امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امتیازات: 4.75
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حال بهم زن ترین داستان دنیا(هر اتفاقی که بعد از خوندن داستان افتاد به من ربطی نداره)

#1
ﺩﻭﺗﺎ ﻣﺮﺩﺷﻮﺭ ﺑﻮﺩﻥ ﻫﺮ ﺟﻨﺎﺯﻩﺍﯼ ﻣﯿﺎﻭﺭﺩﻥ ﺷﮑﻤﺸﻮ ﻭﺍ
ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ ﻏﺬﺍ ﻫﺎﺷﻮ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩﻥ
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺷﮑﻢ ﯾﮑﯿﻮ ﻭﺍﺯ ﻣﯽﮐﻨﻦ ﺗﻮﺵ ﻣﺎﮐﺎﺭﻭﻧﯽ ﺑﻮﺩ، ﻣﺮﺩﻩ
ﺷﻮﺭﻩ ﺑﻪ ﺭﻓﯿﻘﺶ ﻣﯿﮕﻪ ﻣﻦ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻡ ﺗﻮ ﺑﺨﻮﺭ
ﺭﻓﯿﻘﺶ ﻣﯿﮕﻪ ﭼﺮﺍ ﺗﻮﮐﻪ ﻣﺎﮐﺎﺭﻭﻧﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺷﺘﯽ !!؟
ﻣﯿﮕﻪ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻡ ﺩﯾﮕﻪ، ﺭﻓﯿﻘﺸﻢ ﻫﻤﺸﻮ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ.
ﺑﻌﺪ ﮐﻪ ﺗﻤﻮﻡ ﻣﯽﺷﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﭼﺮﺍ ﻧﺨﻮﺭﺩﻡ ؟ ﺭﻓﯿﻘﺶ
ﻣﯿﮕﻪ ﭼﺮﺍ؟ ﻣﯿﮕﻪ ﭼﻮﻥ ﺗﻮﺵ ﻣﻮ ﺑﻮﺩ
ﺍﻭﻧﻢ ﺣﺎﻟﺶ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ ﻫﻤﻪﺭﻭ ﺑﺎﻻ ﻣﯿﺎﺭﻩ
ﺑﻌﺪ ﺍﻭﻥ ﯾﮑﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯽﮐﻨﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺭﺩﻥ، ﺭﻓﯿﻘﺶ ﻣﯿﮕﻪ ﻧﺨﻮﺭ
ﮐﺜﺎﻓﺖ ﻣﮕﻪ ﻧﻤﯽﮔﯽ ﺗﻮﺵ ﻣﻮ ﺑﻮﺩ ﭼﻨﺪﺵ
ﺭﻓﯿﻘﺶ ﻣﯿﮕﻪ : ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻔﺘﻢ ! ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﻣﺎﮐﺎﺭﻭﻧﯽ ﮔﺮﻡ ﺑﺸﻪ
ﺑﻌﺪ ﺑﺨﻮﺭﻡ
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
پاسخ
 سپاس شده توسط elnaz-s ، چشم رنگارنگ ، پسر ایزانی2 ، good girl* ، dangercty ، jingo@s2 ، ☺helia☺ ، Ƒαкє ѕмιƖє ، نازنين خوشگله انجمن ، سورنا فاول ، radmehr rad ، سحر سادات ، گریس ، کیمیانا ، صنوبر ، +sara+ ، elmira12 ، -Edgar ، shawkila ، neginsetare1999 ، یاسی@_@ ، kiana.a ، m.h.a.33 ، ッツ محمـב هـاבے ツッ ، ~Mahnaz~ ، asa14 ، $$$danial$$$ ، ☣kHuN aShAm GiRlS☠ ، HediVampire ، baran 18 ، spent † ، ک * ب * ر* ا ، ✖ ̶̶ℬ̶̶Å̶̶Ð̶̶ ̶̶Ш̶̶ϴ̶̶Ḻ̶̶ℱ̶̶ ✖ ، امیر حسین 222 ، ღ ツ setareh ツ ღ ، キム尺刀ム乙 ، s1368 ، L²evi ، NeginNg ، ( DEYABLO ) ، karona ، ♥Nahal♥ ، نیلوفر جوووووووووون ، مامان بزرگ ، beauty ، ~~SARA:HIVA~~ ، rezaak ، سحر00 ، دخترک ، بتسابه1 ، Ofelia ، سایه22 ، Berserk ، ♥shaqayeq♥ ، فرانه ، mr.y ، ali.... ، mr.destiny ، maryam goly ، n.leito ، دریای بی موج ، The moon ، SOGOL.NH ، ѕтяong ، teresa ☆ ، Mr. Potato Head ، sardar20 ، yegi200180 ، *faraay* ، *yoksel* ، امیر‌حسین ، 1987rania ، atrina81 ، fatemekh798 ، fairygirl ، sarsar ، رها جوووون.لپتاپ ، {HoSsein_83} ، elahe_atash ، ☆єℓαнєн✮ ، فاطمه 84 ، ممد گاو کش بازی تو انجمن نمیام ، Prometheus ، єη∂ℓєѕѕღ
آگهی
#2
عالی بود اصلا حالم بهم نخورد من اینجور داستانا رو دوست دارم
حال بهم زن ترین داستان دنیا(هر اتفاقی که بعد از خوندن داستان افتاد به من ربطی نداره) 1
پاسخ
 سپاس شده توسط ッツ محمـב هـاבے ツッ ، تیلور خوشگله ، سحر00 ، sahar6
#3
(15-07-2013، 12:03)چشم رنگارنگ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
عالی بود اصلا حالم بهم نخورد من اینجور داستانا رو دوست دارم

خودم میدونم حال کسی بهم نمیخو باوBig Grin
پاسخ
 سپاس شده توسط ッツ محمـב هـاבے ツッ ، سحر00
#4
خیلی حال بهم زنبود که...ااایییییی
خوب طاقت داری اینجور داستانایی رو بخونی
پاسخ
 سپاس شده توسط Alijah-1994 ، Vampire2 ، ッツ محمـב هـاבے ツッ ، baran 18 ، سحر00
#5
قبلا خونده بودم  Big Grin
باحال بود
پاسخ
#6
حال بهم زنیش کو؟
:|
تشکر+
حال بهم زن ترین داستان دنیا(هر اتفاقی که بعد از خوندن داستان افتاد به من ربطی نداره) 1
پاسخ
 سپاس شده توسط mojikbn
آگهی
#7
با این همه چندش بازی از مو بدشون میومده ؟؟ Big Grin Big Grin
Isn’t it lovely all alone??
پاسخ
 سپاس شده توسط {HoSsein_83} ، رها جوووون.لپتاپ ، فرنودِ بن گیومرث
#8
Big Grin 
بازم بزار .خعلي باحال بود منم عاشق اينجور داستانام
پاسخ
#9
خیلی کوتاه بود ی چنتا داستان دیگم میذاشتی..
پاسخ
 سپاس شده توسط mojikbn
#10
ای وای اییی
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Exclamation مجنون (داستان ترسناک واقعی) +18
  این یک داستان بی معنی است.
Heart یه داستان عاشقانه غمگین و زیبا از یک دختر((( حتما بخونید)))
Exclamation داستان بسیار ترسناک خونه جدید !
  داستان عاشقی یک پسر خیلی قشنگه(تکراری نیست)
Eye-blink داستان ترسناک +18
  داستان کوتاه دختر هوس باز(خیلی قشنگه)
Rainbow یک داستان ترسناک +18
  داستان|خيانت آرمان به دختر همسايه|
Heart داستان عاشقانه و غم انگیز ستاره و پرهام

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان