلمه بیان کنید خیلی سخت‌تر از این است که بخواهید چهارتا فکر بزرگ را در یک رمان بگنجانید. این‌که موضوعی را به بچه پنج‌ساله بگوییم سخت‌تر از این است که به نوجوان ۱۴ ساله بگوییم زیرا دایره واژگان آن بچه بسیار محدود است. داوران و متولیان فقط خروجی کار را می‌بینند؛ این‌که این کتابی چهار صفحه است و  کتاب دیگر ۱۰۰ صفحه، با خود می‌گویند "وای این ۱۰۰ صفحه نوشته و کلی زحمت کشیده". در حالی‌که این‌ها را نباید با هم مقایسه کرد. 
مترجم کتاب‌های «هنری زلزله و عشق فوتبال» و «دیزی و دردسرهای بچه گربه‌ها» همچنین درباره پیشنهادهایش برای تقویت رشته ادبیات دانشگاهی، اظهار کرد: دانشگاه بیشتر منتقد تربیت می‌کند تا کارشناس ادبیات کودک. دانشجویان خیلی خوب نقد می‌کنند و می‌نویسند، آن‌ها به چیزهایی توجه می‌کنند که خوب است اما  کارشناس فراتر از منتقد عمل می‌کند، کارشناس فقط خوبی و بدی را نمی‌بیند و می‌تواند به نویسنده پیشنهاد دهد چه کاری انجام بدهد که کارش بهتر شود.  به نوعی کارشناس دیدش فراتر از منتقد است. اگر دانشگاه بتواند کارشناس تربیت کند، خوب است. کارشناس دیدی جامع و کامل دارد، کتاب‌های خارجی و ایرانی را خوانده و تقریبا به همه کارها مشرف است. اگر اصول داستانویسی را بلد باشی می‌توانی نقد بنویسی اما کارشناس فراتر از این حرف‌هاست و دانشگاه اگر کارشناس تربیت کند بهتر است تا منتقد. مگر ما چند منتقد می‌خواهیم؟ ما کارشناس کم داریم. دانشگاه باید هم و غم خود را بگذارد کارشناس تربیت کند تا منتقد خاص.
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  رویای تو، | نویسنده عطیه احمدی | گوینده سالار بختیاری
  نویسنده پیش‌گو نیست اما...
  درخواست نویسندگی در بخش ادبیات و زیرشاخه ها
  برگزاری نشست «پاسداشت زبان و ادبیات فارسی در منطقه اکو»
  پارادوکس چیست و چه جایگاهی در علم، فلسفه و ادبیات دارد؟
  نکاتی راجب زبان و ادبیات ترکیی
  ادبیات کهن چیست؟
  فریدون رهنما؛ شخصیتی پیشرو و تاثیرگذار در ادبیات و هنر ایران
  «تا تو با منی» منتشر شد/ اجرای آثار بزرگان ادبیات با صدای داود فتحی
  مدیرعامل بنیاد ادبیات تودیع شد!

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان