امتیاز موضوع:
  • 6 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کاربران فلشخور در سرزمین عجایب.(سال 1400).پارت 10(پایانی) قرار گرفت.

#51
من تگ میشم ولی لالم؟._.
پاسخ
 سپاس شده توسط THEDARKNESS ، _sehun_ ، Mohlek
آگهی
#52
...............
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16669037807256
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16669037807256
پاسخ
 سپاس شده توسط shghyegh ، Mohlek ، itinamk ، ѕααяeη ، *Aɴѕel* ، Medusa ، Prometheus ، βάરãɲ ، ᴠᴀᴍᴘɪʀᴇ ، Emmɑ ، BIG-DARK ، Âɴɢ℮ℓ Evιℓ
#53
خب نظرم عوض میخوام ادامه بدم
ببخشید دیگه دمدمی مزاجم
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16669037807256
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16669037807256
پاسخ
 سپاس شده توسط SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ ، Prometheus ، shghyegh ، Emmɑ ، ᴠᴀᴍᴘɪʀᴇ ، ѕααяeη ، BIG-DARK
#54
خب به نام خدا پارت 8 داستان.

حسین: عه سهند شیطون پس ازون بالا چشم چرونی میکنی ها؟ Smile  Smile
سهند : کاری نکن لوله تفنگو بکنم ت دماغت ها بچه پروTelegh_11Telegh_55
حسین : Telegh_42                   سهند:Telegh_40
تینا : ایش حسین چیکارش داری بدبختو محو زیبایی من شده برام گل اورده بزار گلشو بده بره تا وقتمون کمتر تلف بشه.
سهند به سمت باران میرود : ای بانوی زیبا رو این شاخه گل ناقابل را از من بپذیرید لطفاTelegh_074xv4xv
تینا:12628                          حسین: Huh 25r3024525r30                                مهدی: خب بریم دیگه؟
باران:3339294049492323
تینا: صبرکن صبر کن الان اشتباه کردی دیگه ؟ میخواستی گلو به من بدی دیگه اخه بانوی زبارو منم هااا Huh  Huh  Huh  crying  crying
سهند: نظرتون چیه بریم برجکم را بهتون نشون بدم ای بانوی زیبا رو؟  Smile                  باران: خب چی بگم؟ Confused  حالا که خیلی اصرار می کنی باشه بریمBc9
تینا: هاااااااااااااااااااااااااااااااا نهههه نهههه داری اشتباه بزرگی میکنی من خیلی خوشگل ترم ها یه لحظه صبر کن شاید مال ارایشمه بزار عوضش کنم ببینی چقدر زیبام Sad 66
سهند : خب بانوی زیبارو بفرمایید از این طرفه Smile  Smile
تینا: نههه سهند صبر کن داری اشتباه بزرگی میکنی2828282820202020
مهدی،حسین،شقایق و رومینا و ملیکا و بقیه حاضرین:1312323232321717171717
حسین: صبر کن تینا بیا بانوی زیباروی من شو من هنوز هستم Big Grin ( حسین جان شرمنده )
تینا: نه من فقط سهندمو میخوام. سهندمو بدین 28p336p336cry girlcry girl
حسین : تینا صبر کنننننن نروووو Sad  Confused  Confused
مهدی: حسین حالا بریم پیش فرنود؟
حسین:vahidrkvahidrkvahidrkاحمق مگه نمیبینی شکست عشقی خوردم یکم درکم کنvahidrkvahidrk
crying  crying  crying  crying  crying
ریهام:cofcof چی شد چقدر سر و صدا می کنید تازه خوابم برده بود ها.
مهدی: واقعا تو وضعیت خوابیده بودی؟ Huh
ریهام: خب چیه من کلی کار دارم مثل شما که بیکار نیستم من منشی شاهم ها شاهههه Dodgy 191918
مهدی:Bc3 میشه چند تا از کاراتو بگی؟
ریهام: بله که میشه صبح بیدار شم صبحانه بخورم بعدش قهوه بخورم بغدش برم خرید بعدش برم ارایشگاه بعدش برم تو دفتر با تلفن زنگ بزنم با ترلان و شقایق و مبینا باهاشون درد و دل کنم و همش به بقیه بگم سر حاج صابر شلوغه و وقت ندارن و ........ دیدی چه همه سخته؟؟Telegh_40Telegh_40
مهدی: val                                                           ریهام: داری چیکار میکنی؟33
مهدی: دارم ازت به عنوان یه الگوی کاملا به فنا رفته رو نویسی می کنم تا به عنوان مرجع بدم به بقیه شبیه تو نشن4fvf4fvf
کمتر از نیم ثانیه بعد حال روز مهدی: Bb3
خب تموم شد این قسمتم هرچند کم

@شـــقآیــق                                
@*VENUS*                                                              
@SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ                                                            
@βάરãɲ                                                          
                                                     
@"☆мᴇʜяᴀʙ☆"                                                    
@Prometheus                          
@моои
@"AVA_MADI*"
    @"نــــــــــⓐنسی"
  @سهَ‌ند
@"ƤᴏᴏƁᴏи"
@"ʟeмoи"

@THEDARKNESS
@"вɪʟʟɪє"
@ғαறØᴜs_ραѕѕeя_βყ
@"†ᴰᵃᴿᶜʸ†"
@Setayesh.s
@shghyegh
@Mohlek
@فرنودِ بن گیومرث
@"^t!ana^"
@"BTS__ARMY"

@*Aɴѕel*
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16669037807256
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16669037807256
پاسخ
 سپاس شده توسط Prometheus ، TinaMk ، ᗩᐯᗩ⁷ ، shghyegh ، SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ ، ѕααяeη ، شـــقآیــق ، Âɴɢ℮ℓ Evιℓ ، _sehun_ ، Emmɑ ، BIG-DARK ، моои ، *Aɴѕel* ، ᴠᴀᴍᴘɪʀᴇ ، سهَ‌ند
#55
عه من کجام؟
معلومه یه شخصیت منفی ساکت مرموز چندشمD:
Everything is Temporary(:
پاسخ
 سپاس شده توسط THEDARKNESS ، BIG-DARK
#56
(21-10-2021، 21:23)SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
عه من کجام؟
معلومه یه شخصیت منفی ساکت مرموز چندشمD:

از پارت ۴ رفتی جنگ همه منتظرن با خبر فتح برگردی
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16669037807256
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16669037807256
پاسخ
 سپاس شده توسط SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ ، BIG-DARK
آگهی
#57
يه سوال فني.-.
من فقط تعجب كردم چرا منو تگ كردي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
نآشِنآسَم(:
پاسخ
 سپاس شده توسط THEDARKNESS
#58
سلام دوستان پارت 9: همه هستن ولی به فنا رفتیم Exclamation قسمت 1


معرفی 3 شخصیت محبوب(پرهام،حسام،ارمی)
شخصیت: پرهام
اسم: پرهام
سن:15
قد:170
وزن:43
رنگ چشم: یکی سفید کامل یکی قهوه ای
رنگ مو: قهوه ای تیره
خصوصیات اخلاقی : شرور مغرور  و انتقام جو
زندگی نامه: پرهام فرزند سردار سپهبد یکی از ارتش های جهان است و در خانواده ای کاملا نظامی و نظام مند چشم به جهان گشوده است. وی از همان بچگی علاقه بسیار زیادب نسبت به جنک افزار ها داشته و ارزو داشت روزی خودش یک ارتش را رهبری کند. وی همواره در زیر سایه نام پدرش بود و به همین دلیل از یکی از شهر های جهان به انجمن فلشخور مهاجرت کرده تا بتواند برای خودش اسم و رسمی در بیاورد و سپس به یکی از شهر های جهان برگرد. اون پس از امدن به فلشخور با استعداد و لیاقت و توانایی که از خود نشان داد توانست اول به عنوان نویسنده یخش نظامی و سپس به عنوان مدیر آزمایشی و در نهایت به عنوان مدیر آن بخش فعالیت کند و بدین ترتیب پله های ترقی را یکی پس دیگری پیمود. و در جریان کودتای سرزمین عجایب به عنوان فرماندهی ارتش نیروهای شورشی منسوب شد و هم اکنون با نیرو های خود در حال جنگ با اونوری ها هستند.
___________________________________________________

شخصیت:حسام
اسم: حسام
سن :۱۷
قد:۱۷۶
وزن:۵۸
سایز پا :۴۲
رنگ چشم :قهوه ای
رنگ مو :بور
خصوصیات اخلاقی و ظاهری : ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
زندگی نامه: حسام دوران کودکی خود را در مدارس ایران گذراند و وقتش را صرف به فنا دادن معلمانش کرد و سپس بعد از اشنایی با کرونا با انجمن فلشخور نیز آشنایی یافته و تبدیل به یکی از ستون های مستحکم و لرزش ناپذیر این انجمن شد و ایشان نیز به همراه پرهام در جنگ با اونوریا به سر می برند .
____________________________________________________
شخصیت : آرمی
اسم:ارمیتا
سن :24
قد:168
وزن:45
سایز پا :._.
رنگ چشم :عسلی
رنگ مو :خرمایی"رنگ موهای خودم._.(  اگه نمیدونید بهش پ.خ بدید بهتون بگه)
خصوصیات اخلاقی و ظاهری :خودم(اینم اگه ندیدینش پ.خ بهش بدید ازش عکس بگیرید)
زندگی نامه: وی فرزند مردی نیکو سیرت و نیکو سرشت بود که در جنگل های سرسبز زاگرس پرورش پیدا کرده وی همانند شاهزاده ها زیسته و به مانند انها بزرگ شده بود و در ادب و کمالات اورا با ملکه انگلستان نیز غیاس می کردند پس از مدت زمانی به اجبار به شهر تبریز شهر ابا و اجدادی خویش رفته و در آنها سکونت برگزیدند و پس ان به وسیله اینترنت با انجمن فلشخور آشنا شده و اینگونه جزوی از این جمع سرگردان در سرزمین عجایب شده.
_______________________________________________________________________
در زمان موازی خیاط خانه سلطنتی :
بهار: آرش آرش پسرم پاشو پاشو به هوش بیا حالت خوبه؟؟؟ crying 2020
شقایق: باور کنید من نکشتم  crying تقصیر حسین بود فرار کرد crying  crying
شووووررشوووورر آب
رامونا پارچ اب را روی آرش خالی میکند و ارش از جای خود میپرد.
بهار:31 وای پسرم زندسس. بچه های عاشقتونم26grougrougrougrougrou
آرش: میشه بگی برای چی منو بقل کردی؟  Angry
من به عنوان مغز کل و نخبه این مملک نمیتونم همچین بی حرمتی رو تحمل کنم.
سقف های این جزیره برای من کوتاهه و من باید ازینجا برم.
بهار. رامونا. ترلان . شقایق :Telegh_51Telegh_51Telegh_51Telegh_513838
آرش خیاط خانه را ترک می کند و به راه می افتد و در راه به جمعیت بزرگی بر میخورد که از قضا بریا دیدن فرنود جمع شده اند.
زمان حال کنار ساحل:
مهدی: حسین جان حالت بهتر نشد بریم؟ Huh
حسین: نه آخه چطوری بعد شکست عشقی بهتر بشم. crying                                           مهدی:udogun پا مشی یا سوراخ سوراخت کنم؟
حسین: بریم ، بریمp336p336                                              ریهام: منم امادم بریمBb8
و اینگونه شد که آن سه قهرمان شجاع و دلیر به سمت معبد فرنود حرکت کردنددیددی
.
.
.
.
.
.
دقایقی بعد در جلوی در معبد فرنود ...............

وضعیت مهدی ،ریهام،رومینا،ملیکا،شقایق،ننه جون،ستایش،ترلان،رامونا،سهند و باران : 1212Telegh_59Telegh_56WaaahtWaaahtBe6
وضعیت آرش : دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://img.dalfak.com/79/795902493-5209064572.jpg (شرمنده عکس بهتر نیافتم)
وضعیت تینا: سهند،سنهد جونم مطمئنی اونو با من اشتباه نگرفتی؟15
وضعیت حسین: تینا،تینا، تینا خانم بیا منو ببین من خیلی از سهند بهترم ها30
وضعیت بهار:  crying  نههه بچمو ولش کنیدد نههه cry2cry2 بچمو ازادش کنیددد crying
صدایی از دور بگوش میرسد:
همه تعظیم کنید فرنود خان بزرگ نشریف فرما میشونددد
انجمن: هااااااااااا123217
فرنود: ای درود و صد درود بر تمامی مریدان جان بر سر راه من نهاده حال بیاید تا مراسم اعدام این کافر شرک افروز را آغاز کنیم تا دیگر جرات نکند به گفته های من پیر دانا ایرادی وارد بنماید.
بهار: هوی فرنود چی داری چرت و پرت میگی بیام اونجا دهنتو جر بدم زود ارشو بیار پایین تا نزدم تو دهنت Angry
ارش: خانم بهار خانم منت این خدای الکی رو نکش که با استفاده از علم نوین داره ملت رو گول میزنه و پیرو خودش کرده من به عنوان یه دانشمند این چیزهارو تحمل نمیکنم و ریشه خرافات را در این کشور خشک میکنم. Angry  Angry
پ.ن : بعد ضربه محکمز که خورده تو سر ارش از بچه به یه فیلسوف  و داشمند خیلی باهوش تبدیل شده. Confused
بهار: آخ قرون بچم برم ببین چقدر بزرگ شده دیگه میره با ظلم و تباهی بجنگه292931
فرنود: بکشید اون ملعونو و از جلوی چشم هایم نابودش کنید Angry
مهدی: فرنود جان حالا که این بعد قرنی که اومده اینجا عاقل شده نمیشه نکشیش بزاری زنده بمونه؟ Huh
فرنود: بگذار اندکی بی اندیشم ...
فرنود: اجازه دهید تا من اندکی ا آن بانوی زیبا روی سخن بگویم سپس ارش پایین اورده و نزد شما پرتابش خواهم کرد. Big Grin  Tongue
تینا:14312939402648 آخ سهند بیشعور دیدی من چقدر جذابم حتی این پیری هم فهمید14 بیا عزیزم بیا باهم حرف بزنیم خجاالت نکش گلم.
فرنود: ای بانوی زیبا رو لطفا این شاخه گل را از من بپذیرید.و مرا به هم کلامی با خود مفتخر سازیید4xv4xv
فرنود به سمت ملیکا رفته و شاخه گل را به او تقدیم میکند.
تینا:61234 ببین سهند جونم داشتم میگفتم158                            سهند::ngh:14k4fvf                 حسین: تینا من هستم من دوست دارم36p336
تینا: من سهندمو میخوام  crying                                                                 مهدی :بیا این ابنباتو بخور گریه نکن
تینا:497497                                                                                            مهدی: آفرین دختر خوب Tongue
پایان پارت 9

@شـــقآیــق                                
@*VENUS*                                                              
@SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ                                                            
@βάરãɲ                                                          
                                                     
@"☆мᴇʜяᴀʙ☆"                                                    
@Prometheus                          
@моои
@"AVA_MADI*"
    @"نــــــــــⓐنسی"
  @سهَ‌ند
@"ƤᴏᴏƁᴏи"
@"ʟeмoи"

@THEDARKNESS
@"вɪʟʟɪє"
@ғαறØᴜs_ραѕѕeя_βყ
@"†ᴰᵃᴿᶜʸ†"
@Setayesh.s
@shghyegh
@Mohlek
@فرنودِ بن گیومرث
@"^t!ana^"
@"BTS__ARMY"

@*Aɴѕel*
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16669037807256
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16669037807256
پاسخ
 سپاس شده توسط Emmɑ ، Prometheus ، ᴠᴀᴍᴘɪʀᴇ ، سهَ‌ند ، TinaMk ، شـــقآیــق ، shghyegh ، SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ ، Mohlek ، BIG-DARK ، ѕααяeη ، *Aɴѕel* ، _sehun_ ، ᗩᐯᗩ⁷ ، Âɴɢ℮ℓ Evιℓ ، моои
#59
اع این داستان مورد علاقه منه چون یکی توش بالاخره منو دوس داره
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ناشناس
پاسخ
 سپاس شده توسط THEDARKNESS ، TinaMk ، شـــقآیــق ، shghyegh ، Prometheus ، Mohlek
#60
همین تعجب کردنم هنر میخواد برا همین من نقشم کمه چون باید رو چیزای مهم تمرکز کنم اره Sleepy
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
=/
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
/=

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ناشناس -_-
پاسخ
 سپاس شده توسط THEDARKNESS ، Prometheus


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  رمان عاشقانه ( کراش من توی دانشگاه یه دختر ترسناکه) به قلم خودم. پارت پایانی.
Wink داستان|قرار|
  رمان طنز فلشخوری با حضور آقا صابر و کاربران فعال گ.آ
  داستان|طنز|پارت سه
  داستان|طنز|پارت دو
  داستان|ملا نصردين|پارت آخر
  داستان|ملا نصردين|پارت 4)
  داستان|ملا نصردين|پارت 3)
  رمان طنز و عاشقانه مخاطب خاص پارت ۱
  رمان زیبا و پر رمز و راز هشت نفر جهنمی:پارت دو:قدر این خسته به شمشیر تو تغدیر نبود.

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان