انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: داستان کوتاه بسیار زیبای ایجاد یک تغییر
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
مردی در سواحل مکزیک به هنگام غروب خورشید در حال قدم زدن بود.همان طوری که راه می رفت  شخص دیگری را دید که به وی نزدیک می شد. متوجه شد که او به طور مداوام خم شده و چیزی را از روی شن های ساحل برداشته وبه میان دریا پرتاپ می کند.
مرد با تعجب به او نزدیک شد و پرسید: ((عصر بخیر رفیق چکار می کنی؟!))
ان شخص پاسخ داد: ((اکنون هنگام پایین رفتن دریاست و این ستارگان زیبای دریایی در ساحل جا مانده اند.اگر به داخل اقیانوس برنگردند خواهند مرد خب من دارم ان ها را داخل اب میندازم.))
مرد به او گفت: ((اما هزاران ستاره ی دریایی در ساحل افتاده اند تو نمی توانی به همه ان ها برسی انها بسیار زیادند این اتفاق همه روزه در صد ها کیلومتر ساحل این منطقه  رخ می دهد امکان ندارد  که بتوانی تغییری ایجاد کنی.))
ان شخص با شندن این مطلب لبخندی زد خم شد و دوباره ستاره دیگری برداشت و همان طور که ان را در میان دریا پرت می کرد پاسخ داد: ((برای ای یکی تغییری ایجاد شد.))


نتیجه:
تا جایی که می توانید در زندگی دوستان خود تغییری مثبت ایجاد نمایید.حتی کوچک!








Heartامید وارم از این داستان هم لذت برده باشیدHeart