![]() |
♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: عاشقانه ها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=58) +---- موضوع: ♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ (/showthread.php?tid=11112) صفحهها:
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
36
37
38
39
40
41
42
43
44
45
46
47
48
49
50
51
52
53
54
55
56
57
58
59
60
61
62
63
64
65
66
67
68
69
70
71
72
73
74
75
76
77
78
79
80
81
82
83
84
85
86
87
88
89
90
91
92
93
94
95
96
97
98
99
100
101
102
103
104
105
106
107
108
109
110
111
112
113
114
115
116
117
118
119
120
121
122
123
124
125
126
127
128
129
130
131
132
133
134
135
136
137
138
139
140
141
142
143
144
145
146
147
148
149
150
151
152
153
154
155
156
157
158
159
160
161
162
163
164
165
166
167
168
169
170
171
172
173
174
175
176
177
178
179
180
181
182
183
184
185
186
187
188
189
190
191
192
193
194
195
196
197
198
199
200
201
202
203
204
205
206
207
208
209
210
211
212
213
214
215
216
217
218
219
220
221
222
223
224
225
226
227
228
229
230
231
232
233
234
235
236
237
238
239
240
241
242
243
244
245
246
247
248
249
250
251
252
253
254
255
256
257
258
259
260
261
262
263
264
265
266
267
268
269
270
271
272
273
274
275
276
277
278
279
280
281
282
283
284
285
286
287
288
289
290
291
292
293
294
295
296
297
298
299
300
301
302
303
304
305
306
307
308
309
310
311
312
313
314
315
316
317
318
319
320
321
322
323
324
325
326
327
328
329
330
331
332
333
334
335
336
337
338
339
340
341
342
343
344
345
346
347
348
349
350
351
352
353
354
355
356
357
358
359
360
361
362
363
364
365
366
367
368
369
370
371
372
373
374
375
376
377
378
379
380
381
382
383
384
385
386
387
388
389
390
391
392
393
394
395
396
397
398
399
400
401
402
403
404
405
406
407
408
409
410
411
412
413
414
415
416
417
418
419
420
421
422
423
424
425
426
427
428
429
430
431
432
433
434
435
436
437
438
439
440
441
442
443
444
445
446
447
448
449
450
451
452
453
454
455
456
|
RE: بغـــــــــــــض قلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم.... - ~SoLTaN~ - 03-03-2012 یک برگ دیگر از تقویم عمرم ... یک برگ دیگر از تقویم عمرم را پاره می کنم امروز هم گذشت با مرور خاطرات دیروز با غم نبودنت..و سکوتی سنگین و من شتابان در پی زمان بی هدف فقط میروم ..فقط میدوم یاسها هم مثل من خسته اند از خزان و سرما گرمی مهر تو را میخواهند غنچه های باغ هم دیگر بهانه میگیرند میان کوچه های تاریک غربت و تنهایی صدای قدمهایت را می شنوم اما تو نیستی فقط صدایی مبهم قول داده بودی برایم سیب بیاوری سیب سرخ خورشید سیب سرخ امید یادت هست؟؟؟ و رفتی و خورشید را هم بردی و من در این کوچه های تنگ و تاریک سرگردانم و منتظر برگی از زندگی ام را ورق میزنم امروز به پایان دفترم نزدیکم ... RE: بغـــــــــــــض قلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم.... - a beautiful lie - 03-03-2012 دخترك برگشت چه بزرگ شده بود پرسيدم : پس كبريتهايت كو ؟ پوزخندي زد! گونه اش آتش بود ، سرخ ، زرد... گفتم: ميخواهم امشب با كبريتهاي تو ، اين سرزمين را به آتش بكشم!! دخترك نگاهي انداخت ، تنم لرزيد... گفت : كبريتهايم را نخريدند! سالهاست تن مي فروشم! مي خري؟؟؟!!! RE: بغـــــــــــــض قلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم.... - ~SoLTaN~ - 03-03-2012 باز تنهایم ... آه خدای بیداری های همیشگی... باز تنهایم باز می لرزد پای دل باز لرزان است دست احساس باز خواب آلودست کودک اشتیاق ... باز کفشهای آهنین اراده ام تسلیم زنگار خستگی هاست باز افتاد جام بلور اتفاق ...و شکست ... باز من ماندم و راهی بی عبور چگونه قدم بگذارم بر تکه های شکسته ی دلم ...! گله ای نیست ...،من مقصرم ... وحشت از عشق که نه ، ترسم از فاصله هاست
وحشت از غصه که نه ، ترسم از خاتمه هاست ترس بیهوده ندارم ، صحبت از خاطره هاست صحبت از کشتن ناخواسته عاطفه هاست کوله باری پر از هیچ ، که بر شانه ماست گله از دست کسی نیست ، مقصر دل دیوانه ماست . . . RE: بغـــــــــــــض قلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم.... - a beautiful lie - 05-03-2012 يک جايي هست که آدم دست به خود کشي مي زند؛ نه اينکه يک تيغ بردارد رگش را بزند، نه! قيد احساساتش را مي زند ... روزهاي انتظار چه عاشقانه مرا مي شکنند و تو چه سرد از من عبور ميکني... ................................ گاهي سکوت ميکنم تا بفهمي چه بي صدا باختي کاش مي فهميدي... ............................... حرفش را ساده گفت: من لايق تو نيستم... اما نميدانم خواست لياقتم را به من ياداوري کند يا خيانت خودش را توجيه...!!؟؟ حرفهای خط خطی - sanaz_jojo - 10-03-2012 انچنان فریفته ی نگاه قلم شیوای تو شدم که زمستان با تمام سوز وسرمای تند خویش از تنم رخت بر بست بهار امد ،باور کن بهار امد با همه ی رعناییش با همه ی زیباییش با همه ی ناز و دلفریبیش وبا همه ی خمار امد با خمار اسرار امیزی که از نگاهش چون الماس می درخشید و دل می برد ودل به راهش تپش هدیه می کرد و در امتداد نگاه قشنگش فرش عشق را پهن می کرد من فالنامه ی نگاه دلم را با نیت خمار چشم تو باز کردم و به فردای خویش امیدوار گشتم وقتی قلم من کفشهای خود را پوشید تا از میان این همه برف و سوز و سرما راهی به دل بهاری تو باز کند می دانستم که دیگر بر نمی گردد زیرا دل راهی بدون بازگشت را انتخاب نموده است او رفته تا ترا بیابد ومن همچنان تنهای تنها بر انگشتانم چکش چانه را می کوبم و ذره ذره بر زمین فرو می روم ودل سفری را که بسوی تو اغاز نموده و فرشی از خواستن که زیر پای تو باز نموده باز گشتی برایش متصور نیست ومن همچنان تندیسی از قرون و سال و فصل گذشته هستم که چمباتمه زده ام و بر انگشتان دستم تکیه کرده ام و به اینده ای موهوم و به دور ودستها می نگرم و نقش دلی را که هرگز بر نمی گردد بر روی برفهای تنم ترسیم میسازم تا افتابی دیگر و اب شدنی دیگر ... تنها - benyamin - 15-03-2012 دلم مي خواهد گريه كنم به حال زار اين دلم دلم مي خواهد داد بزنم واسه رهايي از خودم دلم مي خواهد پر بكشم به آسمون سفر كنم روي ابرها بشينم به آدما نظر كنم دلم مي خواهد داد بزنم همه جا فرياد بزنم بگم ستاره گم شده خاموش و بي صدا شده از عشقش جدا شده تازه مثل ما شده بي نور و بي صدا شده داره حق حق ميكنه اونم مي خواهد گريه كنه از اين دل بي همزبون RE: بغـــــــــــــض قلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم.... - ~SoLTaN~ - 17-03-2012 رفتار من عادى است اما نمى دانم چرا این روزها از دوستان و آشنایان هر ﮐس مرا مى بیند از دور مى گوید این روزها انگار حال و هواى دیگرى دارى اما من مثل هر روزم با آن نشانى هاى ساده با همان امضا همان نام و با همان رفتار معمولى مثل همیشه ساکت و آرام... و خنده ام میگیرد وقتی پس از مدت ها بی خبری بی آنکه سراغی از این دل آواره بگیری میگویی : دلم برایت تنگ است ... یا مرا به بازی گرفته ای یا معنی واژه هایت را خوب نمیدانی.... دلتنگی ات ارزانی خودت .............. RE: بغـــــــــــــض قلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم.... - ~SoLTaN~ - 18-03-2012 شده ام یک چرک نویس...فقط چرک نویسشان شده ام... خط خطیم می کنند...خطم می کشند...می نویسند و می نویسند و بی محابا می نویسند رویم... اخرش چه زیبا مچاله می شوم...فقط ارزش مچاله شدن دارم... می کشندو می کشند و نقشه ها می کشند روی تنم...روحم... و اخر سر چه ساده نقش بر اب میشوم... قلم نتراشیده و ضمخت می خزد روی احساسم...منطقم...و چه بی رحمانه مسیرم می دهند... قلم مو می چرخد و می چرخد و رنگ می زند...افکارم...اندیشه ام... و دست اخر قوطی رنگ است که به من پاشیده می شود... و ارایش رنگ هایم از هم می پاشد... چرک نویسم...چرک رویم می نویسند...هر چه می خواهند می نویسند... و من چه صادقانه نقش می پذیرم...و او...و انها هم...چه خالصانه به ابم می دهند... من خوب مچاله می شوم... کسی هم از این فرصت نمی گذرد...خووووب مچاله ام می کنند... چرک نویسم...بیا و تو هم بنویس... لگد به بخت خود مزن...بیا تو هم قلمم بکش... این اب از سر ما گذشته...دگر فرقی نمی کند...بیا و تو هم مچاله ام کن...بیا... چرک نویسم...چرک رویم می نویسند...مرا فقط ارزوی پاک بودن بود... کاش یک صفحه ی سپید بودم... و چند کلمه ی همیشگی...ویک نقاشی دائمی...بر تنم می نشست... کاش یک امضا مرا همیشگی می کرد...کاش..... RE: بغـــــــــــــض قلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم.... - ~SoLTaN~ - 21-03-2012 بعد از مرگم مرا در دورترین غروب خاطراتت هم نخواهی دید... منی را که هر نفس با یادت اندیشیدم و هر لحظه بی آنکه تو بدانی برایت آرزوی بهترین ها را کردم... بعد از مرگم نامم را در ذهنت تداعی نخواهی کرد.. نامی که برایت بیگانه بود اما در کنارت بود... بی آنکه خود خواهان آن باشی... بعد از مرگم چشمانم را روی کاغذ نخواهی کشید... چشمانی که همواره به خاطر غم ها و شادی هایت بارانی بود و می درخشید هنگام دیدن چشمانت.... بعد از مرگم گرمای دستانم را حس نخواهی کرد.. دستانی که روز و شب رو به آسمان برای لبخندت دعا می کردند... بعد از مرگم صدایم را نخواهی شنید.... صدایی که گرچه از غم پر بود اما شنیده می شد تا بگوید "دوستت دارم" بعد از مرگم خوابم را نخواهی دید.... خوابی که شاید دیدنش برای من آرزویم بود و امید چشم بر هم گذاشتنم.... بعد از مرگم رد پایم را پیدا نخواهی کرد... رد پایی که همواره سکوت شب را می شکست تا مطمئن شود تو در آرامش خواهی بود.... بعد از مرگم باغچه ی گل های رزم را نخواهی دید... باغچه ی گل رزی که هر روز مزین کننده ی گلدان اتاقت بود... بعد از مرگم نامه های ناتمامم را نخواهی خواند... نامه هایی که سراسر شوق از تو نوشتن بود... بعد از مرگم تو حتی قبرم را نخواهی شناخت... تویی که حتی روی قبرم از تو نوشتم... نوشتم "دوستت دارم" و نوشتم"تو نیز دوستم بدار" بعد از مرگم تو در بی خبری خواهی بود... روزی به خاک برمی گردم سال هاست مرده ام و فراموش شده ام.... روزی که ره گذری غریبه گردنبندی روی زمین پیدا خواهد کرد که نام تو روی ان حک شده است.... ناگزیر گردنبند را خاک خواهد کرد... قبر را روی ان قرار خواهد داد... روی تپه ای که دور از شهر است و تو حتی در خیالت هم آن تپه را تصور نخواهی کرد... آن روز هوا بارانی ست و من می ترسم که مبادا تو در جایی باشی که خیس شوی و چتری در دستانت نباشد.... من که به باران و خیس شدن از آن عادت کرده ام.... به راستی بعد از مرگم فراموش خواهم شد.... بعد از مرگم چه کسی فانوس به دست بر سر قبرم برایم فاتحه می خواند بعد از مرگم چه کسی با اشک چشمانش غبار بر قبرم را می شوید بعد از مرگم چه کسی گیتار به دست آوازه رفتنم را می خواند بعد از مرگم چه کسی برای نبودنم بی تاب و نا ارآم می شود بعد از مرگم چه کسی به یاد سوختن دلم لحظه ای یاد می کند مرا بعد از مرگم چه کسی ..................... RE: بغـــــــــــــض قلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم.... - sanaz_jojo - 21-03-2012 تنهایی ... تنهایی ... از تنهایی گریز نیست بگذار آغوشم برای همیشه یخ بزند نمی خواهم کسی شال گردن اضافی اش را دور گردن آدم برفی احساس من بیندازد ..... بهترین بود.مرسی. |