سوتی ها تونو وقتی تو مدرسه بودید بنویسید

[( lιεβ )]

مــَن سـوتی دوسـتَم و مـی گـَم..

کلـاس اول یــا دوم بودیم یکی از دوستـامم جلو میشست (کنار میز معلممون)

داشـت درس مــی داد اومد بشینــــه دید دوستـم خوابید ...

معلم خوبی بود گذاشت تـازنگ بخوره بخواب نیم سـاعت قبلــش خــانممون گوشی شو در آورد ازش عکس گرفت

[soshian]

تقلب کردم معلون فهمید واز اون وقت با من چپ افتاده

[marjan74]

داشتم با دوستام سرکلاس میرقصدم یکی از دوستامم داشت با چادر میرقصید یهو معاونمون اومد تو کلاس هممونو برد دفتر

[-Edgar]

تو کلاس یه دیسکو راه انداخته بودیم چند نفر رو هم انداختیم جلو میرقصیدیم خلاصه همین جوری قر میدادیم که معلم پروشیمون امد هیچی دیگه مخ این معلم رو زدیم انداختیمش که جلو برقصه همون لحظه مدیر مدرسه امد
دیگه خودتون فکر کنید....

[Park Heun Ae]

تو کلاس داشتیم میزدیم میرقصیدیم حسابی جو گیر شده بودیم یه معلم داشتیم فامیلیش کاوه بود ماهم میخوندیم کاوه کاوه کاوه کاوه گاوه یهو اومد حساابمون رسید دهن منم .......... کرد

---

یه بارم داشتیم سر کلاس نامه ردوبدل میکردیمو معلم و مسخره میکردیم که یهو نامه رو گرفت خوند منم اب شدم رفتم تو هسته زمین

---

یه بارم داشتیم سر کلاس نامه ردوبدل میکردیمو معلم و مسخره میکردیم که یهو نامه رو گرفت خوند منم اب شدم رفتم تو هسته زمین

[Brooklyn Baby]

هیم/: ..

سر کلاس دینی بودیم ..

بعد ما داشتیم با بچه ها میخندیدم ..

معلممون میخواست امتحان بگیره بچه ها منو فرستادن گفتن سرشو گرم کن ..

بلند شدم گفتم ببخشید مامان ..|:

بعد منو انداخت بیرون گُف مگه من مسخره ی توام-_-

[بهنود82]

یه روز لیوان آب دستم بود کلاس دوم.معلم تنبه م کرد چون سر کلاس آب خورم.
بعد خواستم معذرت خواهی کنم لیوان آب ریخت به معلم.
تازه با جنبه بود من و معلم و بچه ها کلی خندیدیم

[فاطی کرجی]

من سوتی دوستمو میگم 
فامیلی معلم دینی مون حکیمیانه باباش تازه مرده بود بعد بچه ها گفتن بگیم" برای شادی روح پدر خانم حکیمیان صلوات"
بعد معلم دینی مون اومد دوستم بلند شد گفت "برای شادی روح خانم حکیمیان بلند صلوات"ما 2ثانیه به دوستم نگاه کردیم بعد زدیم زیر خنده
معلم
ما:84:
دوستم:4fv:

[SAMI ALONE]

ye bar omadam yeki rafte bod pa takhte ba khodkar bezanamesh moalem mese in bodigarda paird jolo besh khord gaiidam )

[ایریا 20]

این چن وقت پیش اتفاق افتاد
من همیشه واسه بچه هایه کلاس میخوندم(به زبان های مختلف)اخرین روزی بود که به مدرسه میرفتیم
بچه هام به من گفتن یه اهنگ برای خداحافظی بخونم منم چشامو بستم و حس گرفتموخوندم
تابستون پیش از این که ریشه پابندت کنه معلم گندولتو بردار و تمرین سفر کن با خودت
اقا چشامو باز کردم دیدم خانوم همینجوری داره نگام میکنه ولی با جنبه بود و فقط خندیدو گفت باریک الله