21-11-2020، 19:38
نرسه یا نرسی، پسر شاپور یکم (۲۴۰–۲۷۰) و گوردزاد، هفتمین شاهنشاه ایران و انیران از دودمان ساسانی بود که از سال ۲۹۳ تا ۳۰۲ میلادی حکومت کرد.
همزمان با دوره سلطنت شاپور، نرسه بهعنوان شاهزاده ساسانی، حاکم ایالتهای سکستان، سند و توران شد که پس از مدتی توانست عنوان و مقام نایبالسطنه ارمنستان را بدست آورد. همچنین نرسه دارای مقام «شاه بزرگ ارمنستان» بود که ولیعهد و میراثدار قطعی حکومت بهشمار میرفت اما بارها توسط برادرش بهرام یکم (۲۷۳–۲۷۶) از جایگاه پادشاهی دور ماند. با این حال بهرام پس از مدتی فرزندش، بهرام دوم (۲۷۶–۲۹۳)، را بهعنوان جانشین خود انتخاب کرد و برای دور کردن نرسه از قدرت، وی را بهعنوان شاه ارمنستان انتخاب کرد. در این دوره بود که قدرت و نفوذ کرتیر موبد زرتشتی، در دوران سلطنت بهرام دوم زیاد شد و به مرور به جایی رسید که شاه وی را، عنوان نجات دهندهٔ روحانی بهرام (بخت روان ورهران) لقب داد و به وی اختیارات و مقامهای والایی اعطا نمود بهنحوی که وی نه تنها متولی معبد آناهیتا در اصطخر شد بلکه در زمرهٔ بزرگان کشور هم درآمد و رئیس دادگاه عالی مملکت گردید. با این حال نرسه دعوی پادشاهی خود را در اواخر پادشاهی بهرام دوم آغاز کرد و به مرور کسانی از نجبا را که از دار و دستهٔ کرتیر و از سیاست بهرام دوم، ناراضی بودند، گرد خود جمع آورد. بهرام دوم در پایان سلطنت خود، با شورش نرسی مواجه گشت با این حال زمانی که نرسه در حال آغاز شورش و سکه زدن به نام خود بود، بهرام درگذشت. پس از مرگ بهرام، کرتیر موبد، پسر وی، یعنی بهرام سوم (سکانشاه) را به جای او بر تخت سلطنت نشاند. اما بهرام نتوانست سلطنت را برای خود حفظ کند؛ چراکه در همین زمان مخالفتهایی با شاهنشاهی وی شکل گرفت که بهرام نتوانست به آنها پاسخ دهد بنابراین نرسه که دیگر مدعی حکومت بود، توانست مخالفان بهرام سوم را گرد خود جمع کند؛ بدینگونه بهرام سوم پس از چند ماه از سلطنت برکنار شد تا نرسه در سال ۲۹۳ میلادی به عنوان شاهنشاه ایران انتخاب شود.
نرسه پس از رسیدن به سلطنت، دستور داد تا ویژگیهای تاجگذاری و پادشاهی وی را، بر تخته سنگ نقش رستم کندهکاری کنند و این همان نقش معروف است؛ یعنی پادشاه، حلقه نواردار را، که نشان پادشاهی است، از دست اهورامزدا میگیرد. همچنین وی دستور داد در پایکولی نقش برجستهٔ دیگر از وی حک کنند. وی پس از رسیدن به قدرت، تمامی مخالفان و حامیان بهرام سوم را سرکوب کرد و به قتل رساند که در این دوره قدرت موبد کرتیر نیز به پایان رسید. با کاهش قدرت موبدان، نرسه همانند پدرش به سیاست تسامح دینی بهخصوص نسبت به مانویان روی آورد. با این حال وی در برخورد با رومیان بر سر مسئله ارمنستان، در نبرد ساتالا از گالریوس، فرمانده رومی، شکست خورد تا با اسیر شدن خانوادهاش مجبور به پذیرش عهدنامه نصیبین شود. به سبب این شکست سخت، وی پس از مدتی از مقام سلطنت استعفا داد تا پسرش هرمز دوم به جای به سلطنت برسد. سرانجام وی در سال ۳۰۲ میلادی درگذشت.ترتیب سنی فرزندان شاپور یکم بسیار ناروشن است و اجماع قاطعی میان پژوهشگران تاریخی ساسانی در این باره نیست. شاپور یکم در بخشی از کتیبهٔ خود در کعبهٔ زرتشت، پس از گزارش پیروزیهای خود در جنگ با رومیان، به شرح نشاندن آتشهای ورجاوند برای برخی از هموندان خاندان پادشاهی و اعطای پیشکشهایی به آتشکدهها برای شادی روان آنان پرداختهاست. در این بخش، شاپور پس از ذکر نام خود و دخترش آدورآناهید، از سه پسر خود بهترتیب نام بردهاست: هرمزد اردشیر ملقب به بزرگارمنشاه، شاپور ملقب به میشانشاه و نرسه ملقب به «مزداپرست آریایی/ایرانی، شاه هند، سگستان و تورستان تا کنارهٔ دریا». در بخش دیگری از کتیبهٔ مذکور، شاپور گزارش دیگری از پیشکشها به آتشکدهها بهمنظور شادی روان هموندان خاندان پادشاهی بهدست دادهاست. در این بخش، شاپور از چهار پسر خود بدین ترتیب نام بردهاست: بهرام گیلانشاه، شاپور میشانشاه، هرمزد بزرگارمنشاه و نرسه سگانشاه.چنانکه پیداست، شاپور از پسر خود، بهرام گیلانشاه، در فهرست نخست نامی نبردهاست. چنین استنباط کردهاند که مبنای فهرست نخست، توانایی و شایستگی هر یک از پسران شاپور در نبرد با رومیان بودهاست. در نتیجه، بدان سبب که بهرام گیلانشاه در این نبردها حضور نداشتهاست، آتشکدهای نیز به نام وی ساخته نشدهاست. مبنای فهرست دوم را ترتیب سنی پسران شاپور دانستهاند. بر این اساس، بهرام گیلانشاه بزرگترین و نرسهٔ سگانشاه کوچکترین پسر شاپور بودهاند. بااینحال، در میان ساسانیشناسان، در این باره اختلاف نظراتی وجود دارد. گاه هرمزد پسر بزرگ شاپور دانسته شدهاست، گاه بهرام گیلانشاه. برخی حتی هرمزد را کوچکترین پسر شاپور خواندهاند. باری، بههرروی، نام نرسه در انتهای هر دو فهرست قرار گرفتهاست؛ لذا احتمالاً نرسه کوچکترین پسر شاپور بودهاست. از دگرسوی، در بخش دیگری از کتیبهٔ شاپور یکم بر کعبهٔ زرتشت که نوههای او ذکر شدهاست، نام فرزندان هرمزد یکم، شاپور میشانشاه و نرسهٔ سگانشاه بهترتیب آمدهاست. در این فهرست خبری از نام فرزندان بهرام گیلانشاه نیست. از این بخش میتوان چنین برداشت کرد که در هنگام نوشتن کتیبه، بهرام گیلانشاه چنان کمسن بوده که فرزندی نمیداشتهاست؛ لذا محتمل است که بهرام کوچکترین فرزند شاپور بوده باشد. در چنین چینشی است که پس از مرگ هرمزد یکم و نبود شاپور میشانشاه، نرسه بایستی به شاهنشاهی برگزیده میشد و نه بهرام گیلانشاه. این امر میتواند دلیل ناخرسندی نرسه از پادشاهی بهرام بوده باشد.
همزمان با دوره سلطنت شاپور، نرسه بهعنوان شاهزاده ساسانی، حاکم ایالتهای سکستان، سند و توران شد که پس از مدتی توانست عنوان و مقام نایبالسطنه ارمنستان را بدست آورد. همچنین نرسه دارای مقام «شاه بزرگ ارمنستان» بود که ولیعهد و میراثدار قطعی حکومت بهشمار میرفت اما بارها توسط برادرش بهرام یکم (۲۷۳–۲۷۶) از جایگاه پادشاهی دور ماند. با این حال بهرام پس از مدتی فرزندش، بهرام دوم (۲۷۶–۲۹۳)، را بهعنوان جانشین خود انتخاب کرد و برای دور کردن نرسه از قدرت، وی را بهعنوان شاه ارمنستان انتخاب کرد. در این دوره بود که قدرت و نفوذ کرتیر موبد زرتشتی، در دوران سلطنت بهرام دوم زیاد شد و به مرور به جایی رسید که شاه وی را، عنوان نجات دهندهٔ روحانی بهرام (بخت روان ورهران) لقب داد و به وی اختیارات و مقامهای والایی اعطا نمود بهنحوی که وی نه تنها متولی معبد آناهیتا در اصطخر شد بلکه در زمرهٔ بزرگان کشور هم درآمد و رئیس دادگاه عالی مملکت گردید. با این حال نرسه دعوی پادشاهی خود را در اواخر پادشاهی بهرام دوم آغاز کرد و به مرور کسانی از نجبا را که از دار و دستهٔ کرتیر و از سیاست بهرام دوم، ناراضی بودند، گرد خود جمع آورد. بهرام دوم در پایان سلطنت خود، با شورش نرسی مواجه گشت با این حال زمانی که نرسه در حال آغاز شورش و سکه زدن به نام خود بود، بهرام درگذشت. پس از مرگ بهرام، کرتیر موبد، پسر وی، یعنی بهرام سوم (سکانشاه) را به جای او بر تخت سلطنت نشاند. اما بهرام نتوانست سلطنت را برای خود حفظ کند؛ چراکه در همین زمان مخالفتهایی با شاهنشاهی وی شکل گرفت که بهرام نتوانست به آنها پاسخ دهد بنابراین نرسه که دیگر مدعی حکومت بود، توانست مخالفان بهرام سوم را گرد خود جمع کند؛ بدینگونه بهرام سوم پس از چند ماه از سلطنت برکنار شد تا نرسه در سال ۲۹۳ میلادی به عنوان شاهنشاه ایران انتخاب شود.
نرسه پس از رسیدن به سلطنت، دستور داد تا ویژگیهای تاجگذاری و پادشاهی وی را، بر تخته سنگ نقش رستم کندهکاری کنند و این همان نقش معروف است؛ یعنی پادشاه، حلقه نواردار را، که نشان پادشاهی است، از دست اهورامزدا میگیرد. همچنین وی دستور داد در پایکولی نقش برجستهٔ دیگر از وی حک کنند. وی پس از رسیدن به قدرت، تمامی مخالفان و حامیان بهرام سوم را سرکوب کرد و به قتل رساند که در این دوره قدرت موبد کرتیر نیز به پایان رسید. با کاهش قدرت موبدان، نرسه همانند پدرش به سیاست تسامح دینی بهخصوص نسبت به مانویان روی آورد. با این حال وی در برخورد با رومیان بر سر مسئله ارمنستان، در نبرد ساتالا از گالریوس، فرمانده رومی، شکست خورد تا با اسیر شدن خانوادهاش مجبور به پذیرش عهدنامه نصیبین شود. به سبب این شکست سخت، وی پس از مدتی از مقام سلطنت استعفا داد تا پسرش هرمز دوم به جای به سلطنت برسد. سرانجام وی در سال ۳۰۲ میلادی درگذشت.ترتیب سنی فرزندان شاپور یکم بسیار ناروشن است و اجماع قاطعی میان پژوهشگران تاریخی ساسانی در این باره نیست. شاپور یکم در بخشی از کتیبهٔ خود در کعبهٔ زرتشت، پس از گزارش پیروزیهای خود در جنگ با رومیان، به شرح نشاندن آتشهای ورجاوند برای برخی از هموندان خاندان پادشاهی و اعطای پیشکشهایی به آتشکدهها برای شادی روان آنان پرداختهاست. در این بخش، شاپور پس از ذکر نام خود و دخترش آدورآناهید، از سه پسر خود بهترتیب نام بردهاست: هرمزد اردشیر ملقب به بزرگارمنشاه، شاپور ملقب به میشانشاه و نرسه ملقب به «مزداپرست آریایی/ایرانی، شاه هند، سگستان و تورستان تا کنارهٔ دریا». در بخش دیگری از کتیبهٔ مذکور، شاپور گزارش دیگری از پیشکشها به آتشکدهها بهمنظور شادی روان هموندان خاندان پادشاهی بهدست دادهاست. در این بخش، شاپور از چهار پسر خود بدین ترتیب نام بردهاست: بهرام گیلانشاه، شاپور میشانشاه، هرمزد بزرگارمنشاه و نرسه سگانشاه.چنانکه پیداست، شاپور از پسر خود، بهرام گیلانشاه، در فهرست نخست نامی نبردهاست. چنین استنباط کردهاند که مبنای فهرست نخست، توانایی و شایستگی هر یک از پسران شاپور در نبرد با رومیان بودهاست. در نتیجه، بدان سبب که بهرام گیلانشاه در این نبردها حضور نداشتهاست، آتشکدهای نیز به نام وی ساخته نشدهاست. مبنای فهرست دوم را ترتیب سنی پسران شاپور دانستهاند. بر این اساس، بهرام گیلانشاه بزرگترین و نرسهٔ سگانشاه کوچکترین پسر شاپور بودهاند. بااینحال، در میان ساسانیشناسان، در این باره اختلاف نظراتی وجود دارد. گاه هرمزد پسر بزرگ شاپور دانسته شدهاست، گاه بهرام گیلانشاه. برخی حتی هرمزد را کوچکترین پسر شاپور خواندهاند. باری، بههرروی، نام نرسه در انتهای هر دو فهرست قرار گرفتهاست؛ لذا احتمالاً نرسه کوچکترین پسر شاپور بودهاست. از دگرسوی، در بخش دیگری از کتیبهٔ شاپور یکم بر کعبهٔ زرتشت که نوههای او ذکر شدهاست، نام فرزندان هرمزد یکم، شاپور میشانشاه و نرسهٔ سگانشاه بهترتیب آمدهاست. در این فهرست خبری از نام فرزندان بهرام گیلانشاه نیست. از این بخش میتوان چنین برداشت کرد که در هنگام نوشتن کتیبه، بهرام گیلانشاه چنان کمسن بوده که فرزندی نمیداشتهاست؛ لذا محتمل است که بهرام کوچکترین فرزند شاپور بوده باشد. در چنین چینشی است که پس از مرگ هرمزد یکم و نبود شاپور میشانشاه، نرسه بایستی به شاهنشاهی برگزیده میشد و نه بهرام گیلانشاه. این امر میتواند دلیل ناخرسندی نرسه از پادشاهی بهرام بوده باشد.