انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: سوتی ها تونو وقتی تو مدرسه بودید بنویسید
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7
(البته من كلاس هفتم هستم) يه بار معلم ادبيات كلاس هاي هفتم دفتراي املا مونو داد يه دختره بياره سر كلاسمون اونم گذاشت سر جاي دفترا .
بعد اون موقعم زنگ اجتماعي بود و معلمون گفته بود بخونيد تا ازتون بپرسم بعد منو پشت سريم (فقط يكي شون) بعد با هم رفتيم كه دفترامونو برداريم كه بخاطر داد معلم نشتيم . بعد به پشت سريم به شوخي گفت موهاتو مي كشم بغل دستيشم گفتش كه چرا موهاي پانيذو نميكشيد اونم گفت كه اين مو نداره كه بكشم
رفته بودم انشا بخونم؛کلمه میگویند رو میگ*یند خوندم!کل کلاس رفت هوا
کلاس چهارم بودم که یه بار وسط کلاس داشتم آب میخوردم مدیرمون اومد منم مشغول آب خوردن متوجهش نشدم همه کلاس بلند شده بودن به احترامش من وسط کلاس بودم داشتم آب میخوردمTelegh_01 زد پشتم گفت وسط کلاس جای آب خوردنه خانومی . منم هل شدم تمام شیشه آب را خالی کردم روشTelegh_18Telegh_02 برای اولین بار تو کلاسمون صدای تیک و تاک ساعت شنیده میشد Smile بعد 2دقیقه مدیرمون با لباس های خیس دستمو گرفت بردم دفتر  crying بهم گفت باید به مدت 2هفته  کل کلاستون را تمیز کنی تا اخراجت نکنم  Dodgy منم ناچار قبول کردم ولی هنوزبهش که فکر میکنم میخندمTelegh_02ولی خیلی مدیرمون خوب بوده هر کی دیگه بود اخراجم میکرد Shy  Smile                                                                   چند وقت پیش (کلاس هفتم )یه بار داشتم با دوستام میرفتم خونه مشغول حرف زدن بودیم حواسم به جلوم نبود رفتم تو دل یه پسر هم سن وسال خودم 12من از خجالت آرزو میکردم برم تو هسته زمین دیگه بیرون نیام crying پسره خشکش زده بود دقیقا صورتش اینطوری بود13منم که هول شده بودم گفتم ببخشید حواسم نبود خدافظ Big Grin بعد مثل چی میدویدم  روز بعدش دوباره حواسم نبود جلو همون پسره پخش زمین شدم  crying Telegh_01خودمو زود جمع و جور کردم و دویدم  Confused از اون به بعد هر وقت تو راه مدرسه پسره میبیندم بهم لبخند میزنه Blush
یه بار داشتیم تو کلاس آهنگ میخوندیم اینا هستن که هی میگن هااااااااا بعد دوستم گفت نوبت من بود صدامو سر دادم یهو یکی زد پشتم برگشتم دیدم معلممه منو نیگا کرد گفت:برو بشین .برو.ینی آب شدماااا.دوستام اون پشت داشتن میخندیدن بهم Tongue Big Grin
دو دقیقه ارسالای منو پاک نکنید یوزرمو بگیرم
یه بار که تو نماز خونه مدرسه نمایش تمرین می کردیم من رفتم بیرون آب بخورم کفش دوستمو که پاش یه چهار شماره ای ازم بزرگتره رو پوشیده بودم بعد همین جوری رفتم رفتم رفتم یهو مثل الاغ سکندری خوردم این کفشه بیرون اومدو تو هوا پرواز و در آخرقشنگ فرق سر خانوم معاونمون که تو حیاط قدم می زد بچم فرود اومد
لم داده بودم رو پله مشغول یه بحث جدی با دوستم بودم که یکی خورد به پامو افتاد رو زمین مدیرمون بود/:

موقع برگشت به خونه بودم با دوستم داشتم درباره معلما حرف می زدیم و کلی حرف چرت و پرت می زدیم من برگشتم پشت سرما نگاه کردم دیدم معلم شیمیمونه و تمام حرفا رو شنیده من و دوستم نابود شدیم
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7