امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رابرت هوک:نابغه ی بومی.

#1
هوک به واسطهٔ قانون کشسانی (قوانین هوک)، کتابی به نام میکروگرافیا و به کار بردن کلمهٔ «سلول» برای اولین بار به عنوان پایه‌ای‌ترین واحد زندگی، در خاطره‌ها مانده‌است. حتی در حال حاضر نیز کمتر از آنچه انتظار می‌رود دربارهٔ زندگی او نوشته شده‌است. او در یک برهه، به‌طور هم‌زمان متصدی آزمایشگاه‌های انجمن سلطنتی و عضو شورای آن، استاد هندسه در کالج گرشام و نقشه‌بردار شهر لندن پس از آتش‌سوزی بزرگ این شهر بود که به نظر می‌رسد فعالیت او بعد از آتش‌سوزی بیش از نیمی از تمامی نقشه برداران بوده‌است.

او همچنین یکی از مهم‌ترین معماران زمان خود بود، هر چند تعداد کمی از ساختمان‌های او تاکنون باقی‌مانده‌اند و برخی از آن‌ها به‌طور کلی شهرت خود را از دست داده‌اند ولی در تنظیم قوانین طراحی برای لندن نقشی مفید داشته و تجربیاتش تا این زمان نیز باقی است. آلن چپمن او را به عنوان " لئوناردوی انگلستان " معرفی کرد. هوک در زمان حکومت کرامول، در کالج وودهام تحصیل کرد و همان‌جا بود که یکی از گره‌های ناگسستنی گروهی از سلطنت طلبان شد که محوریت آن‌ها حول جان ویکینیز می‌گشت. در اینجا او به عنوان دستیار توماس ویلیس و رابرت بویل مشغول به کار شد و پمپ خلاء استفاده شده در آزمایش قانون بویل را ساخت. او سازندهٔ برخی از نخستین تلسکوپ‌های گریگوری بود، گردش مریخ و مشتری را مشاهده کرد و بر اساس مشاهدات خود بر روی سنگواره‌ها، از طرفداران فرضیهٔ تکامل زیستی شد. او بر روی پدیدهٔ انکسار نور تحقیق کرد و نظریهٔ موجی بودن نور را ارائه داد و اولین کسی بود که اذعان داشت مواد در هنگام گرم شدن انبساط می‌یابند و هوا از ذرات کوچکی ساخته شده‌است که فاصلهٔ زیادی با یکدیگر دارند. او در زمینهٔ نقشه‌برداری و نقشه‌کشی پیشگام بود و در پروژه‌ای که منجر به طراحی اولین نقشهٔ مدرن شد، شرکت داشت.

او همچنین کشف کرد که نیروی ثقل متناسب با مجذور فاصله کاهش می‌یابد و چنین رابطه‌ای حاکم بر حرکت سیارات است، این ایده متعاقباً توسط نیوتن توسعه و ارائه شد. بخش عمده‌ای از کارهای علمی هوک زمانی که متصدی آزمایشگاه‌های انجمن سلطنتی بود، پستی که از سال ۱۶۶۲ میلادی به وی واگذار شد، یا زمانی که جزئی از خانوادهٔ رابرت بویل محسوب می‌شد، صورت گرفت. بسیاری از آنچه دربارهٔ هوک می‌دانیم بر پایهٔ زندگی‌نامه‌ای است که از سال ۱۶۹۶ شروع به نوشتن آن کرد ولی ناتمام ماند. ریچارد والر این نوشته‌ها را مرجعی برای نوشتن معرفی نامه‌ای دربارهٔ زندگی کاری رابرت هوک پس از مرگش قرار داد که در سال ۱۷۰۵ به چاپ رسید. والر توانست به کمک زندگی‌نامهٔ استادان کالج گرشام اثر جان وارد و خلاصه زندگی‌نامه‌ها اثر جان آبری، زندگی‌نامه هوک را بنویسد.
زندگی بزرگسالی او به سه دوره متمایز تقسیم می‌شود: به عنوان یک محقق علمی با استعداد ولی بی‌پول، دستیابی به ثروتی عظیم و کسب شهرت از طریق کار فراوان و دقت زیاد بعد از آتش‌سوزی بزرگ‌سال ۱۶۶۶ و در نهایت بیماری و مباحثه‌های فکری حسادت آمیز. ممکن است این مسائل به گمنامی تاریخی او مربوط باشد.
رابرت هوک در سال ۱۶۳۵ میلادی در فرش واتر واقع در جزیره وایت به دنیا آمد. نام پدرش جان هوک و نام مادرش سیسیلی جایل بود. رابرت آخرین فرزند از چهار فرزند خانواده بود. دارای یک برادر و دو خواهر بود که با کوچکترین آن‌ها هفت سال اختلاف سنی داشت. پدرش کشیش کلیسای انگلیس، معاون کلیسای بخش فرش واتر بود و دو برادرش نیز کشیش بودند. از رابرت هوک نیز انتظار می‌رفت که در تحصیلاتش موفق شود و به کلیسا ملحق شود. جان هوک مسئول مدرسهٔ محلی نیز بود، بنابراین می‌توانست شاید به دلیل ضعف جسمی فرزندش حداقل نیمی از دروس را در خانه به رابرت تعلیم دهد. او یک سلطنت طلب بود و هنگامی که به جزیرهٔ وایت فرار کرد یقیناً عضو گروهی بود که برای ادای احترام به چارلز اول به دیدارش رفتند. رابرت نیز، به عنوان یک سلطنت طلب وفادار بزرگ شد .
مانند جوانان، رابرت هوک نیز مجذوب مشاهدات، کارهای مکانیکی و نقاشی بود و می‌خواست که راه‌های مختلف را در زندگی اش دنبال کند. او یک ساعت برنجی را دمونتاژ کرد و یک المثنی از آن ساخت که به خوبی کار می‌کرد، او یادگرفت که طراحی کند و مواد مورد نیاز خود را با استفاده از زغال سنگ، گچ و سنگ آهن بسازد. با مرگ پدرش در سال ۱۶۴۸، رابرت مجموع ۴۰ پوند را به ارث برد که توانست به وسیلهٔ آن در دورهٔ کارآموزی شرکت کند. به علت ناتوانی جسمی رابرت و وسایل مکانیکی ای که داشت، پدرش تصور می‌کرد که او ممکن است یک تعمیرکار ساعت یا طراح شود، چرا که به طراحی نیز علاقه نشان می‌داد. هوک دانش آموزی مستعد بود، بنابراین هرچند به لندن رفت تا دورهٔ کارآموزیش را ادامه دهد و با ساموئل کوپر و پیتر للی درس بخواند، ولی به زودی توانست وارد مدرسه وست مینستر که تحت مدیریت دکتر بازبی بود، شود. هوک به زودی به زبان لاتین و یونانی و عناصر اقلیدس مسلط شد. در اینجا نیز، شروع به مطالعهٔ مادام العمر خود بر روی مکانیک کرد.
سخنرانی هوک در ۱۶۷۰ در کالج گرشام، این مسئله را روشن ساخت که قانون گرانش در مورد «تمام اجسام آسمانی» صدق می‌کند و این اصول را مطرح کرد که نیروی جاذبه با افزایش فاصله کاهش می‌یابد و در صورت عدم وجود چنین نیرویی، اجسام در خط مستقیم حرکت می‌کنند. هوک عقاید خود در مورد «سیستم جهان» را به صورت منسجم تری در سال ۱۶۷۴ به عنوان بخشی مجزا به کتاب «تلاشی در جهت اثبات حرکت زمین با استفاده از مشاهدات عینی» اضافه کرد. هوک صریحاً به جاذبهٔ متقابل میان خورشید و سیاره‌ها اشاره کرد و توضیح داد که هر چقدر فاصله‌ها کمتر باشد، این نیروی جاذبه افزایش می‌یابد. تا سال ۱۹۷۴ این اظهار نظر هوک که ممکن است قانون عکس مجذور بر میزان این نیروهای جاذبه حاکم باشد، چندان مورد توجه قرار نگرفته بود .
همچنین، قانون گرانش هوک، با وجود آنکه نسبت به فرضیه‌های مطرح شده در گذشته مقبولیت بیشتری داشت، هنوز جهانی نشده بود. به علاوه اظهار نظرهای هوک با شواهد تجربی یا نمودارهای ریاضی همراه نبود. خود هوک در سال ۱۶۷۴ در این زمینه چنین گفته‌است: «در حال حاضر هنوز به صورت تجربی نتوانسته‌ام دریابم که مقادیر مختلف جاذبه چگونه حاصل می‌شوند» (که بیانگر این مسئله‌است که هنوز نمی‌دانم که جاذبه از چه قانونی پیروی می‌کند) وی در مورد قانون کلی خود نیز چنین می‌گوید: «در حال حاضر به این قانون صرفاً اشاره‌ای می‌کنم و آن را ادامه نمی‌دهم، زیرا که تا اتمام کارهایی که در حال حاضر دارم، نمی‌توانم به این موضوع بپردازم»
در نوامبر سال ۱۶۷۹، هوک به‌طور گسترده شروع به نامه نگاری با نیوتون کرد (که متن آن‌ها منتشر شده‌است). هدف آشکار هوک از این کار این بود که به نیوتن اطلاع دهد که از وی خواسته شده‌است که مکاتبات «انجمن سلطنتی» را تنظیم نماید، از اینروست که هوک از اعضا می‌خواهد تا پژوهش‌های خود یا دیدگاهشان در مورد پژوهش‌های سایر اعضا را به وی اطلاع دهند. وی به منظور تحریک کردن علاقهٔ نیوتون از او خواست تا نظر خود را در مورد مسائل مختلف بیان دارد. برای این منظور لیست جامعی را در اختیار او گذاشت که دربر دارندهٔ این موارد بود: «حرکت سیاره‌ها در مسیر مستقیم به صورت موازی و وجود نیروی کششی به سمت جسم مرکزی»، «فرضیه خود هوک در مورد قواعد و دلایل خاصیت ارتجاعی»، یک فرضیه جدید از پاریس در مورد حرکت سیاره‌ها که هوک آن را به تفصیل توصیف کرده بود و همچنین گزارشی در مورد تلاش در جهت انجام یا گسترش مطالعات می‌دانی، تفاوت میان آزادی عمل در لندن و کمبریج و …
پاسخ نیوتن به این درخواست هوک، پیشنهاد انجام یک آزمایش زمینی بود که می‌توانست با استفاده از جسمی که ابتدا در هوا معلق نگه داشته و سپس به زمین انداخته می‌شود، به بررسی حرکت بر روی زمین کمک کند. نکته اصلی در این کار، مشخص کردن این مسئله بود که از نظر نیوتن جسم در حال سقوط می‌توانست با انحراف از مسیر عمودی به صورت تجربی حرکت زمین را آشکار کند، اما در ادامه این‌گونه فرض کرد که چنانچه زمین بر سر راه این جسم نباشد این حرکت می‌تواند به صورت مارپیچی و به سمت مرکز زمین ادامه پیدا کند. هوک با این نظر نیوتن در مورد نحوهٔ حرکت جسم مخالف بود. در این راستا نامهٔ دیگری بین این دو نفر مبادله شد که هوک در انتهای آن چنین نوشته بود: «من شک دارم که جاذبه همواره دو برابر فاصله از مرکز باشد و نتیجتاً سرعت نیز کمتر از دو برابر میزان جاذبه باشد» (در واقع تفسیر هوک در مورد سرعت، اشتباه بود) – این نامه در ۶ ژانویه سال ۱۶۷۹/۸۰ به نیوتن نوشته شده‌است .
در سال ۱۶۸۶، زمانی که اولین کتاب نیوتون به انجمن سلطنتی ارائه شد، هوک ادعا کرد که نیوتون «اصل کاهش نیروی جاذبه برابر است با مجذور فاصله از مرکز» را از او گرفته‌است. در عین حال (بنا به گزارش ادموند هالی) هوک موافقت کرده‌است که «منحنی‌هایی که در این زمینه ایجاد شده‌اند» کاملاً متعلق به نیوتن هستند .
یک ارزیابی جدید در مورد تاریخچهٔ قانون «عکس مجذور» نشان می‌دهد که تا اواخر دههٔ ۱۶۶۰ این فرضیه که جاذبه با مجذور فاصله، رابطه عکس دارد نسبتاً متداول بوده‌است و توسط افراد مختلفی و به دلایل متفاوتی، گسترش یافته‌است خود نیوتون نیز در دههٔ ۱۶۶۰ نشان داد که با فرض حرکت دایره‌ای سیاره‌ها، نیرو در راستای شعاع رابطه‌ای معکوس با مجذور فاصله از مرکز دارد. نیوتن که در ۱۶۸۶ با ادعای هوک در مورد قانون عکس مجذور مواجه شده بود، این مسئله را که باید هوک را به عنوان صاحب این ایده در نظر گرفت، تکذیب کرد و در این راستا دلایلی ارائه کرد که نشان می‌دهد افرادی قبل از هوک نیز به این مسئله اشاره کرده‌اند. وی همچنین، با جدیت عنوان کرد که حتی چنانچه وی برای اولین بار این قانون را از زبان هوک شنیده باشد (که چنین نبوده‌است)، همچنان حق او در مورد ارائهٔ مدل‌های ریاضی که امکان مشاهدات دقیق تر را فراهم آورده‌است، محفوظ می‌ماند. هوک بدون وجود مدل‌های ریاضی و شواهد مبتنی بر آن‌ها تنها می‌توانسته حدس بزند که جاذبه در فواصل بسیار دور نسبت به مرکز چگونه خواهد بود .
نظر و سپاس فراموش نشه.
Everything is Temporary(:
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان