معنی اسم ها

[ᴀᴡᴀʏᴀᴜʀᴏʀᴀ]

اسم: عباس
نوع: پسرانه
ریشه اسم: عربی
معنی: (تلفظ: abbās) (عربی) (در قدیم) (صیغه ی مبالغه )، اخمو، عبوس، شیری که شیران از او بگریزند، (به مجاز) بسیار شجاع و دلیر، (در اعلام) عباسِ بن علی مکنی [کنیه او] ابوالفضل و برادر امام حسین (ع) که در واقعه عاشورا به شهادت رسید - شیر بیشه، نام پسر عبدالمطلب عموی پیامبر (ص )، لقب برادر امام حسین علمدار شجاع صحرای کربلا

[ᴀᴡᴀʏᴀᴜʀᴏʀᴀ]

اسم: فرزانه
نوع: دخترانه
ریشه اسم: فارسی
معنی: (تلفظ: farzāne) دارای خِرَد و پختگی، خِرَدمند، دانا - خردمند، دانا

اسم های مشابه مانند فرزن، فرزنه و فرزیان

[ᴀᴡᴀʏᴀᴜʀᴏʀᴀ]

اسم: ملیحه
نوع: دخترانه
ریشه اسم: عربی
معنی: (تلفظ: malihe) (عربی) (مؤنث ملیح) در قدیم) (به مجاز) ملیح، زیبا و خوشایند، دارای ملاحت، با نمک، (در قدیم) دوست داشتنی و مورد پسند - زیبا و خوشایند، دارای ملاحت، با نمک

[ᴀᴡᴀʏᴀᴜʀᴏʀᴀ]

اسم: ملیسا
نوع: دخترانه
ریشه اسم: یونانی
معنی: (تلفظ: malisā) (عربی) زمانی بین مغرب و نماز عشا، ماه صَفر، ماهی بین آخر گرما و زمستان - بادرنگبویه

اسم های مشابه مانند ملیله، ملینا و ملیکا

[ᴀᴡᴀʏᴀᴜʀᴏʀᴀ]

اسم: سهند
نوع: پسرانه
ریشه اسم: فارسی
معنی: (تلفظ: sahand) کوه آتش فشانی قدیمی و خاموش در جنوب آذربایجان - نام کوهی آتشفشانی در آذربایجان

اسم های مشابه مانند سهی، سهیزاد و سهیل

[ᴀᴡᴀʏᴀᴜʀᴏʀᴀ]

اسم: محمود
نوع: پسرانه
ریشه اسم: عربی
معنی: (تلفظ: mahmud) (عربی) از نام ها و صفات خداوند، (در قدیم) آن که یا آنچه ستایش شده است، ستوده شده و مورد پسند، نیک، خوش، (در اعلام) سیف الدوله محمود، یکی از پادشاهان غزنوی - آن که یا آنچه ستایش شده است، مورد پسند، نیک، خوش، از نامهای پیامبر (ص )، نام یکی از پادشاهان غزنوی

اسم های مشابه مانند محنا، محی الدین و محیا

[ᴀᴡᴀʏᴀᴜʀᴏʀᴀ]

اسم: یحیی
نوع: پسرانه
ریشه اسم: عبری
معنی: (تلفظ: yahyā) (عبری) به معنی ' تعمید دهنده '، (در اعلام) نام پسر زکریا از پیامبران بنی اسرائیل، نام بسیاری از مشاهیر در تاریخ - تعمید دهنده، نام پسر زکریا از پیامبران بزرگ بنی اسرائیل

اسم های مشابه مانند یدالله، یرحا و یرمیا

[ᴀᴡᴀʏᴀᴜʀᴏʀᴀ]

اسم: روهان
نوع: پسرانه
ریشه اسم: فارسی
معنی: نیک سیرت و پارسا، زاهدان دین زرتشت را گویند، مرکب از روه به معنای سیرت نیک + پسوند نسبت

اسم های مشابه مانند رویا، رکسار و رکسانا



اسم: کیان
نوع: پسرانه
ریشه اسم: فارسی
معنی: (تلفظ: ki (e) yān) (در اعلام) کی ها، هر کدام از پادشاهان داستانی ایران از کیقباد تا دارا، پادشاهان و سلاطین، (به مجاز) سروران و بزرگان - پادشاهان، سلاطین، دومین سلسله پادشاهی از دوره تاریخ افسانه ای ایران

اسم های مشابه مانند کیان بانو، کیان شیر و کیانا



اسم: هستی
نوع: دخترانه
ریشه اسم: فارسی
معنی: (تلفظ: hasti) وجود در مقابل نیستی، زندگی، زندگانی، (به مجاز) همه دارایی مایملک، (به مجاز) جهان، عالم وجود - وجود، زندگی، زندگانی

اسم های مشابه مانند هستیار، هفال و هفدن



اسم: رکسانا
نوع: دخترانه
ریشه اسم: یونانی
معنی: (تلفظ: roksānā) (یونانی شده روشنک) روشنک، (در اعلام) نام دختر داراست که اسکندر به موجب وصیت دارا او را به عقد نکاح خود در آورد روشنک - روشنک، رکسانه، از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر داراب و همسر اسکندر مقدونی

اسم های مشابه مانند رکسانه، رکن الدین و ریاض



اسم: پاکان
نوع: پسرانه
ریشه اسم: فارسی
معنی: (تلفظ: pākān) منسوب به پاک، طاهران - منسوب به پاک، طاهر و پاکیزه، تمیز و مرتب

اسم های مشابه مانند پاکدخت، پاکر و پاکنوش



اسم: داریوش
نوع: پسرانه
ریشه اسم: فارسی
معنی: (تلفظ: dāruš) (= دارا، دارای، داراب) به معنی دارنده ی نیکی، (در اعلام) نام چند تن از شاهنشاهان هخامنشی ]داریوش اول یا داریوش بزرگ پسر ویشتاسب، داریوش دوم (اخس) پسر اردشیر اول، داریوش سوم، نواده ی داریوش دوم[ - مرکب از دارا + وهو (نیکی)

اسم های مشابه مانند داشاب، داشاد و دالیا

[سندس17]

شهاب اسم دوست پسرمه