امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

☠ اتاق تـاریکـــ | dark room ☠

#41
#اسرار کشف شده

| کشف انگشتر الله در قبیله وایکینگ ها |

☠ اتاق تـاریکـــ | dark room ☠ 5

بعد از تحقیقات گسترده باستان شناسان بر روی وایکینگ ها و نوع زندگی آنها بعد از بازکردن تابوت یک وایکینگ شاهد چیز عجیبی بودند. آنها انگشتری را یافتند که روی آن نام الله حک شده بود و این اتفاق نظریه های تاریخدانان قدیمی که اعتقاد داشتند بین اسکاندیناوی های دوره وایکینگ و جهان اسلام ارتباطاتی هست را تایید میکند.

این انگشتر که از نقره ساخته شده از تابوت چوبی یک وایکینگ زن که گفته میشود در سال ۸۵۰ میلادی دفن شده کشف شده است. این کشف مربوط است به جریان کاوش در مقبره های وایکینگ ها که از سال ۱۸۷۲ تا سال ۱۸۹۵ در جزیره بیرکا در نزدیکی استکهلم, پایتخت سوئد انجام گرفته.

اما طی تحقیقاتی که به تازگی بر روی این انگشتر صورت گرفته دانشمندان با استفاده از میکروسکوپ های الکترونی متوجه شدند که نوشته روی نگین به زبان و خط کوفی عربی است و نوشته آن “ان شاء الله” هست.

سباستین وارملاندر که یک بیوفیزیکدان از دانشگاه استکهلم است درباره این موضوع گفته:

ما چندین انگشتر عربی هم توانستیم در آنجا پیدا کنیم اما این تنها انگشتی بود که حتی با زبان عربی بر روی اون حکاکی شده بود.

سباستین وارملاندر پس از تحقیقات گسترده بر روی این انگشتر در مصاحبه ای با مجله اسکنینگ گفتند:

تحقیقات ما ثابت کرد که این انگشتر از آلیاژ نقره با درصد بالا ساخته شده که به آن یک سنگ شیشه ای رنگ که با کلمه عربی “الله” تزیین شده وصل شده.

اما پژوهشگران سوئدی اعتقاد دارند که نوشته روی انگشتر “الی الله” به معنای “برای خدا” است. اما افراد دیگری هم اعتقاد دارند که آن نوشته “ان شاء الله” است به معنای “اگر خدا بخواهد”. این کشف یک مدرک برای اثبات نظریه ارتباط وایکینگ ها با کشور های اسلامی است. به گفته وارملاندر حماسه های وایکینگ ها و تاریخچه ها مبین آنست که آنها به مناطق دریای سیاه، دریای خزر و ماورای آن سفر کرده اند اما هنوز نمی دانیم چه حقیقت و افسانه ای در پس این داستان است. با این حال شرایط ضرب حلقه این انگشتری وجود ارتباط مستقیم بین اسکاندیناوی های عصر وایکینگ و جهان اسلام را تصدیق می کند.

در حال حاضر این انگشتر در موزه تاریخ تاریخ سوئد واقع در استکهلم محافظت و نگهداری میشود.
پاسخ
 سپاس شده توسط _ƇRAƵƳ_ ، *Tamana
آگهی
#42
بازم بزار
                     
جوکر:ریاضیم ضعیف بود...
خیلی هارو آدم حساب کردم...


پاسخ
#43
#افراد تسخیر شده

| رابی منهیم | Robbie Mannheim |

☠ اتاق تـاریکـــ | dark room ☠ 5

در فیلم جن گیر، ماجرا با اتفاق های غیر عادی، مانند حوادثی در شب شروع شد. خانواده مانهایم حوادث مشابه جزئی ای را تجربه کردند. ابتدا با صدای چکیدن آب شروع شد که هیچ منبع حقیقی ای نداشت. سپس صداهای خراشیدن و گام برداشتن بود که خانواده به موش ها نسبت دادند. پدرِ رابی تا آنجا که می توانست بخش هایی از دیوار را شکافت تا جوندگان مزاحم را پیدا کند، اما موفق نشد. این وقایع برای مدتی به همین شکل ادامه پیدا کرد.

در فیلم، ریگان دختری تنهاست که به علت طلاق پدر و مادرش با همه احساس بیگانگی می کند. به طور مشابه رابی مانهایم هم تک فرزندِ تنهای خانواده بود. او در کنار بزرگسالان اطرافش بزرگ شد، به خصوص عمه اش هریت که طرفدار اصول معنویت مسیحی بود. او به رابی آموخت که چطور از تخته ارواح (تخته ای که با آن با ارواح ارتباط برقرار می کنند) استفاده کند. گفته می شد که رابی همیشه چشم به راه دیدن عمه اش بود. او در واقع بهترین دوست این پسر تنها بود. اما متأسفانه دوستی آنها به زودی با مرگ عمه هریت پایان یافت. سپس رابی تلاش کرد با استفاده از تخته ارواح با عمه عزیزش تماس برقرار کند. بسیای از معنویون باور دارند که دستکاری بی احتیاطانه رابی در تخته ی ارواح باعث شده است که او روحش را در برابر شیطان باز کند.

کم کم اتفاق های غیر عادی در خانه مانهایم رو به افزایش گذاشت. مبلمان خانه شروع به تکان خوردن می کرد. لیوان ها از روی کابینت به دیوار مقابل پرتاب می شدند. و این اتفاقات همه جا رابی را دنبال می کردند. یک حادثه در مدرسه برای او اتفاق افتاد. میز او به طور ناگهانی بر روی زمین سر خورد و و به شدت شروع به لرزش کرد و به دانش آموز کناری اصابت کرد. رابی رفتارهایی غیرعادی ای را آغاز کرد. او در حال جیغ کشیدن با صدای عجیبی که صدای خودش نبود فحاشی می کرد. همچنین رفتار او نسبت به پدر و مادرش کاملا خشونت آمیز شده بود. پدر و مادر رابی به دنبال پاسخی برای این مشکلات به علم رو آوردند، اما پزشکان و روانشناسان نتوانستند توضیحی برای رفتار رابی پیدا کنند. آنها پس از آن برای کمک به کلیسا پناه بردند.
پاسخ
 سپاس شده توسط Medusa ، _ƇRAƵƳ_
#44
☠ اتاق تـاریکـــ | dark room ☠ 5
معما #عجیب

یکی از بچه ها زنده نیست و جنازه اون کناره بقیس?

میتونید اون بچه رو پیدا کنید❓

99درصد افراد نمیتونن جواب درست بدن ⁉️
پاسخ
 سپاس شده توسط ♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱ ، scary
#45
#قاتل های کشف نشده

| سام فاضلابی |

☠ اتاق تـاریکـــ | dark room ☠ 5

در ماه آپریل سال ۱۹۷۷ در شهر کوچکی به نام تافیلد واقع در کانادا, خانم و آقای Mc Leod موجه چیز هولناکی در مخرن آب قدیمی و پوسیدشان شدند. آن چیز یک جسد تجزیه شده بود که درون یک ملافه زرد رنگ پیچیده شده بود و دور آن با طنابی محکم بسته شده.

شدت فساد این جسد به حدی بود که حتی پلیس نتوانست جنسیت او را تشخیص دهد. البته پوشاک این جسد عبارت بود از یک پیراهن آبی Levis, تی شرت سفید, شلوار جین و کفشهای wallabee clarks, پلیس با انجام یک سری تحقیقات متوجه شد که قاتل قسد داشته با استفاده از آهک جسد را حل کند.

بعد انجام کالبد شکافی بر روی جسد پرده از راز های بزرگی برداشته شد. جنسیت او مذکر بوده و نژاد او قفقازی آمریکایی. او راست دست بوده و سنش بین ۲۴ تا ۴۰ سال بوده. وزن او ۱۵۰ پونده بوده و تقریبا یک سال بوده که از مرگوی میگذشته. ۲ بار در ناحیه بالا تنه مورد اصابت گلوله قرار گرفته. با یک جیز بسیار داغ مانند هوابرش شکنجه داده شده و آلت تناسلی اش قبلا بریده شده.

این جنازه جهت بررسی های بیشتر ۲ بار نبش قبر شده علیرغم هزینه ۱ میلیون دلاری که برای تعیین هویت او به کار برده شد او هرگز شناخته نشد و قاتلش هم دستگیر نشد. بعد ها اسم او سام فاضلابی گذاشته شد septic tank sam (دلیل اینکه به او سام میگویند مشخص نیست). صد ها تئوری و نظریه برای این اتفاقات مطرح شد که به چه قصدی او کشته شده اما جالبترین آنها این بود که قربانی یک پدوفیل بوده و قاتل او را حین ارتکاب اعمال مرتبط با پدوفیلیا رویت کرده است.
پاسخ
 سپاس شده توسط ρσєѕɪ
#46
اینا که هیچکدوم تاریک نیستن اگه تاریک بودن نمیدیدمشون
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ناشناس
پاسخ
آگهی
#47
لولیتا خیلی وحشتناکه

(07-05-2020، 15:28)L¥ÅИИÅ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
☠ اتاق تـاریکـــ | dark room ☠ 5
معما #عجیب

یکی از بچه ها زنده نیست و جنازه اون کناره بقیس?

میتونید اون بچه رو پیدا کنید❓

99درصد افراد نمیتونن جواب درست بدن ⁉️

ردیف ۳ دومی از چپ
پاسخ
#48
#انسان های عجیب

| راننده احمق آسایشگاه روانی |

☠ اتاق تـاریکـــ | dark room ☠ 5

در سال ١٩٩٠ راننده اتوبوسي براي يك اسايشگاه رواني كار ميكرد. روزي او مامور شد تا تعداد بيست بيمار رواني را از يك اسايشگاه به اسايشگاه ديگري انتقال دهد.

در ميان راه ناگهان تشنه اش ميشود و تصميم ميگيرد براي دقايقي از اتوبوس پياده شده و به مغازه برود و نوشيدني بنوشد.

اما به تصور انكه بيماران رواني هرگز قادر به فرار نيستند در اتوبوس رو قفل نميكند. سپس بعد از نوشيدن كمي ابجو باز به اتوبوس باز ميگردد اما متوجه ميشود تمام بيماران از اتوبوس فرار كردند.

او كه ميدانست اگه رئيس اسايشگاه متوجه اين اتفاق شود كارش را از دست خواهد داد تصميم به كار عجيبي گرفت. او با اتوبوسش به نزديك ترين ايستگاه اتوبوس ميرود و تعدادي مسافر سوار ميكند تا اينكه انها به بيست تن ميرسند.

سپس انها را به مقصد ميبرد و به مامور تحويل اسايشگاه مقصد ميگويد اينان همان مريض هايي هستند كه قرار بود منتقل شوند. اما مواظب باشيد انها انقدر مريضيشان شديد است كه فكر ميكنند رواني نيستند و اداي ادمهاي معمولي را در مياورند.

اين بيست نفر دو ماه در اسايشگاه اشتباهی بستري ميشوند تا اينكه مشخص ميشود انها بيمار نيستند. اما جالب است بدانيد از اين بيست نفر تنها ٥ نفر سالم ميمانند و مرخص ميشوند و بقيه در اسايشگاه ميمانند.

راننده خاطي دستگير شدو اسايشگاه نيز جريمه شد اما در ان سال جرم و جنايت ١٠٪‏ افزايش يافت! ديوانگان نيز تنها تعداد اندكي از انها دستگير شدند.
پاسخ
 سپاس شده توسط Ɗєя_Mσηɗ ، ρσєѕɪ
#49
| اعدام بی رحمانه |


دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
☠ اتاق تـاریکـــ | dark room ☠ 5


یکی از بی رحمانه ترین اعدام های تاریخ که توسط چینیان در حدود قرن 9 انجام می شد ، جوشاندن قربانی بود !

مایعی که استفاده می شد میتونست آب ، روغن ، قیر ، موم ، شراب یا حتی سرب مذاب باشه !
پاسخ
 سپاس شده توسط ♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱
#50
#اتفاقات اسرار آمیز

| زندگی قبل از تولد شانتی دوی (Shanti Devi) |

☠ اتاق تـاریکـــ | dark room ☠ 5

ممکن است در بین شما کسانی باشد که به “تناسخ روح” اعتقاد داشته باشند, اما بودائیان, بخصوص “هندی ها” اعتقاد عمیق و متعصبانه ای به نظریه تناسخ دارند شاید یکی از دلایل این موضوع گذشته از آموزه های دینی آنان ماجراهایی است که برای مردم اتفاق می افتد. مانند داستان زندگی دختری بنام “شانتی دوی” (शांति डेवी) که طعم دو بار زندگی کردن را چشید!

دختر جوان مدعی بود که قبلآ زندگی کرده است و دانشمندان کنجکاو که او را مورد آزمایش قرار دادند, باید به شکست خود اعتراف می کردند. والدین شانتی دوی (Shanti Devi) که از طبقه متوسطی بودند در شهر دهلی زندگی ساده و آرامی را سپری می کردند. شانتی دوی (Shanti Devi) در سال ۱۹۲۶ به دنیا آمد و هیچ چیز غیر عادی در تولد او وجود نداشت, تا والدینش را از آنچه که در پیش بود آگاه سازد. زمانی که دوران کودکی خود را پشت سر میگذاشت, مادرش متوجه سردرگمی او شد و در اعمال و رفتارش دقت بیشتری کرد و به نظرش آمد که شانتی دوی (Shanti Devi) در موقع صحبت با یک فرد خیالی گریه می کند. و بعد از آن بود که والدینش در مورد سلامتی او نگران شدند. در همان سال شانتی دوی (Shanti Devi) کوچولو به مادرش گفت که قبلآ در شهری بنام “موترا” (Muttra) زندگی میکرده و خانه ای را که مدعی بود در آن زندگی می کرده, برای مادرش توصیف کرد. مادر این موضوع را با پدر شانتی در میان گذاشت و او نیز به نوبه خود دخترش را نزد پزشکی برد. بعد از اینکه دخترک داستان عجیبش را برای دکتر تعریف کرد, او تنها سرش را تکان داد. اگر شانتی دوی (Shanti Devi) دچار مشکل عقلی بود, مورد بسیار نادر به شما می رفت و در غیر اینصورت دکتر جرآت بیان حقیقت را نداشت. دکتر به پدر توصیه کرد که گاه بگاه سوالاتی را از شانتی دوی (Shanti Devi) بپرسد و پاسخ های او را یادداشت کند و اگر بچه بازهم سر حرفش ایستادگی کرد, مجددآ به وی مراجعه کنند.

شانتی دوی (Shanti Devi) هرگز داستانش را تغییر نداد. تا سن ۹ سالگی والدین پریشان او, از حرفهای دخترشان متعجب نمی شدند, زیرا با بی میلی پذیرفته بودند که دخترشان دیوانه شده است. در سال ۱۹۳۵ دختر به والدینش گفت که او در “موترا” (Muttra) ازدواج کرده و سه فرزند به دنیا آورده بوده است. او مشخصات پسرانش را توصیف کرد و اسامی آنها را به زبان آورد و ادعا کرد که نامش در زندگی قبلی اش “لوجی” (Ludgi) بوده است. اما در برابر این اظهارات, والدین شانتی دوی (Shanti Devi) تنها خندیدند و اندوهشان را پنهان ساختند.

یک شب در حالی که شانتی دوی (Shanti Devi) و مادرش سرگرم آشپزی بودند, در به صدا در آمد و شانتی دوی (Shanti Devi) دوید که در را باز کند, هنگامه که بازگشت او بیش از حد معمول طول کشید, مادر به دنبال دخترش به دم در رفت و او را در حالیکه به غریبه ای که روی پله ها ایستاده بود خیره نگاه می کرد, پیدا کرد.

☠ اتاق تـاریکـــ | dark room ☠ 5

دختر بچه گفت: “مادر! این مرد پسرعموی شوهرم است. او هم در شهر “موترا” (Muttra) و در نزدیکی خانه ما زندگی می کرد”. آن مرد حقیقتآ در “موترا” (Muttra) زندگی میکرد و آمده بود تا در مورد موضوع شانتی دوی (Shanti Devi) با پدر او گفتگو کند. او شانتی دوی (Shanti Devi) را نشناخت اما به والدین او گفت پسر عمویی دارد که همسرش بنام “لوجی” (Ludgi) را ده سال پیش هنگام زایمان از دست داده است. والدین نگران شانتی دوی (Shanti Devi) داستان دخترشان را برای غریبه تعریف کردند و او موافقت کرد که پسر عمویش را به دهلی بیاورد تا ببیند که شانتی دوی (Shanti Devi) او را می شناسد یا خیر. دختر از این نقشه اطلاعی نداشت, اما وقتی شخص مورد نظر وارد شد, دختر خودش را در آغوش او انداخت و با بغض و گریه گفت, این مرد همسرش است که به نزد او برگشته است . والدین شانتی به همراه آن مرد متحیر و سردرگم, نزد اولیای امور رفتند و داستان باور نکردنی شان را برای آنان بازگو کردند. دولت هند یک کمیته ویژه از دانشمندان را برای بررسی و تحقیق در این باره که توجه عموم مردم را به خود جلب کرده بود, تشکیل داد. آیا شانتی دوی (Shanti Devi) تجدید تجسم “لوجی” (Ludgi) بود؟

دانشمندان شانتی دوی (Shanti Devi) را به شهر “موترا” (Muttra) بردند. دختر به محض پیاده شدن از قطار, مادر و برادر شوهرش را شناخت و اسامی آنها را گفت و با وجود اینکه پدر و مادرش تنها زبان هندی را به وی آموخته بودند, با آنها به لهجه محلی “موترا” (Muttra) صحبت کرد . دانشمندان با حیرت فراوان به آزمایشات خود ادامه دادند, آنها چشمان دختر را بستند و او را سوار کالسکه کردند و خود نیز به همراهش رفتند. شانتی بدون تآمل راننده را در مسیر های مختلف شهر هدایت کرد و مشخصات برجسته هر محلی را که از آن عبور می کردند, توصیف می کرد.

بالاخره شانتی دوی (Shanti Devi) به راننده فرمان داد که در انتهای یک کوچه باریک بایستد. او گفت: “اینجا همان جایی است که من زندگی میکردم”. وقتی نوار پارچه ای را از چشمانش باز کردند, پیرمردی را دید که جلوی در نشسته و سیگار می کشید. شانتی دوی (Shanti Devi) به آنها گفت که آن مرد پدر شوهرش, ودر واقع پدر شوهر “لوجی” (Ludgi) بوده است. شانتی بطور باور نکردنی دو فرزند بزرگش که بسیار مسن تر از خودش بودند را شناخت, اما کوچکترین آنها را که تولدش به قیمت زندگی “لوجی” (Ludgi) تمام شده بود بخاطر نیاورد. دانشمندان در ابراز نظراتشان محتاط بودند و همگی معتقد بودند که, کودکی که در دهلی به دنیا آمده به طریقی, زندگی ای را با جزئیات شگفت آور در “موترا” (Muttra) بیاد می آورد. آنها گزارش دادند که هیچ نشانه ای از فریبکاری وجود ندارد و برای آنچه که دیده اند, نیز هیچ توضیح علمی ندارند.

داستان کاملآ مستند شانتی دوی (Shanti Devi) در پرونده های پزشکی و دولتی ثبت شده است. در سال ۱۹۵۸ وی در پاسخ به سوال متخصصین گفت که یاد گرفته تا خودش را با زندگی دوم تطبیق بدهد و اظهار داشت که اشتیاق دیرینه اش نسبت به گذشته عجیبش زیاد هم آسایش او را مختل نکرده است.
پاسخ
 سپاس شده توسط Ɗєя_Mσηɗ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Music • ꒱ سابلیمینال اتاق زمان ☆ ・ྀ༊ ꒰ •
Lightbulb دنیای تاریک من | my dark world [ عجیب و ترسناک ]
  اتاق خواب عروس های بلوچی(عکس)
  طراحی داخلی اتاق خواب
  زن در اتاق عمل
  ☀☀☀چراغی که اتاق را به سرزمین عجایب تبدیل می کند☀☀☀
  دختر داریوش اقبالی مجری مشهور " اتاق خبر "
  انتخاب فرش و قالی در دکوراسیون منزل اتاق
  ♕♕اتاق بازی پرنسس کوچولوهای ثروتمند♕♕
  كلماتی كه دوست ندارید در اتاق عمل بشنوید

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان