امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان نویسی گروهی فلـشخــوریــا

#31
بود گلی خانوم Big Grin
داستان نویسی گروهی فلـشخــوریــا 4


you wont cry for my absence
i know
you forgot me long ago
  ...  
پاسخ
آگهی
#32
گــلی خــانوم غــذا هــای ....
پاسخ
 سپاس شده توسط safa=مهسا
#33
خاصی درست میکرد که......
پاسخ
#34
خوش مزه بــودن یــه روز ...
پاسخ
 سپاس شده توسط safa=مهسا
#35
رفت به صحرا که برای مهموناش قارچ جمع کنه تا با اون قارچ  ها برا مهموناش خورش قارچ درست کنه تا اینکه دید یه گرگه ........
پاسخ
#36
از دور داره میاد گلی خانم ترسید ولی ...
اینقدر مرا از رفتنت نترسان ...
ماندن کنار من لیاقت می خواست نه بهانه ...
می خواهی بروی،برو ...
بلند می گویم
به درک که رفتی
پاسخ
آگهی
#37
جــای خودش وایســاد و تکــون نرخــورد ... :|
پاسخ
#38
سعی کرد به ترسش غلبه کنه. یه چوب برداشت.....
پاسخ
#39
تا از خودش در برابر گرگ دفاع کنه...
ابتکار بچه های مدرسه ی ما.... و به افتخار همه تتلی ها

داستان نویسی گروهی فلـشخــوریــا 4
پاسخ
#40
تا این که از ترس چوب از دستش افتاد زمین و تصمیم گرفت فرار کــنه ..
پاسخ
 سپاس شده توسط safa=مهسا


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Information چرا کور شد!؟! داستان واقعی از یه پسر بچه ی نابینا
Question |عجایب و تئوری های داستان Tag Der Toten|
  0 تحلیل، نقد و پیشنهاداتِ داستان تــاریــخ اَدوار 0
  10 داستان ترسناک جدید و کوتاه که مو به تنتان سیخ میکند.اگه سپاس میدی بیا.
Lightbulb داستان دو کلمه ای ؟!!!!
  داستان علمی تخیلی و تقریبا ماجراجویی و ترسناک
  داستان گروهي
  میخای داستان بنویسی یا بشنوی؟؟؟ رمان چی ؟؟؟ پس بیاتوووو
  برنامه نویسی
  داستان ترسناک _ روژان

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان