انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: روز اول مدرسه...
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4
روپوش نو،کتاب و دفتر و مداد،یه عالمه بچه که مامانشونو میخوان و میزنن زیر گریه.....:492::492:497497

روز اول مدر3 یا کلا کلاس اولتون چه جوری گذشت؟؟؟ikeikeikeike

وا3 من که اینجوری گذشته:

صبح مامانم هی صدام میزد و میگفت پاشو دیگه!!!باید بریم!!AngryAngryمن اول نخواستم پاشم ولی مامانم اومد خواهرمو که اون موقع 2 سالش بود،انداخت رو من!!!یه چنگی انداخت به صورتم که جاش هنوز هست...!!!UndecidedUndecided

بعد صبحونه و کارای دیگه،راه افتادیم بریم مدر3.مانتو شلوار زرشکی و مقعه ی سفید و موهای مصری خیلی کوتاه.با کیف باربی و دفتر چه یادداشت پینوکیو.وقتی رسیدم،دیدم مامان!!!چه قیامتیه!!یه سری از بچه ها زده بودن زیر گریه.یه سری دیگه مامانشونو میخواستن و بقیه مثل من،انگار که روح دیدن!!از جاشون جم
نمیخوردن!!TongueTongue25r3025r3025r30


اگه خوشت اومد،این لایک بدبختو بزن!

خلاصه،رفتیم سر کلاس.معلمون هی ومیگفت بنویسین الف،ب،آآآآآآآآآآآب-باااابااا-باااااااا

دیگه ما هی مینوشتیم،هی میگفت نه!!این شکلی بنویسین!!!این غلطه!!444

دستمون درد گرفته بود و خسته شده بودیم.با بچه ها نقشه کشیدیم که در بریم ولی......:4fv::4fv::4fv::4fv:

بقیه ش گریه داره.ترجیح میدم نگم!!cryingcryingcrying
من کلا ادم مستقلی هستم تو تمام موارد و حس میکنم اگه هیچکسم نداشته باشم میتونم به خوبی زندگی کنمBig Grinصبح زود راحت پاشدم چون قبلش مهد میرفتم-وقتیم رفتم مدرسه با تعجب به اونایی که گریه میکردن نگاه میکردم بعدم رفتم سر کلاس اتفاق خاصی هم نیفتاد
با حال بود
با حالی از خودتهTongueTongue

راستی روز اول مدر3 ی تو هیچی نشد؟؟!!هیچی؟
Big GrinBig GrinBig GrinBig GrinHeart
وااااااااااااااااااااااای
خدایا خودت ب دادمون برس
RolleyesRolleyes
من ادم دیر جوشیم ولی نه گریه کردم نه مامانمو خواستم Sleepy فقط بدون حرف در و دیوارو نگاه میکردم 14kو فرم مدرسمونم مانتو شلوار سرمه ای فقط استینای مانتوهامون زرد بود مقنعه هامونم سفید بود با مغزی سفید ike
من اصلا گریه نکردم چون مهد می رفتم واسم عادی بود
روز اول مدرسه:صبح مادرم خیلی با ملایمت بیدارم کردBig GrinBig Grinصبحونه که اصلاShyلباسای سرمه ای و صورتی آماده برای رفتنSmileاولی ها ای وای یکیشون انقدر ناز بود وای
از مامانش جدا نمیشد مثل چسب رازی چسبیده بود به مامانش25r30منم خیلی مودبانه رفتم کلاسمون:cool:وارد کلاس دیگه بقیه معلومه نگم بهترهBig GrinBig Grin
من سوتی افتضاحی دادم یادش می افتم کهیر میزنم هیچی نگم بهتره Big GrinBig Grin
صفحه‌ها: 1 2 3 4