انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: متن های عاشقانه انگلیسی!
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8
i love u so u love me,its better to say we love together for love more.....
اבَم بـآیـَد یــﮧ " تـــُو " داشتــﮧ بـاشـِــﮧ

ڪِـﮧ هَـر وقـت اَز هـَمــﮧ چــے פֿـَـستـِــﮧ פּَ نـا اُمیـد بـوב

بـهـش بــِگـــﮧ :

مـُهـم اینـــﮧ ڪِـﮧ تــُو هـَستـے

بیـخیـال ِ בُنـیـا . . .
مـَט مـے دآنـم کِـﮧ بـﮧ تــ♥ــو مـے رسَـمــ
آرے ، مـے دآنـمــ
مـے شـکـَنـَم سُـکـوتـــ ِ سـرد ِ فـاصـلــﮧ هـآ رآ
بـآ تــ♥ـو
بـﮧ اُمـیـد ِ تــ♥ـو
بـَــرآے تــ♥ـو
و شــآیـَد بـے تــ♥ــو مـآنـدنَـم بـرآے ِ هـَمـیـט اَسـتـــ!
بـرآے یـکـــ بـآر تــ♥ـو مــآنـدט زیـبــآ
رفتنـــت ..
نبودنــت !
نــ ـ ــآمردیــت ,
نـﮧ اذیتـم کردُ نـﮧ حتـﮯ , ثآنیـه اﮮ , برآم سوآل شد !
فقــــــط ..
یـڪ بغض خفـه ام میکنــد ..
چگونـﮧ نگآهــت کرد ,,
ڪـﮧ مرآ تنهــآ گذآشتـﮯ ؟
سخـــت استــــ

اینکــــه نمـــرده بــاشـــی ،

از تـــو بخـــواهـنـــد

گــــورت را گـــــم کنــــی ...‬!!!
AngryAngryAngryAngryAngry
تنهایی...یعنی همون خاطره ای که عذابت میده واجازه نمیده باکسی باشی!
دستم به آرزوهایم نمی رسد
آرزوهایم بسیار دورند...
ولی درخت سبز صبرم می گوید:
امیدی هست...خدایی هست...
این بار برای رسیدن به آرزوهایم یک صندلی زیر پایم می گذارم
شاید این بار دستم به آرزوهایم برسد...
صبر کن ای سهراب
آری تو راست می گویی آسمان مال من است

پنجره ، فکر ، هوا ، عشق ، زمین ، مال من است

اما سهراب تو قضاوت کن بر دل سنگ زمین جای من است!!!

من نمی دانم که چرا این مردم ، دانه های دلشان پیدا نیست.

صبر کن ای سهراب...!!! قایقت جا دارد...!؟؟

من هم از همهمه ی داغ زمین بیزارم.

به سراغ من اگر می آیید ، تند و آهسته چه فرقی دارد؟

تو به هر جور دلت خواست بیا

مثل سهراب دگرجنس تنهایی من چینی نیست، که ترک بردارد

مثل مرمر شده است چینی نازک تنهایی من تو فقط زود بیا...
زندگیِ من آرام می گذشت.

اتفاقی نمی افتاد..!
تا این که سکوتی تمامِ وجودم را دگرگون کرد!
بی صدا آفتابی شد.. و دستِ مرا گرفت و به راهِ نوشتن کشید!
آری سکوت!
سکوتی که مشحونِ تحمل هاست..
سکوتی که از دنیا بریده است!
کاش نبود.. اما وجودِ من آن را شدیدتر می کند.
آی..! ای سکوتی که بی رحمانه مرا غرقِ محبت می کنی!
نمی خواهم.. محبت نمی خواهم!
آی صدای آشنا!... بد آمدی..چند روزی جرقه زدی رفتی.
تماشای تو وقت می خواست
گوشِ من پاسخی ندید
دلم می خواهد صدایت را بشنوم..
همین!

صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8