از سری سوالات کلیشه ای : رسالتی دارید؟

[فرنودِ بن گیومرث]

سلام علیکم.

لطفاً به این سوالات پاسخ بدهید.( حداکثر و حداقلی برای میزان پاسخ شما در نظر گرفته نشده امّا سعی کنید نظر خود را جامع ، کامل و مانع تشریح کنید.)
:

1- فکر می کنید به خاطر کارِ به خصوصی روی این سیّاره و این زمان قرار دارید یا فکر می کنید صرفاً تصادف و تشابه کار رو به این جا کشونده؟

2-صرف نظر از این که چرا الان این جا هستید ، اگر لیبرال هستید فکر می کنید بهترین کاری که می تونید برای خودتون انجام بدید چیه؟ و اگر سوسیالیست هستید فکر می کنید کاری که باید برای جامعه خانواده و جامعه شهر و کشور و در مقیاس بزرگ تر برای جامعه جهانی انجام بدید چیه؟

3-اگر سوال های بالا شما رو گیج کرده ، بیاید از وجه دیگری بهش نگاه کنیم. روز ها چه طور شب می شند و چی باعث می شه که کاری انجام بدید؟


4-اگه فکر می کنید رسالتی دارید رسالتتون رو بنویسید و بگید که برای عملی شدنش چی کار می کنید.

5-اگه همه چیز براتون یک مسخره بازیه ، لطفاً چند تا جوک از زندگی روزمره تعریف کنید.



ارادت.

[Âɴɢ℮ℓ Evιℓ]

1 بی علت نمیتونه باشه
2 تنها باشم و یکم بغضمو بشکونم
3 امید
4 رسالتم عشقه! نه عشق اونطوری یه عشقی که تو وجود همه انسان ها باشه!
بخاطرش هر چند نفر لازم باشه قربانی میکنم
5 خانوادم میگن: خرجت با خودته خخخ
یا بابام: تو هیچی نمیشی آیندت هیچ و پوچه
ناسزا های بابام وقتی تو دلم تکرار میکنم خیلی خنده دار میشه
مرگ خانوادمو بیشتر از زورگویی و اذیتشون دوست دارم
بجای چیزای خوب و صفت های پسندیده تو خونه همیشه اینا بهم چسبیده: حسود-اقده ای-دزد-دروغگو-نفهم-کنیز-بدبخت-روانی
کسی که یه عمر بهش خوبی کردم برگرده بهم میگه:تو یه هیولایی...شب خوش آقای هیولا
عوض اینکه یارو ازم عذر بخواد بهش میگم همیشه عذر خواهیمو قبول کنه و اون با کمال پررویی میگه باشه (:
فضای مجازیم قدیم نبود که بگیم "فضای مجازی هم فضای مجازی های قدیم"... همیشه شاهد بدگویی هام هستم (:
تصورش سخته ولی بابام بخاطر اعتراضام داشت منو میکشت که داداشم نزاشت (: هنوزم تنم از ضربات سنگینش میلرزه (:
من 30 کیلو و حدود 150 سانتم!! تحمل شکنجه یه جوون 24 ساله برام مشکله (:
صبح زمستون 7 بار جابه جا کردن یه سنگ (از همونایی که باهاشون از این جدولای درختا میسازن سایز بزرگش) برای یه پسر 13 ساله واقعا سخته (: اونم با لباسی نازک!!
نمیدونی چه حالی میشی وقتی بابات موهاتو با تیغ میزنه و فرداش بخاطر موهات نری مدرسه و کلی کتک بخوری و تصمیمای نادرستی بگیری و آخر سر با زور و اشک وقتی نصف تایمش به هدر رفته بری!
نمیدونید واقعا نمیدونید آدم چه حالی میشه وقتی از هفت جا که همشون از عزیز تریناشونه ضربه میخوره!
درک آرزوی مرگ خانوادم براتون سخته نه؟! ):
چه حالی داره وقتی دوروبرت آدم هایی رو ببینی که خوشحالن... خونواده دارن... قلب درد ندارن... گریه شبونه ندارن!! و خیلی چیزا که درست برعکسته!
به بدبخت ترین آدما حسودیم میشه خخخخ
زندگی من به نیاز هام خلاصه میشه


جوک های روزمرم زندگیمو میسازن (:
خدا این جوکا رو نصیب هیچ کافری نکنه!


+ مرسی تاپیکت دلمو وا کرد (:

---

_________
سیگار میکشم تو خیالم (:
اینم یه جوک
شبتون جوک باران شد (:

[سهَ‌ند]

1- فکر می کنید به خاطر کارِ به خصوصی روی این سیّاره و این زمان قرار دارید یا فکر می کنید صرفاً تصادف و تشابه کار رو به این جا کشونده؟

برای مخلوق و مطیع بودن روی این سیاره قرار داریم تا چرخه رو جلو ببریم. زمانش زیاد فرقی نداره. همیشه قرار بوده همه چیز همین طور پیش بره که اینطور پیش رفته. تصادفی بودن آره ممکنه ولی بازم فرق زیادی تو حالم ایجاد نمیکرد . فوقش سلولم بزرگتر از این میبود.


2-صرف نظر از این که چرا الان این جا هستید ، اگر لیبرال هستید فکر می کنید بهترین کاری که می تونید برای خودتون انجام بدید چیه؟ و اگر سوسیالیست هستید فکر می کنید کاری که باید برای جامعه خانواده و جامعه شهر و کشور و در مقیاس بزرگ تر برای جامعه جهانی انجام بدید چیه؟

دیگه یا باید تن به این چرخه بدی و روزهات رو همینجور بگذرونی یا اینکه انتخاب کنی از چرخه جدا شی و مثلا بری تو کوهی بیابونی به دور از سیستم زندگی کنی و منتظر مرگت باشی. انتخاب من این بوده که یچی بین این دو تا باشم در عین اینکه جزو این حلقه ام ، زیرپوستی اعتراضم رو با تلاش در جهت یه تغییر حداقلی نشون بدم و حداقل یه جرقه تو ذهن چارتا بچه باشم.


3-اگر سوال های بالا شما رو گیج کرده ، بیاید از وجه دیگری بهش نگاه کنیم. روز ها چه طور شب می شند و چی باعث می شه که کاری انجام بدید؟

بیشتر این سوال گیجم کرد تا سوال های قبل. روزها که شب نمیشن. پیوسته ست دیگه مثلا الان ساعت ۲:۲۱ دقیقه شبه و من درحالی که تو یه گوشم هندزفریه و آهنگ پلیکان از علی سورنا پلی میشه دارم به این سوالا جواب میدم درحالی که ۷ صبح کلاس پژوهش و توسعه حرفه ای دارم( نپرس چیه که خودمم نمیدونم). میخوام بگم که زیاد فرقی نداره که صبح باشه یا شب. اگه کاری باشه که باید انجام بدی یا دوس داری انجام بدی چه صبح چه شب انجامش میدی. و اصلا مگه میشه ما "کار" انجام ندیم. همین که یه گوشه بشینی و به هیچ فکر کنی خودش یه کاره چه برسه راه رفتن، حرف زدن ، نگاه کردن ...



4-اگه فکر می کنید رسالتی دارید رسالتتون رو بنویسید و بگید که برای عملی شدنش چی کار می کنید.

کاش منظورت از رسالت رو میگفتی. اگه منظورت مثلا وظیفه یا همچبن چیزیه بنظرم هیچ وظیفه ای بر گردن من نیست میتونم هر کاری که دلم میخواد بکنم و اون مرزهایی که جامعه واسه کسب کردن امتیاز های اجتماعی واسمون تعریف کرده واسه من حداقل بی معنی و بی ارزشه.
اگه منظورت یه چیز معنویه که مثلا یه برنامه واسه هرکسی هست که باید به سمتش برود تا به تعالی و قرب الهی برسد که اصلا اینتو دت شت نیستم


5-اگه همه چیز براتون یک مسخره بازیه ، لطفاً چند تا جوک از زندگی روزمره تعریف کنید.

عااا از اینا بلدم. میدونییی ماهی ها خواهراشون رو چی صدا میکنن؟؟؟ آبزی خخخخ

یه دونه هم اینگیلیسی

What do you call a snake that is exactly 3.14 length??

A πthon

Jajajajaja