امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پیر سیمون لاپلاس.مایکرز دو لاپلاس.

#1
پیِر-سیمون, مارکیز دو لاپلاس
ریاضی‌دان، فیزیک‌دان، اخترشناس و فیلسوف فرانسوی بود، که برای تکمیل مکانیک سماوی بسیار همّت گذاشت.
او فرزند زمین‌داری ثروتمند بود. پدرش می‌خواست که او علوم دینی تحصیل کند و در روحانیت به موفقّیت برسد؛ ولی به پیشنهاد دالامبر که مشهورترین ریاضیدان فرانسوی در آن زمان بود، به تحصیل ریاضیات در کنار خود او پرداخت.

لاپلاس پدیدآورنده معادله لاپلاس است که به نام خود او نامیده شده‌است؛ ولی تبدیل لاپلاس که فقط به افتخارش نامیده شده، در اصل توسط لئونارد اویلر پدیدار شد و لاپلاس این انتقال را در آثارش در مورد نظریه احتمالات به کار برده‌است.

گذشته از معادله لاپلاس که در تمام شاخه‌های ریاضی فیزیک استفاده می‌شود، نگاشت خطی دیفرانسیلی لاپلاس نیز به نام او نامیده شده‌است. او سال ۱۸۰۶، لقب اشرافی کنت گرفت و در سال ۱۸۱۷ پس از بازگشت بوربون‌ها به لقب مارک دست یافت.

پیر سیمون لاپلاس در بیست و سوم مارس ۱۷۴۹ در حوالی «پون لوک» فرانسه متولد شد. پدرش فردی ثروتمند بود و از کودکی خودش اطلاعی در دست نیست. لاپلاس از جمله مؤثرترین دانشوران تاریخ است. او به محض اینکه ریاضیدان مشهوری شد و افتخاراتی کسب نمود اصل و نسب خود را مخفی نگاه می‌داشت. مشهور است که لاپلاس برای ملاقات دالامبر ریاضی‌دان معروف در یکی از روزهای سال ۱۷۷۰ به خانه او می‌رود و با وجود سفارش‌هایی که برایش شده بود، دالامبر کمک قابل توجهی به او نمی‌کند. لاپلاس مأیوس نمی‌شود و نامه‌ای برای دالامبر می‌فرستد و در آن افکار خویش را دربارهٔ اصل مکانیک شرح می‌دهد. دالامبر به محض خواندن نامه نویسنده را احضار می‌کند و به او می‌گوید چنان‌که می‌بینید من به توصیه و سفارش اهمیت نمی‌دهم، ولی شما برای شناساندن خود کار خوبی کردید. دالامبر فوراً لاپلاس را به سمت استاد مدرسه نظامی پاریس انتخاب می‌کند. در مرحله اول لاپلاس نوشته‌هایی دربارهٔ مسائل حساب انتگرال، اخترشناسی، ریاضی کیهان‌شناسی نظریه بازیهای بخت‌آزمایی و علیت تألیف کرد. در این دوره سازنده وی سبک و شهرت و موضع فلسفی و برخی شیوه‌های ریاضی خود را ساخت و پرداخت، و برنامه‌ای برای پژوهش در دو زمینه- احتمالات و مکانیک سماوی- تنظیم نمود که بقیه عمر را به کار ریاضی دربارهٔ آنها پرداخت. در مرحله دوم در هر دو زمینه به بسیاری از نتایج عمده رسید که به سبب آنها مشهور است و بعدها آنها را در رساله‌های بزرگ خود مکانیک سماوی (۱۷۹۹–۱۸۲۵) و نظریه تحلیلی احتمالات (۱۸۱۲) گنجانید. اطلاع از بخش اعظم این مسائل به وسیله شیوه‌های ریاضی ای صورت گرفت که او در آن زمان یا قبل از آن، به وجود آورد و ابداع کرده بود. مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از توابع مولد، که از آن پس به نام وی خوانده شدند. بسط، که آن نیز در نظریه دترمینانها به نام وی گردید، تغییر مقادیر ثابت به منظور رسیدن به راه حل‌های تقریبی در انتگرال‌گیری عبارتهای اخترشناسی و تابع گرانشی تعمیم یافته ک بعدها با دخالت پواسون به صورت تابع پتانسیل برق و مغناطیس قرن نوزدهم درآمد. همچنین در طی همین دوره بود که لاپلاس به سومین حوزه علایقش- یعنی فیزیک که با همکاری لاووازیه در زمینه نظریه گرما بود، وارد گردید و تا حدودی در نتیجه آن همکاری بود که وی تبدیل به یکی از اعضای مؤثر حلقه درونی مجمع علمی شد.

اولین مسئله مورد توجه لاپلاس دنبال کردن کار نیوتن بود، زیرا نیوتن قانون اصلی مکانیک آسمانی را یافته بود و لاپلاس می‌خواست این قانون را در مورد تمام اجسام منظومه شمسی به کار برد. لاپلاس شروع به تعیین قوانین مکانیک سیارات کرد تا نشان دهد که این اجسام مانند سایر اجسام تابع قوانین فیزیکی هستند. اولین موضوعی که لاپلاس نزد خود مطرح می‌کند موضوع ثبات دستگاه شمسی است که آیا به وضعی که داراست می‌ماند یا بالاخره ماه روی زمین سقوط می‌کند و سیارات بر جرم خورشید پرتاب شده و معدوم می‌گردند. نیوتن هم این سؤال را مطرح کرده بود و به این نتیجه رسیده بود که باید گاه‌گاهی دست خداوند در کار بیاید و حرکات آنها را به جریان عادی برگرداند ولی لاپلاس گفت اگرچه وضع سیارات نسبت به خورشید تغییر می‌کند ولی این تغییرات تناوبی است. لاپلاس تمام این اکتشافات را تحت عنوان «مکانیک آسمانی» منتشر ساخت ولی چون فهم مطالبش برای همه کس مقدور نبود لذا تصمیم گرفت کتابی دیگر بنویسد که مردم عادی هم از آن بهره‌مند گردند. این کتاب تحت عنوان «شرح دستگاه‌های جهانی» منتشر شد. لاپلاس علاوه بر نجوم و ریاضیات استادی عالی‌قدر در علم فیزیک بود و دربارهٔ لوله‌های مویین و انتشار امواج صوتی مطالعه فراوانی داشت. از مهم‌ترین آثار لاپلاس «تئوری تحلیلی احتمالات» را که در سال ۱۸۱۲ نوشته‌است می‌توان نام برد.

گرچه لاپلاس دانشمندی بی‌همتا بود، می‌توان گفت متأسفانه نسبت به تمام حکومت‌هایی که پی در پی عوض می‌شدند تملق می‌گفت و از آنها استفاده می‌کرد. در مقابل ناپلئون تا زانو تعظیم می‌کرد و به همین دلیل بود که از طرف امپراتور به مقامهای کنت، سناتور، و ریاست مجلس سنا انتخاب شد. اما وقتی ناپلئون اسیر شد به او پشت کرد و به عزلش رأی داد و خود را در دامان لوئی هجدهم انداخت و از طرف او به سمت رئیس کمیته تجدید تشکیلات مدرسه پلی تکنیک و عضو مجلس اعیان انتخاب شد. لاپلاس با تمام این اوصاف جوانان را تشویق و کمک می‌کرد، به طوری که روزی یکی از اکتشافات جوان ناشناسی به نام «بیو» از طرف آکادمی مورد تمجید قرار گرفت او را نزد خود خواند و معلوم گردید لاپلاس قبلاً این اکتشاف را مورد مطالعه قرار داده‌است. لاپلاس اواخر عمر را در «آرکوی» نزدیک پاریس در عمارت ییلاقی خود که نزدیک برتوله بود گذرانید. او روز پنجم مارس ۱۸۲۷ در هفتاد و هشت سالگی درگذشت در حالیکه آخرین حرف او این بود: «آنچه می‌دانیم ناچیز و آنچه نمی‌دانیم عظیم و وسیع است.»
نظر و سپاس فراموش نشه.
Everything is Temporary(:
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  سیمون بولیوار
  سیمون دو بووار

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان