امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اگر عاشقید این فیلم ها برای شما ممنوع است

#1
در معنای ادبی و شاعرانه، مفهوم رمانس (romance) احساس رازآلودگی، هیجان و دور از دسترس بودن است، فراری دوست داشتنی از زمینی و مادی بودن زندگی روزمره.



اگر این تعریف برای شما قابل قبول باشد، شاید سفر به یک خانه نفرین شده یا جن زده می تواند رمانتیک ترین تجربه در زندگی یک شخص لقب گیرد اما در واقع نمی توان چنین چیزی را بهترین نمونه رمانس در نظر گرفت. برای رمانس معانی و اشارات ضمنی و پنهان متفاوتی وجود دارد:



این معنا می تواند در قالب سفر تنها به یک جنگل یا یک راه حل راضی کننده برای گرسنگی مفرط در طول شب یا یک بانجی جامپینگ هیجان انگیز و ماجراجویانه تعریف شود. علیرغم تمامی این ایدئولوژی ها متفاوت در مورد رمانس، بهترین و معمول ترین ایده در مورد آن همواره به هیجان عشق منسوب می شود



زیرا حس رمانتیک عشق در طول نسل ها به عنوان دستاورد اصلی و ذاتی زندگی انسانی انگاشته شده است. بدین ترتیب می توان رمانس را مرتبط با داشتن ارتباط با دیگران تعریف کرد؛



خواه یک ارتباط رسمی مانند ازدواج باشد یا یک رابطه شخصی بدون رسمیت که در صورت بهم خوردن آن زندگی شخص می تواند به یکباره از هم بپاشد.عشق چیزی غیر از نوری نیست که ایده خودشیفتگی را در قالب مهربانی نسبت به یک شریک زندگی انتخاب شده پنهان و عرضه می دارد.



ممکن است آفتاب روز تازه ای طلوع کند و ناگهاه به این نتیجه برسید که شریک زندگی یا معشوقتان دیگر آن کسی نیست که دیروز بود یا در ابتدا به نظر می رسید. این تغییر و دگرگونی یک شخصیت نیست بلکه کشفی صرف است که از طریق افزایش اطلاعات در مورد زندگی دیگر اشخاص بدست می آید.فیلم های عاشقانه همواره از بهترین و پرطرفدارترین فیلم های ژانر سینما بوده اند.



با این وجود برخی فیلم ها نیز ساخته شده اند که می توان آن ها را فیلم های ضد عشق و عاشقی دانست زیرا این فیلم ها افراد را از وارد شدن به یک رابطه عاشقانه می ترسانند. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با بهترین فیلم هایی که پیامی ضد عاشقانه دارند آشنا کنیم.



داستان فیلم دختر گمشده (۲۰۱۴)

هیچ کسی شایسته نیست که زنی مانند ایمی دان در فیلم «دختر گمشده» (Gone Girl) داشته باشد؛ زنی روان پریش با شخصیت و افکار پیچیده و با مشکلاتی در دوران کودکی که برای محافظت از زندگی عاشقانه خود و بی تغییر نگه داشتن حس خودشیفتگی اش دست به کارهای هولناکی می زند.
از طریق مشاوره، مراقبت فراوان و عشق می توان شریک زندگی را از مشکلات و ترومای ناشی از رنج های دوران کودکی نجات داد اما مداوای بیماری که شروع به نشان دادن تمایلات روان پریشانه کرده و از ترومای دوران کودکی خود به عنوان بهانه ای برای سوء استفاده ار هر موقعیتی می کند تقریباً غیرممکن خواهد بود.



جوامع کنونی ازدواج های به ظاهر شاد کم ندارد اما به ندرت پیش می آید که زن یا شوهری به منظور انتقام از خیانت شریک زندگی اش، برای او دسیسه چینی کرده و او را قاتل جلوه دهد.



فیلم «دختر گمشده» (Gone Girl)

ایمی فیلم «دختر گمشده» دقیقاً این کار و حتی فراتر از آن را مرتکب می شود. بعد از اینکه متوجه می شود شوهرش، نیک، با یکی از دانشجویانش به او خیانت می کند، او وانمود به باردار بودن کرده و با یکی از همسایه ها دوست می شود، سپس دفترچه خاطرات دروغینی می نویسد که نیک را مظنون نشان می دهد،



یکی از عاشقان قدیمی اش را به قتل می رساند و سپس با یک ادعای بارداری تازه که از طریق به سرقت بردن مایع منی همسرش به شیوه ای مصنوعی ایجاد شده از همسرش باج می گیرد.



همچنین در فیلم، ماجرای خیانت نیک از فاصله ای دور و به طور خلاصه نشان می دهد با این قصد که بگوید این عمل نیک یک خیانت کامل و مطلق نبوده و به جای یک عشق واقعی به زنی دیگر، یک رابطه تصادفی و زودگذر بوده است.
نفی عشق و رومانس در فیلم «دختر گمشده» (Gone Girl)

در بازگشت نیز رابطه بین ایمی و نیک بدتر می شود که بار دیگر ایده عشق و رومانس همه جانبه را نفی می کند. در سکانس های اولیه فیلم، ساختار فیلم روی تحقیقات در مورد ناپدید شدن ایمی متمرکز می شود و این اشاره ای هجوآمیز به کنجکاوی مردم در مورد به بیراهه رفتن یک ازدواج ظاهراً ایده آل و موفق است.



نکته این است که در جوامع کنونی (یا دستکم غربی) هیچ ازدواج ایده آلی وجود ندارد و صرفاً زن و مرد برای داشتن ثبات به ناچار دست از بخشی از خواسته های خود می کشند. این تفاوت یک زوج معمولی با ایمی دان است که انجیل داستان های ضد عشق را بر پرده سینما به نگارش در می آورد.



ماجرای فیلم چه کسی از ویرجینیا وولف می ترسد؟ (۱۹۶۶)

یک شب پرحادثه می تواند همه چیز را تغییر دهد. نفرین الکل می تواند عمیق ترین و پنهان ترین رازها را عیان سازد و دروغ ها را لایه لایه فاش کند. در اولین فیلم مایک نیکلاس با عنوان «چه کسی از ویرجینیا وولف می ترسد؟» (Who’s Afraid of Virginia Woolf؟) که بر اساس نمایشنامه ای به همین نام ساخته شده،



رابطه بین مارتا و جورج در طی یک شب همراه با مهمانانشان در بوته آزمایش قرار گرفته و روابط زناشویی مهمانان نیز به شیوه ظریفی با میزبانان مورد مقایسه قرار می گیرد.



تلخی موجود در رابطه بین جورج و مارتا بعد از یک شب میگساری خود را نشان می دهد و تنش جنسی آزار دهنده ای بین مارتا و یکی از مهمانان به نام نیک رخ می دهد. در نتیجه رابطه ای خیانت آمیز بین این دو شکل می گیرد و جورج نیز بی صدا شاهد ماجراست.
«چه کسی از ویرجینیا وولف می ترسد؟» (Who’s Afraid of Virginia Woolf؟)

زندگی و ازدواج ناشاد نیک و هانی نیز عیان می شود و بیننده در می یابد که نیک تنها به خاطر ثروت هانی با او ازدواج کرده است. به نظر می رسد که هر کسی برای مقابله با زندگی زناشویی ناشادشان از یک مکانیزم یکسان استفاده می کنند؛



مارتا به الکل پناه می برد و هانی حماقت را بر می گزیند. این فیلم کابوسی برای هر زوج عاشق است و به بیننده هشدار می دهد که هر رابطه ظاهراً عاشقانه ای می تواند چنین نتیجه ای در پی داشته باشد.



در فیلم نیکلاس، ازدواج و ایده عاشقانه مربوط به آن را به مثابه یک سرپوش و حقیقت صادقانه را اعلان جنگ طرفین به یکدیگر می داند. ایران ناز



فیلم گرمای بدن (۱۹۸۱)
صادقانه بودن عشق خارج از ادواج همواره مورد اختلاف بوده زیرا اغلب اوقات مشخص می شود که چنین رابطه ای تنها خستگی از یک رابطه تک همسری بوده و نه یک تصمیم عاشقانه. به نحوی می توان جذابیت اولین گناه و ماجراجویی ناشی از آن را مسئله ای دانست که جامعه آن را ممنوعه می داند.



در این معنا می توان رمانس را با همان تعریف اولیه در نظر گرفت: هیجانی که همراه با یک فرار دوست داشتنی از زندگی مادی و یکنواخت روزانه می آید. با این وجود مواردی در سینما و حتی زندگی واقعی وجود دارد که ما را از عواقب این بازی ریسکی خطرناک آگاه می سازند.



به طور کلی، شرکای چنین رابطه ای در واقع در یک فضای غریبه و مورد بررسی قرار نگرفته برای یکدیگر قرار دارند به همین دلیل انگیزه های آن ها نیز به همین شکل نامشخص و پنهان باقی می مانند.



فیلم «گرمای بدن» (Body Heat)

در طول سالیان دراز زن های افسونگر اما خطرناک به شیوه های مختلف مورد توجه و بررسی قرار گرفته اند اما در فیلم «گرمای بدن» (Body Heat) ساخته لارنس کاسدان، زن افسونگر داستان در سوء استفاده و غارت عاطفی شریکش برای سود شخصی بسیار آگاه عمل می کند.



هیچ نشانه ای از عشق و رمانس واقعی در متی واکر دیده نمی شود. او به طور کامل فریبندگی خود را به عنوان سرمایه و ابزاری برای تبدیل کردن شخصیت ند به قربانی خود مورد استفاده قرار می دهد.



او ند را جادو کرده تا نقشه فرار او همراه با ثروت همسرش را طراحی و عملی کند و در نهایت نه تنها از لحاظ عاطفی او را ترک کرده بلکه برای رسیدن به هدفش هیچ ابایی از کشتن این عاشق دل خسته فریب خورده نیز ندارد. «گرمای بدن» از آن دسته فیلم هایی است که هر بیننده ای را از ورود به یک رابطه عاشقانه می ترساند.
پاسخ
 سپاس شده توسط ρσєѕɪ ، یلدا 86
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  علی پوراحمد با فیلم علمی تخیلی دروازه فراموشی در هالیوود + تصاویر فیلم Oblivion Gatew
  فیلم تقدیر شده جشنواره ونیز راهی جشنواره جهانی فیلم فجر شد
  فیلم Mortal Kombat همچنان برای اکران در سینماها در نظر گرفته شده است
  بازیگر فیلم‌های Wolverine و 47 Ronin در فیلم Bullet Train با برد پیت هم‌ بازی می‌شود
  آهنگساز Far From Home بازگشتش برای ساخت موسیقی متن فیلم Spider-Man را تایید کرد
  بیشتر از یک میلیون امضا برای اخراج امبر هرد از فیلم Aquaman 2 جمع شده است
  مایکل بی در حال مذاکره برای کارگردانی بازسازی فیلم Ambulance است
  جرمی استرانگ برای بازی در فیلم Maestro به کارگردانی بردلی کوپر مذاکره می‌کند
  فیلم Another Round با بازی مدس میکلسن جایزه بهترین فیلم جشنواره ‌BFI را برنده شد
  حقوق گل گدوت در فیلم WW84 معادل ۳۳ برابر حقوق او در فیلم Wonder Woman است

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان