امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

گلچین پیامک های رفاقتی

#1
Heart 
چو خدا بود پناهت چه خطر بود ز راهت

به فلک رسد کلاهت که سر همه سرانی

+++

چه نکو طریق باشد که خدا رفیق باشد

سفر درشت گردد چو بهشت جاودانی

(شعر رفیق از مولانا)

?.웃.?.웃.?.웃.?

می‌رسد روزی که بی هم می‌شویم

یک به یک از جمع هم کم می‌شویم

+++

می‌رسد روزی که ما در خاطرات

موجب خندیدن و غم می‌شویم

+++

گاه‌ گاهی یاد ما کن ای رفیق

می‌رسد روزی که بی هم می‌شویم …

?.웃.?.웃.?.웃.?



زندگی من یک داستان تکراری بود …

همه می‌خواستند صدایشان را بشنوم …

خستگی‌هایشان را بفهمم و مشکلاتشان را درک کنم ‌…

من رفیق دردهای دیگران بودم …

اولین کسی که در مشکلات و ناراحتی‌ها سراغش را می‌گرفتند …

چون می‌دانستند من مراعاتشان می‌کنم ‌…

مراعات زخمی که از گذشته داشتند …

گذشته‌ای که من در آن نبودم …!

می‌دانستند در روزهای سخت آن‌ها را تنها نمی‌گذارم …

می‌دانستند آرامش آن‌ها اولویت زندگی من است؛

حتی به قیمت نادیده گرفتن خودم …!

من خریدار غم و مشکلات و دل گرفته‌شان بودم …

اما هیچ‌وقت در زندگی کسی خریدار خستگی‌هایم نشد …‌

کسی حرفم را نفهمید و مشکلاتم را درک نکرد …

کسی مراعات حال من را نکرد …

من همیشه در روزهای سخت تنها بودم …

زندگی من یک داستان تکراری بود …‌

(حسین حائریان)

?.웃.?.웃.?.웃.?



فراقم سخت می‌آید، ولیکن صبر‌ می‌باید

که گر بگریزم از سختی، رفیق سست پیمانم …

(سعدی)

?.웃.?.웃.?.웃.?



همچنان چشم به چشمان تو دارم ای دوست

گوشه چشمی بنما بر دل زارم ای دوست

هر شبم نقش تو ماه شب چشمان من‌ست

روزها در شب هجرت بشمارم ای دوست

?.웃.?.웃.?.웃.?



ای دوست به خدا دوری تو دشوار است

بی تو از گردش ایام دلم بی‌زار است

بی تو ای مونس جان، دل ز غمت می‌سوزد

دل افسرده من طالب یک دیدار است

?.웃.?.웃.?.웃.?



هر رهگذری محرم اسرار نگردد

صحرای نمک‌زار چمن‌زار نگردد

+++

هر جا که رسی طرح رفاقت مکش ای دل

هر بی سر و پا یار وفادار نگرددشعر رفاقت

متن زیبا درباره دوست و رفیق
دوستی واقعی وقتی‌ست که دو رفیق در مسیری مخالف هم حرکت کنند؛

ولی باز هم کنار هم بمانند.

?.웃.?.웃.?.웃.?



آدم یا باید عاشق باشد،

یا یک رفیق ناب داشته باشد …

پاییز و حال و هوای جانانه‌اش به کنار؛

اما صدای خش خش برگ‌ها زیر پای دو نفر که باشد،

معجزه می‌کند …!

?.웃.?.웃.?.웃.?



واژه «دوست» را در فرهنگ لغت جستجو کنید؛

به شما می‌گوید ضد دشمن!

واژه «رفیق» را جستجو کنید و این بار به شما می‌گوید همراه!

می‌خواهم بگویم واژه‌ها خودشان عالمی دارند.

هر کدام به اندازه کفایت، راه و چاه را به ما نشان می‌دهند!

دوست، در لحظه پیدا می‌شود و در لحظه‌ای هم ناپدید.

رفیق اما فرق دارد، زمانی که می‌آید،

به ماندنش بیشتر دل می‌بندی تا اینکه منتظر رفتنش باشی!

زندگی هرکدام از ما آمیخته‌ای از دوست و دشمن‌هاست؛

اما کم پیش می‌آید که رفیق‌ها همدیگر را پیدا کنند!

رفاقت‌های پایدار از وفاداری می‌آیند و دوستی‌های فراوان از چرب زبانی!

?.웃.?.웃.?.웃.?



غمت مباد که دنیا ز هم جدا نکند

رفیق‌های در آغوش هم گریسته را …

?.웃.?.웃.?.웃.?



‏بهترین رفیق کسی‌ست که به تو ایمان دارد …

وقتی تو دیگر به خودت ایمان نداری …!

?.웃.?.웃.?.웃.?



پرسید فرق بین دوست و رفیق چیست؟

گفتم دوست فقط یک آشناست، یک همکار، یک همکلاسی،

حتی یک همسایه گاهی یک هم‌سفر، شاید حتی یک همراه،

یک همراه از سر کوچه تا دم خانه مثلاً!

دوستی یک آشنایی‌ست که با یک سلام شروع می‌شود،

گاهی خداحافظی نگفته تمام می‌شود …

یک اشتباه از دوست بیگانه می‌سازد؛

اما رفاقت ریشه دارد.

به روز و ماه و سال نیست.

گاهی در یک آن، یک لحظه ریشه می‌دواند، می‌رود تا مغز استخوانت، توی تمام جانت،

دلت را قرص می‌کند رفیق به بودنش، به ماندنش، به رفاقتش …

دوباره پرسید فرقش؟

گفتم به هرکس نمی‌گویی رفیق، رفیق یک جوری آرام جان است، قرار است،

دنیا دنیا، دریا دریا هم که فاصله باشد از این قاره تا آن قاره،

رفیق، رفیق می‌ماند…

که برای رفاقت نیازی به شباهت نیست …

?.웃.?.웃.?.웃.?



مثل چای با عطر هل وسط سرمای زمستان،

مثل آرامش آغوشش در اوج تشویش،

مثل عطر یک آشنا در غریب‌ترین نقطه جهان،

مثل خنکای نفس‌هایش روی پیشانی داغ تب‌دارت،

مثل پنج دقیقه خواب صبح،

می‌چسبد به جان

یکی که اسمش بی‌هیچ قید و شرطی رفیق است؛

در این قحطی واژه دوست …

?.웃.?.웃.?.웃.?



رفیق

سرمایه زندگی‌ست…

اگر جنسِ رفاقتش اصل باشد!

?.웃.?.웃.?.웃.?



رفیق که داشته باشی،

دقایق زندگی‌ات لبریز عشق و آرامش می‌شود؛

کسی که با گرمی حضورش، سردی زمستان را می‌گیرد،

کسی که محبتش بی‌منت است و معرفتش بی‌پایان،

کسی که آفریده شده تا بانی بهترین خاطرات زندگی‌ات باشد …

داشتن یک رفیق خوب یک واجب عینی برای تمام آدم‌هاست.

?.웃.?.웃.?.웃.?



ما برای هیچ کس رفیق نیمه راه نشدیم،

اون‌ها جایی که براشون خوب بود، پیاده شدن …!

?.웃.?.웃.?.웃.?



اگر نیستم …

مطمئن باش که هنوز بی‌قرارت نشده‌ام.

من اگر دلم برای تو تنگ شود، می‌آیم و حتی برای ده دقیقه کنارت می‌نشینم.

به اندازه یک سلام کنارت مکث می‌کنم،

به قدر یک استکان چای وقتت را می‌گیرم

و مجبورت می‌کنم تا تو هم دلت برایم تنگ شود!

من اگر دلم برایت تنگ شود،

به قلب صورتی، میس یو، دل تنگتم رفیق و … قناعت نمی‌کنم.

می‌آیم، خیره می‌شوم در چشم‌هایت

و آن‌قدر شیرین زبانی می‌کنم تا بفهمی بودنم با نبودنم فرق دارد؛

بفهمی من با تصویرم در تانگو و اسکایپ،

با جملات عاشقانه‌ام در فیس بوک، تلگرام، اینستاگرام و …

با ابراز عشق از راه دور تفاوت دارم …

اگر برایت نوشتم «دلم برایت تنگ شده» باور نکن؛

مثل من که هیچ‌وقت باور نکردم!

?.웃.?.웃.?.웃.?



فکر نکنید هر کس که از راه رسید،

هر کس که با شما خندید،

هر کس که چند صباحی گیر داد و پیگیر شد …

می‌تواند رفیق شما باشد …

رفاقت جریانی‌ست در خون آدم که یک باره می‌جوشد،

وقت‌هایی که بداند بودنش لازم است،

همین به موقع بودن،

چگونه بودن …

می‌شود اصالت یک رفاقت …

?.웃.?.웃.?.웃.?



یک روزی، یک جایی، آدم‌های هم‌فرکانس همدیگر را پیدا می‌کنند!

می‌شوند دوست، رفیق …

آرام‌ می‌گیری با حرف‌هایشان؛

و بعد فکر می‌کنی کاش زودتر پیدا می‌شدند …!

حضور هیچ‌کس در زندگی اتفاقی نیست.



متن و شعر برای دوست صمیمی
تمام ما انسان‌ها در زندگی‌مان، باید یک نفر را داشته باشیم …

«یک رفیق»

نه از آن رفیق‌هایی که فصلی‌اند …

یک روز هستند و یک عمر نه …

نه از آن رفیق‌هایی که وقتی زندگی‌ات بهار است، کنارت هستند

و‌ در زمستان زندگی تنهایت می‌‌گذارند …

نه از آن رفیق‌هایی که فقط وقتی زندگی‌شان تاریک می‌شود، به سراغتان می‌آیند

و وقتی زندگی‌شان پرنور است فراموشتان‌ می‌کنند …

نه منظورم این رفیق‌ها نیستند …

رفیق‌هایی را می‌گویم که اگر از آسمان سنگ هم ببارد، چتر هستند …

خنده‌هایت را دوست دارند

و در روزهای سخت می‌توانی بدون هیچ توضیحی در آغوششان اشک بریزی …

آن‌هایی که بدون قضاوت و‌ سرزنش کنارت می‌مانند تا روزهای سخت بگذرد …

رفیق‌هایی که بودنشان همیشگی‌ست …

حتی اگر بعضی از روزها تو همان آدم همیشه نباشی …

رفیق‌هایی که تو را بلدند و کنارشان خودت هستی، با تمام خوبی‌ها و بدی‌هایت …

بگذارید همه چیز در دنیا ناعادلانه تقسیم شود؛

اما هر آدمی باید یک نفر را داشته باشد …

یک رفیق …!

(حسین حائریان)

?.웃.?.웃.?.웃.?



می‌چسبد در این بهار

کنار این شکوفه‌ها

کنار باران‌های بی‌قرار و ناگهانی‌اش

یک فنجان چای «بهار نارنج»

که کنارش آدمی از جنس عطر اردیبهشت نشسته باشد؛

آن هم از نوع بهترین رفیق

کسی که تنها دلیل دل‌خوشی‌هایم در تنهایی این روزهایم است.

دردانه روزهای تنهایی‌ام …

?.웃.?.웃.?.웃.?



کم کم یاد خواهی گرفت

تفاوت ظریف میان نگه داشتن یک دست

و زنجیر کردن یک روح را

اینکه عشق تکیه کردن نیست

و رفاقت، اطمینان خاطر …!

و یاد می‌گیری که بوسه‌ها قرارداد نیستند

و هدیه‌ها، معنی عهد و پیمان نمی‌دهند …

کم کم یاد می‌گیری که حتی نور خورشید هم می‌سوزاند؛

اگر زیاد آفتاب بگیری …

باید باغ خودت را پرورش دهی

به جای اینکه منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد …

یاد می‌گیری که می‌توانی تحمل کنی

که محکم باشی پای هر خداحافظی

یاد می‌گیری که خیلی می‌ارزی

(خورخه لوییس بورخس)

شعر رفاقت

شعر رفاقتی سنگین
دوستی فصل قشنگی‌ست پر از لاله سرخ

دوستی تلفیق شعور من و توست

دوستی رنگ قشنگی‌ست به رنگ خدا

دوستی حس عجیبی‌ست میان من و تو

?.웃.?.웃.?.웃.?



من

از میان واژه‌های زلال

دوستی را برگزیده‌ام

آن‌ جا که

برف‌‌های تنهایی

آب می‌‌شوند در صدای تابستانی یک دوست

?.웃.?.웃.?.웃.?



رفاقت با تو

رفاقت با بادبادکی کاغذی‌ست

رفاقت با باد دریا و سرگیجه

با تو هرگز حس نکرده‌‌ام

با چیزی ثابت مواجه‌‌ام

از ابری به ابر دیگر غلتیده‌‌ام

چون کودکی نقاشی شده بر سقف کلیسا

(نزار قربانی)

?.웃.?.웃.?.웃.?



دیگر مرا به معجزه دعوت نمی‌کنی

با من ز درد حادثه صحبت نمی‌کنی

+++

دیری‌ست پشت پنجره ماندم که رد شوی

اما تو مدتی‌ست اجابت نمی‌کنی

+++

قولی که داده‌ای به من از یاد برده‌ای

گفتی ز باغ پنجره هجرت نمی‌کنی

+++

بیمار عشق توست پرستوی روح من

از این مریض خسته عیادت نمی‌کنی

+++

باشد برو ولی همه جا غرق عطر توست

گرچه تو هیچ خرج صداقت نمی‌کنی

+++

یک بار از مسیر نگاهم عبور کن

آن‌قدر دور گشته که فرصت نمی‌کنی

+++

گل‌های باغ خاطره در حال مردن‌اند

به یاس‌های تشنه محبت نمی‌کنی

+++

رفتی بدون آنکه خداحافظی کنی

دیگر به قاب پنجره دقت نمی‌کنی

+++

امروز سیب سرخ رفاقت دلش گرفت

این سیب را برای چه قسمت نمی‌کنی؟

+++

یعنی من از مقابل چشم تو رفته‌ام

این کلبه را دوباره مرمت نمی‌کنی

+++

زیبا قرارمان همه جا هر زمان که شد

گرچه تو هیچ‌وقت رعایت نمی‌کنی

(مریم حیدرزاده)

?.웃.?.웃.?.웃.?



گلی دارم به دور از دیدگانم

ولی مخفی میان قلب و جانم

که گه‌گاهی کند یادی ز خاکش

فدای آن رفیق و قلب پاکش

?.웃.?.웃.?.웃.?



دل بسته‌ام از همه عالم به روی دوست

وز هر چه فارغیم، به‌جز گفتگوی دوست

+++

ما را زمانه دل نفریبد به هیچ روی

الا به موی دلکش و روی نکوی دوست

+++

باغ بهشت کائن همه وصفش کنند نیست

جز جلوه‌ای ز صحن مصفای کوی دوست

+++

گل‌های باغ با همه شادابی و نشاط

خار آیدم به دیده نبینم چو روی دوست

+++

یک موی یار خویش به عالم نمی‌دهم

ما بسته‌ایم رشته جان را به موی دوست

+++

بر ما غم زمانه زهر سو که رو کند

مائیم و روی دل به همه حال سوی دوست

+++

ما جز رضای دوست تمنا نمی‌کنیم

چون آرزوی ماست همه آرزوی دوست

(احمد شهنا)

?.웃.?.웃.?.웃.?



چشمی دارم همه پر از صورت دوست

با دیده مرا خوش ست چون دوست در اوست

+++

از دیده دوست فرق کردن نه نکوست

یا دوست به جای دیده یا دیده خود اوست

(شعر دوست از مولانا)

شعر رفاقت و دوستی

عاقبت گر عمری باشد ماندگار

می‌گذارم این سخن را یادگار

می‌نویسم روی کوه بیستون

زنده باد یاران خوب روزگار

?.웃.?.웃.?.웃.?



تا نگذری از جمع به فردی نرسی

تا نگذری از خویش به مردی نرسی

تا در ره دوست بی سر و پا نشوی

بی درد بمانی و به دردی نرسی

(ابوسعید ابوالخیر)

?.웃.?.웃.?.웃.?



من دلم می‌خواهد

خانه‌ای داشته باشم پر دوست

کنج هر دیوارش

دوستانم بنشینند آرام

گل بگو، گل بشنو

هر کسی می‌خواهد

داخل خانه پر مهر و صفامان گردد

یک سبد بوی گل سرخ به ما هدیه کند

شرط وارد گشتن

شستشوی دل‌ها

شرط آن

داشتن یک دل بی‌رنگ و ریاست

به درش برگ گلی می‌کوبم

روی آن با قلم سبز بهار

می‌نویسم:

ای یار

خانه دوستی ما اینجاست

تا که سهراب نپرسد دیگر

خانه دوست کجاست

(نیلوفر عاکفیان)

?.웃.?.웃.?.웃.?



بسیار در دل آمد از اندیشه‌ها و رفت

نقشی که آن نمی‌رود از دل نشان توست

با من هزار نوبت اگر دشمنی کنی

ای دوست همچنان دل من مهربان توست …

?.웃.?.웃.?.웃.?



دوست مشمار آن که در نعمت زند

لاف یاری و برادر خواندگی

+++

دوست آن دانم که گیرد دست دوست

در پریشان حالی و درماندگی

(سعدی)

?.웃.?.웃.?.웃.?



بگذار تا مقابل روی تو بگذریم

دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم

+++

شوق است در جدایی و جور است در نظر

هم جور به که طاقت شوقت نیاوریم

+++

روی ار به روی ما نکنی حکم از آن توست

بازآ که روی در قدمانت بگستریم

+++

ما را سری‌ست با تو که گر خلق روزگار

دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم

+++

گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق من

از خاک بیشتر نه که از خاک کمتریم

+++

ما با توایم و با تو نه‌ایم اینت بلعجب

در حلقه‌ایم با تو و چون حلقه بر دریم

+++

نه بوی مهر می‌شنویم از تو ای عجب

نه روی آن که مهر دگر کس بپروریم

+++

از دشمنان برند شکایت به دوستان

چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم

+++

ما خود نمی‌رویم دوان در قفای کس

آن می‌برد که ما به کمند وی اندریم

+++

سعدی تو کیستی که در این حلقه کمند

چندان فتاده‌اند که ما صید لاغریم

(سعدی)

?.웃.?.웃.?.웃.?



بوی نو شدن می‌آید؛ ولی تو همیشه رفیق کهنه من بمان …

شعر رفاقت و صمیمیت

شعر دوستی و رفاقت از شاملو
آنان به آفتاب شیفته بودند

زیرا که آفتاب

تنهاترین حقیقتشان بود

احساس واقعیتشان بود

با نور و گرمی‌اش

مفهوم بی‌ریای رفاقت بود

با تابناکی‌اش

مفهوم بی‌فریب صداقت بود



ای کاش می‌توانستند

از آفتاب یاد بگیرند

که بی‌دریغ باشند

در دردها و شادی‌هاشان

حتی

با نان خشکشان

و کاردهایشان را

جز از برای قسمت کردن

بیرون نیاورند…

(احمد شاملو)
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان