°' عاشقانه های مهدی اخوان ثالث '°

[מַברִיק]

عاشقانه های مهدی اخوان ثالث






تورا با غیر می‌بینم؛ صدایم در نمی‌آید
دلم می‌سوزد و کاری ز دستم بر نمی‌آید
شبان آهسته می‌گریم که شاید کم شود دردم
تحمل می‌رود اما شب غم سر نمی‌آید...
#مهدی_اخوان_ثالث





آشفته و مشتاق و پريشان توام من!
#مهدی_اخوان_ثالث




شرح دلتنگی من بی‌ تو فقط یک جمله‌ست
تا جنون فاصله‌ای نیست از اینجا که منم...
#مهدی_اخوان_ثالث




آمدم یادِ تو از دل به برونی فکنم!
دل برون گشت،
ولی یاد تو با ماست هنوز...
#مهدی_اخوان_ثالث




به چه کس باید گفت
با تو انسانم و خوشبخت ترین؟!
#مهدی_اخوان_ثالث



ماه شهریور
پر است از خاطرات عشق من
من به جان تا زنده باشم، عاشق شهریورم!
#مهدی‌_اخوان‌_ثالث




گفته بودم بعد از این باید فراموشش کنم
دیدمش! وز یاد بردم گفته های خویش را...
#مهدی_اخوان_ثالث



نادر از هند نَبُرد، آنچه تو بُردی زِ دلم
‏که تو مِهری و مهاری و مَهارت کردی...!
#مهدی_اخوان_ثالث




تو چه دانی که پس هر نگه ساده من
چه جنونی،چه نیازی،چه غمی ست ؟
#مهدی_اخوان_ثالث






به دیدارم بیا ای هم گناه ای مهربان با من...
#مهدی_اخوان_ثالث




کاش از عمر شبی تا به سحر چون مهتاب
شبنم زلف تو را نوشم و خوابم نبرد
#مهدی_اخوان_ثالث




من اینجا بس دلم تنگ است !
و هر سازی که می بینم بد آهنگ است
#مهدی_اخوان_ثالث