امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 3
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

• نَرگِس صَرافیان طوفان •

#11
خودم جانم! من به تو یک زندگی پر از عشق و لذت و زیبایی بدهکارم و دارم نهایت تلاشم را می‌کنم تا تو را به همان چیزهایی که همیشه دوست داشتی، نزدیک‌تر کنم. دارم تلاش می‌کنم فردای تو از امروزت بهتر باشد و بعد از این، دلایل بیشتری برای لبخند داشته باشی.

خودم جانم نگران نباش، این روزها «مسیر» ماست، ما هنوز به «مقصد» نرسیده‌ایم، ما هنوز در راهیم و راه‌های نرفته‌ی زیادی پیش رو داریم. هنوز مانده تا روزهای خوبمان، هنوز مانده تا رهایی، هنوز مانده تا پا را روی پا انداختن و درنهایت شعف، به دستاوردها نگریستن.
قول می‌دهم برایت همان خانه‌ی سبز و روشن و رنگ‌ اندودی که دوست داشتی، در یک گوشه‌ی دنج، وسط یک باغ، دور از آدم‌ها... بسازم، جایی که بهار از دیوارهایش بریزد و خورشید از سقف و پنجره‌هایش چکه کند. جایی که هیچ اندوهی راه خیابانش را بلد نباشد، جایی که آرام باشی. قول می‌دهم تا آن زمان دلخوشی‌های بیشتری به دست آورده‌باشی و بشود با خیالی آسوده و یک دل سیر، زندگی کنی. قول می‌دهم کتاب‌های بیشتری بخوانم و آگاهی‌ات را بیشتر کنم، قول می‌دهم بیشتر مراقبت باشم، بیشتر دوستت داشته باشم و به توانمندی‌ها و ویژگی‌های منحصر به فردی که داری، تکیه کنم.
قول می‌دهم به کسی جز خودت وابسته نباشم و با کسی جز خودت از سختی‌های راه، نگویم. قول می‌دهم فاصله بگیرم از تمام چیزها و آدم‌هایی که غمگینت می‌کنند و نزدیک‌تر شوم به هرچیز و هرکسی که به تو انگیزه و آرامش می‌بخشد.

خودم جانم! نگران آینده نباش، روی سخت‌کوشی من حساب کن، من از پس همه چیز بر خواهم آمد.
تو فردا را همانگونه تصور کن که دوست داری، من تلاش می‌کنم و می‌سازمش،
قول می‌دهم...


#نرگس_صرافیان_طوفان
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
:}
پاسخ
آگهی
#12
-تابستان؟
به اشتیاق کودکانه می‌ماند، به جسارتِ زمین، به سماجتِ آفتاب، به سبزینگیِ برگ، به رویش هزار باره‌ی گیاه.
تابستان به صدای عبور آرامِ آب می‌ماند، به آوای شبانه‌ی جیرجیرک‌ها، به وزش باد از میان برگ‌ها، به سرخوشیِ کفشدوزک‌ها، شاپرک‌ها، زنبورها...
تابستان، به آغوش مادرانه می‌ماند، گرم است و پناه دهنده، سبز است و امیدبخش، ژرف است و لطیف...
تابستان آرام است، انگار دخترکی عروسک‌هاش را در گرمای یک بعد از ظهر داغ، زیر سایه‌ی درخت نارون نشانده، چای ریخته و مادرش را به مهمانیِ کودکانه‌اش دعوت کرده.
همینقدر ساده،
همینقدر آرام،
همینقدر صمیمی
همینقدر خوب.

#نرگس_صرافیان_طوفان
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
:}
پاسخ
#13
آدم هایِ موفق ، درست شبیهِ سنگ هایِ صیقل خورده یِ رودخانه هایِ خروشان اند ... دردِ صخره و عذابِ راه را به جانشان خریده اند تا که انتهایِ مسیرشان خوب باشد . افرادی که در تکاپویِ یادگیری و بهتر شدن بودند ، وقتی دیگران ؛ شاد و آسوده ، تفریحشان را می کردند ! آنها ایستاده بودند و می جنگیدند ، زمانی که دیگران ؛ بدونِ هیچ دغدغه ای خوابیده بودند ... آدم هایِ موفق را که دیدید ؛ کلاهتان را به احترامشان بردارید . آنها از دلِ سخت ترین حادثه ها می آیند ! جایی که نه پناهی داشته اند برایِ همراهی ، نه امید و انگیزه ای ، برایِ دلگرمی ... راهِ صعب العبور و تاریکی ، که همه ی آدم هایِ معمولی ، از همان ابتدایِ آن ؛ دور زدند.

.#صرافیان_طوفان_نرگـس
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
:}
پاسخ
#14
یعنی خوب می‌شود همه چیز؟
یعنی ما روزهای خوب را می‌بینیم؟
یعنی یک صبحِ زود می‌رسد که چشم باز کنیم و اتفاق‌های خوب رسیده‌باشند به این آبادی؟ که دیگر غریب نباشیم، که دیگر غمگین نباشیم و گزینه‌های خوشایندی برای دلخوشی داشته‌باشیم؟ یعنی می‌رسد آن‌روز که حال همه‌مان خوب باشد؟! خوب‌تر از همیشه؟ امیدوارتر از همیشه؟ که دوباره به عشق فکر کنیم، به ساختن کلبه‌های چوبی وسط جنگل‌ها، به جیغ کشیدن‌های از فرط شادی وسط اتوبان‌های خالی و شنیدن موزیک‌های شاد و رقص‌های بی‌اختیارِ از روی سرخوشی؟!
یعنی می‌رسد روزی که شب‌ها خسته از شادی و دستاوردهای خوبی که داشتیم به رختخواب برویم و با مرور اتفاقاتِ روزی که گذشت، قند توی دل آب کنیم و با لبخندهای سرخوشانه‌ی بی‌اختیار بخوابیم؟
یعنی می‌رسد روزی که از فرط بی‌دغدغگی و حالِ خوب، ذوق کنیم از رویش گیاه و طلوع آفتاب و گل دادن کاکتوس‌ها؟ که چشم‌ها را ببندیم و روی ابرهای لطیف خیال، پرواز کنیم؟ که به هم برسیم و توی آستینمان پر از خبرهای خوب باشد؟!
که همه جا سبز باشد، رنگ باشد، عشق باشد، لبخند باشد؟
یعنی می‌رسد آن روز؟

#نرگس_صرافیان‌_طوفان
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
:}
پاسخ
#15
کاری به کارِ هم نداشته باشیم!
یکی دیوانه‌ی اهل بیت است،
یکی فقط احترام می‌گذارد،
یکی هم اعتقادی ندارد!
یکی با شرکت در مراسماتِ مذهبی و هیئت و حرم،
حالش خوب می‌شود،
یکی در تنهایی،
یکی هم جورِ دیگر!
یکی باور دارد،
یکی باور ندارد!
اعتقاد،
یک مسئله‌ی کاملا شخصی‌ست...
کافیست فقط انسان باشیم،
کافیست در رفتارهایمان افراط نکنیم تا اعتقادمان برای سایرین،
قابلِ احترام باشد،
کافیست باورهایِ ما موجبِ رنجش و آزارِ هیچ کس نشود.
کمالِ اعتقادِ ما،
به نوعِ رفتار و گفتارِ خودمان وابسته است!
.
این روزها و این شب‌ها،
مراقب حرف‌ها و رفتارهایمان باشیم،
مبادا دلی برنجد و اشکی بریزد و عرش آسمان بلرزد.
حسین، برای آزادگی جنگید،
تا زیرِ بارِ ظلم و تحمیل و اجبار نرفته باشد.
.
بیایید دیگران را اسیرِ اعتقادات و باورهایِ خودمان نکنیم!
هیچ آدمی برده‌ی طرزِ نگرشِ هیچ آدمِ دیگری نیست،
انسان‌ها حق انتخاب دارند.
خوب باشیم و به جایِ خشونت و تعصب، انسانیت را گسترش دهیم،
بدونِ شک،
غایتِ تمامِ آیین‌ها رسیدن به کمالِ انسانی‌ست.
حواسمان باشد؛
مبادا از دین و ایمانِ ما،
فقط نام و یاد و خاطره‌اش بماند!
مبادا در نهایتِ غرور و خود بینی،
مسیر را گم کنیم!



•° نرگس صرافیان‌طوفان
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
:}
پاسخ
#16
•باید خیلی جنس وجودت ناب باشد که دیگران را تحسین کنی و از تماشای موفقیت و خوشبختیِ آنان لذت ببری.
باید خیلی اصیل باشی که رنج‌های دیگران تو را غمگین کند و شادی‌های آنان تو را خوشحال.
باید خیلی از عقده‌ها و کمبودها به دور باشی و از انسانیت، سرشار! و آنقدر قوی که شکست‌ها و ناکامی‌ها، از تو یک انسانِ سَرخورده و حقیر نساخته‌باشند، انسانی بی‌منطق، که علیه دستاوردها و داشته‌های دیگران جبهه می‌گیرد!
باید خیلی شخصیت محکمی داشته‌باشی که با وجود چیزهایی که بر تو گذشته، همچنان از اینکه آدم‌هایی هستند که اراده می‌کنند، تلاش می‌کنند و موفق می‌شوند، احساس خوبی داشته‌باشی.
باید آنقدر اصالت داشته‌باشی؛ که برای دیگران هم آرزوهای خوب کنی، برای دیگران هم خوشحال باشی و برای دیگران هم خوب بخواهی.
باید به آرامش و خودباوری و رضایت درونی رسیده‌باشی که بتوانی موفقیت و جسارتِ دیگران را تحسین کنی.
باید خودت را زیاد دوست داشته‌باشی و با خودت کاملا کنار آمده‌باشی.
و چقدر کم‌اند آنان که خودشان را دوست دارند و با خودشان و با جهانشان کنار آمده‌اند... و چه انگشت‌شمارند، آنان که به شادیِ کسانی به جز خودشان هم فکر می‌کنند...!
•نرگس‌صرافیان‌طوفان
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
:}
پاسخ
آگهی
#17
«‌ ‌حال ما خوب است
خوب؛شبیهِ تمامِ بغض‌هایی که هنگام
واکسن زدن به بازوی نحیفِ بچگی‌هایمان
قورت‌ دادیم و سری که چرخاندیم و مشتی
که محکم گرفتیم و چشمی که بستیم که
مثلا یعنی؛نمی‌ترسیم!
شبیهِ زخمِ عمیقِ زانویمان که زیر
شلوار خونین و خاکی‌مان پنهان کردیم
و لنگ‌ لنگان و با تمامِ درد،
لبخند گشادی زدیم و دنبالِ گوشه‌ی
خلوتی برای جیغ‌کشیدن گشتیم
ما خوبیم،همین که بد نیستیم،خوبیم!
همین که می‌خندیم،راه می‌رویم
و ادامه می‌دهیم؛یعنی خوبیم
خیلی‌ خوب!»


•نرگس صرافیان طوفان
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
:}
پاسخ
#18

نیاز داریم به یک نفر که بپرسد "بهتری؟"
و بی‌تعارف بگوییم "نه! راستش اصلا خوب نیستم..."
نیاز داریم به کسی که از بد بودن حال ما، به نبودن پناه نبرد، که بشود بگویی خوب نیستم و او بماند و بسازد و با حرف‌هایش، امید و انگیزه و لبخند بیاورد. که برایش خودت باشی و برای نگه داشتن و ماندنش نقابِ "من خوبم و همه چیز رو به راه است" نزنی.
نیاز داریم به یک نفر که رفیق باشد، نه دوست! که "دوست" یار شادی و آسانی‌ست و "رفیق" شریک غم‌ها و بانیِ لبخندها...
که فرق است میان رفیق و دوست و ما این‌روزها دلمان رفیق می‌خواهد، نه دوست!

نرگس_صرافیان_طوفان

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
:}
پاسخ
#19
آرزو کنیم حالِ همه خوب باشد
خیابان، پر باشد از عابرانِ سر خوشی که نه غصه ای برایِ خوردن دارند، نه مشکلی برایِ حل نشدن، نه دلیلی برای گوشه گیری و تنها بودن!

-نرگس صرافيان طوفان
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
:}
پاسخ
#20
باید اشتباه می‌کردم، تا دیگر اشتباه نکنم،
باید زمین می‌خوردم، تا دیگر زمین نخورم،
باید تجربه می‌کردم!
من باید می‌گفتم و می‌شنیدم و شکست می‌خوردم و ادامه می‌دادم، حتی به غلط!
که هیچ‌کس از رکود و بی‌عملی، به کمال نرسیده.

• نرگس صرافیان طوفان
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
:}
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان