![]() |
باز هم احساس کرده اي که شايد من هستم - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: عاشقانه ها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=58) +---- موضوع: باز هم احساس کرده اي که شايد من هستم (/showthread.php?tid=9597) |
RE: باز هم احساس کرده اي که شايد من هستم - ÐeaÐ GiЯl - 06-05-2013 انگار حرف{ر}همیشه اضافیست… ب هر کس گفتم درکم کن.{دکم}کرد… RE: باز هم احساس کرده اي که شايد من هستم - Armina - 06-05-2013 بندها همینکه بسته میشود کفشها به راه میروند، روح ها ولی!! همین که بندها از دل گسسته میشوند!!! RE: باز هم احساس کرده اي که شايد من هستم - maryam.ekh - 07-05-2013 همين که سرت را روي شانه ام مي گذاري و به خواب مي روي آرامش آوار مي شود روي دلم يکهو لحظه هاي روشن با تو بودن کاش تمام نشود RE: باز هم احساس کرده اي که شايد من هستم - Armina - 07-05-2013 من به تو دل دادم دلی به گرمی یک احساس پاک! اما تو سرد بودی! و این مرا از احساسم به تو، از بودن به یاد تو و حتی از خود تو، دلسرد کرد... RE: باز هم احساس کرده اي که شايد من هستم - parisa16 - 07-05-2013 (18-08-2012، 5:25)armina نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. اه این چه رنگیه RE: باز هم احساس کرده اي که شايد من هستم - Armina - 07-05-2013 دلا راهت پر از خار و خسک بی گــذرگــاه تـو بـــر اوج فـلـــــک بــی شـــب تــار و بیـــابان دور منــزل خوشا آنکس که بارش کمترک بی RE: باز هم احساس کرده اي که شايد من هستم - *Nafas* - 07-05-2013 حکایت عجیبی دارد این اشک! کافیست حروفش را بهم یریزی تا بیرسی به “کاش”… RE: باز هم احساس کرده اي که شايد من هستم - Armina - 07-05-2013 کاش می دانستی هوای سرد سگ لرزه هایش و باران و برفش را دوست دارم برای اینکه در آغوشم جای بگیری آن هم به بهانه ی گرم شدن ...؟ RE: باز هم احساس کرده اي که شايد من هستم - *Nafas* - 07-05-2013 سرم درد میکند برای عاشقی با طعم تو…. RE: باز هم احساس کرده اي که شايد من هستم - Armina - 07-05-2013 ••●راهــ ڪـِـﮧ میـروے ••● عَقــَـب میـمــانَــم• ••● نـَه بـَـرای اینـڪـﮧ نـَخواهَـم با تــُـــو هـَـم قــَـدم باشَـم ••● میـخواهـم پا جاے پاهایـَـت بگــُـذارَـم ••● میـخواهـَـم مـُـراقبـَـت باشَم ••● میـخواهـَــم رد پایـَـت را هیچ خیابانـے در آغوش نڪـِـشـَــد ••● تـــُــو فــَـقـَـط بـَــراے مـَـنے• |