![]() |
(اهل شب) - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: فوتبال و سایر ورزش ها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=20) +--- موضوع: (اهل شب) (/showthread.php?tid=254670) |
RE: (اهل شب) - ИĪИĴΛ ИĪƓĤƬ☛ - 05-04-2016 ![]() بسیاری از مسلمانان بزرگسال كه از زمان كودكی به اقامه نماز مشهور بوده اند، در سن پیری و با داشتن عمرهای بالا، تا حد زیادی از سلامت جسمانی و عقلی قابل قبولی برخوردارند.
این پژوهش، تلاشهای علمی انجام شده را بررسی نموده، با تحلیل و بهرهبرداری از دستاوردهای این تحقیقات، به دنبال رسیدن به هدف مقاله است. هدف این تحقیق، توجه دادن به حقیقتی مهم است: عبادتهای اسلامی فواید جسمی روشنی برای بدن انسان دارد. این پژوهش به دنبال بیان تاثیرات مثبت حركات نماز در چرخش خون در مغز و مقارنه تاثیرات نماز با تاثیر جایگزینهای آن در اثر انجام ورزش است به ویژه این كه انجام ورزش یكی از وسایل متعارف برای حفظ سلامتی بدن است، در این تحقیق به دستآورد پژوهشهای انجام شده دیگر در گذشته، تكیه شده.
این پژوهش به بررسی فایده فرمان الهی به شروع نماز، در سن كودكی میپردازد. آغاز نماز در این سن، باعث میشود كودك، نماز را به خوبی به جا آورد و به انجام نماز به شكل صحیح، عادت كند. انجام صحیح حركات نماز، باعث پدید آمدن بیشترین تاثیرات مطلوب بر بدن خواهد شد.
با توجه به این كه مغز یكی از مهمترین اعضای بدن به شمار میرود، وظیفه آن به میزان زیادی به جریان چرخش خون بستگی دارد. جریان چرخه خون، تغذیه كننده مغز میباشد. چرخه خون ویژگیهایی دارد كه همین ویژگیها نشاط و پویایی مغز را تامین میكند. یكی از این ویژگیها وجود چرخه ذخیرهای است كه در مواقع اضطراری و مورد نیاز به كار میافتد. همچنین دارای نظامی خودكار برای تنظیم چرخه خون در مغز است كه ثبات جریان خون به مغز را در شرایط گوناگون تضمین میكند.
بر اساس تحلیل انجام شده در این پژوهشها، مشخص شده كه گونههای مختلف ورزش به چرخه خون در مغز آسیب میرساند. به عكس نماز كه یكی از وظایف دینی اسلامی است، فواید بسیاری در این زمینه دارد. ورزش بدنی از این جهت كه خون را به شكل مستقیم از مغز سرقت میكند و برای تغذیه عضلات دیگر به كار میگیرد، به چرخه خون در مغز ضرر میزند. این تغذیه عضلانی به حساب تغذیه خونی مغز گذاشته میشود.
همچنین در نتیجه سرعت گرفتن عملیات تنفسی در هنگام انجام ورزش، معدل دیاكسیدكربن در خون، پایین میآید كه پیامد آن، آرامتر شدن جریان خون به سمت مغز است، زیرا نسبت دیاكسیدكربن در خون یكی از مهمترین عوامل جریان خون به سمت مغز به شمار میآید. گزارشهای علمی فراوانی وجود دارد كه حاكی بیهوشی ورزشكاران هنگام فعالیت ورزشی یا بلافاصله بعد از ورزش است، در حالی كه این بیهوشیها هیچ گونه سابقه بیماری قلبی را به همراه نداشته. این گزارشها نیز آسیبرسانی ورزش به فرآیند خون رسانی مغزی را تأیید میكند.
همچنین گزارشهای گوناگون دیگری، بیانگر پایین آمدن نیروهای اعتدالی در بسیاری از ورزشكاران میباشد كه سرزنش بیشتری را نسبت به مسأله ورزش برانگیخته است. اضافه بر این سكتههای قلبی متعدد در هنگام ورزش - در ورزشكاران بیمار و ورزشكاران سالم- تأییدگر نظریه آثار نامناسب برخی ورزشهای خشن میباشد.
از سوی دیگر به نظر میرسد، حركات نماز بر جریان خون در مغز تأثیرات مثبت فراوانی داشته باشد. در هنگام سجده با متمایل شدن سر به سمت پایین، جریان خون به سمت مغز افزایش مییابد همچنین خم شدن بدن بر روی خود هنگام سجده، به جهتگیری خون از اطراف بدن به سمت اعضای درونی و مغز كمك میكند. اضافه بر این،هنگام سجده و تمایل سر به سمت پایین، معدل دیاكسیدكربن در خون به شكل فیزیولوژیك افزایش مییابد. این حالت در نتیجه فشار اعضای دستگاه گوارشی بر ریه پدید میآید. بالا رفتن نسبت دیاكسیدكربن در خون باعث اضافه شدن جریان خون به سمت مغز خواهد شد.
همچنین خمشدن مكرر سر به پایین در هنگام ركوع و سجود؛ سپس بالا آمدن سر هنگام ایستادن و نشستن، كمك میكند از نظام خودكار توازن جریان خون به مغز، مراقبت بیشتری شود. مشهور این است كه این نظام خودكار اعتدالی، با افزایش سن، فرسوده میشود.
نظام خودكار توازن جریان خون در مغز در هنگام سجده، عكسالعمل دو گانهای از خود نشان میدهد: در ابتدای سجده، مانع جریان خون اضافه به مغز میشود. این حالت باعث آمادگی مغز برای دریافت جریان بیشتر خون میشود. جلوگیری ابتدایی از جریان خون به مغز به جریان چرخش احتیاطی خون به مغز، این فرصت را میدهد تا برای فعالیت و عملكرد خود آماده شود. در مرحله بعد، به خون اضافه اجازه داده میشود به سمت مغز جریان پیدا كند و سرانجام در جایگاههای ذخیره خون توزیع شود. به این صورت، از این كاركرد مهم احتیاطی مراقبت میشود. كاركردی كه بنابر مشهور با افزایش سن و پیری، تضعیف میشود و چه بسا بیتوجهی و عدم به كارگیری هم در این ضعیف شدن مؤثر باشد.
این عكسالعمل دوجانبه نظام خودكار چرخش خون در مغز، در هنگام سجده، ما را به سمت فهم بهتری از فایده انجام فرمان الهی در نماز هدایت میكند. از نظر فقهی حركات نماز باید به گونهای با آرامش انجام شود كه از انجام این حركات مطمئن شویم. تنها در این صورت است كه فایده مطلوب حركات نماز نسبت به چرخش خون در مغز به دست میآید. با انجام آرام حركات نماز به هر یك از عكسالعملهای چرخش خونی فرصت دادهایم تا متناسب با هر یك از حركات نماز، در مجرای صحیح خود قرار بگیرد.
بر اساس توضیحات بالا، روشن میشود كه نماز در اسلام، تأثیرات روشنی بر جریان خون در مغز دارد، از انجام وظیفه جایگاههای ذخیره خون در مغز و همچنین از نظام خودكار چرخش خون در مغز محافظت مینماید.این تحقیق مدعی فهم علت وجوب حركات نماز در اسلام نیست. شاید رسیدن به چنین فهمی برای هیچكس عملی نباشد ولی در عین حال تلاش دارد برخی تأثیرات ناشناخته نماز بر چرخش خون در مغز را ملموس نماید. بر اساس گفتههای بالا، میتوان نتیجه گرفت چند لحظه سجده در بارگاه الهی میتواند بسیاری از آثار مضر فعالیتهای روزانه و ورزش را بر چرخش خون در مغز، از بین ببرد و از انواع تمرینهای مختلف ورزشی بی نیاز سازد.
علی رغم بیان این فواید روشن، این تأثیر، تنها فایده جسمی نماز نیست، چه این كه اگر تمام فواید جسمی نماز را هم در نظر بگیریم، این فواید برترین فایده نماز نخواهد بود. در حقیقت فواید معنوی نماز را باید بزرگترین نوآوری این واجب الهی دانست.
در پایان لازم به تذكر است كه هدف این پژوهش، تشویق به ترك ورزش نیست؛ بلكه در دورها كه اشتیاق به پزشكی جایگزین و درمانهای طبیعی در حال رشد است، نگاهها را به توجهی جدیتر به سوی اسلام و رسالت بزرگ آسمانی آن فرامیخواند، اسلامی كه تمامی فرمانهایش به مصلحت انسان است.
RE: (اهل شب) - ИĪИĴΛ ИĪƓĤƬ☛ - 06-04-2016 ![]() گرم كردن قبل از شروع تمرینات ورزشی ورزش باید با نرمش های ویِِزه بدن اغاز شود نرمش ها ی گرم کردن باعث افزایش درجه حرارت بدن کمی بیشتر از حالت عادی بدن در فعالیت های معمول شخص است شامل کشش عضلات و نرمش های سبک با افزایش دادن ضربان قلب میباشد انجام این حرکات به دستگاه سوخت وساز شما کمک میکند تا برای نرمش های بعدی وتمرینات اصلی ورزشی اماده شوید همچنین در مرحله گرم کردن رگها خون یه عضلات منبسط شده و برای دریافت خون بیشتر اماده می شوید نکاتی که در مورد گرم کردن باید در نظر داشت: گرم کردن باید از شدت مطلوبی برخوردار باشد تا ضمن بالا بردن بدن از ایجاد تعریق ، موجب خستگی نشود. شدت و مدت گرم کردن باید بر اساس آمادگی ورزشکار و سطح ورزشی و نیازهای ویژه هر ورزش تنظیم شود. آثار گرم کردن بر بدن تا چند ساعت باقی می ماند، به شرطی که بی حرکتی زیاد مثل خواب یا هوای سرد وجود نداشته باشد. فیزیولوژی گرم كردن بدن : چنانچه در فیزیولوژی ورزش دیدیم كه هر فرد ورزشكاری بتواند طوری بدنش را گرم نماید كه به راحتی خون و اكسیژن به عضلات برساند آن فرد در آن جلسه تمرین بهتر عمل خواهد نمود چون خون و اكسیژن به عضلات برساند آن فرد در آن جلسه تمرین بهتر خواهد نمود چون خون فرد ورزشكار دارای اكسیژن سرشار بوده و استرس سلول عضلانی قرار خواهد گرفت و نمی گذارد اسیدلاكتیك در عضله جمع شود و باعث درد آن ناحیه گردد.در بالا بردن درجه حرارت توسط گرم كردن بدن دستگاه تنفس و عضلات تنفس بیشتر درگیر هستند به دیافراگم كه یكی از مهمترین عضلات در تنفس است خون و اكسیژن بیشتری رسیده در نتیجه باعث بهبودی در تنفس فرد ورزشكار می شود . تمرین اصلی تمرین اصلی معمولاً شامل تمرین یک رشته ورزشی است که به پیشنهاد مربی توسط ورزشکار انتخاب می شود . هدف ورزشکار از شرکت در برنامه های ورزشی عامل اصلی برای انتخاب نوع تمرین است. تمرین اصلی ممکن است ورزش تفریحی مثل دوچرخه سواری در پارک جنگلی حومة شهر و یا یک ورزش حرفه ای مثل تمرین تناوبی شدید برای قهرمانی در دوی 100 متر باشد. واژه گرم كردن معانی مختلفی دارد.برای یكی به معنای پیاده روی سریع به مدت 20-15 دقیقه و برای دیگری حركات انعطاف پذیری و كششی است و... اما فیزیولوژیست های ورزشی معتقدند كه تمرینات گرم كردن برای آماده سازی قلب شش ها و عضلات ضروری است تا در طی تمرینات شدید ورزشی نیاز این اندام ها تامین شود زیرا در تمام فعالیت های ورزشی این اندام ها درگیر خواهند بود. به طور كلی سه نوع تمرین كردن وجود دارد: 1)تمرین كششی ایستا-این نوع تمرین باعث افزایش كششی عضله و كاهش مقاومت عضلات پیش از فعالیت ورزشی و همچنین انقباض بیشتر عضله و كاهش درد و آسیب در آن ها می شود. 2)گرم كردن عمومی-این تمرینات مثل دویدن آرام یا حركات نرم به افزایش دمای بدن و تحریك قلب كمك می كند.شواهد دال بر این است كه با افزایش دمای بدن(حداقل یك درجه فارنهایت)یك سری تغییرات كه به اجرای بهتر حركات ورزشی كمك می كند در عضله و جریان خون اتفاق می افتد.همچنین گرم كردن عمومی قلب را آماده تحمل فشار در طول تمرینات سنگین ورزشی می كندو در پیشگیری از آسیب های قلبی در مراحل اولیه تمرین موثر است.تحمیل فشار ناگهانی به قلب بدون گرم كردن باعث كاهش جریان خون به عضله قلب و مشكلات جدی برای آن خواهد بود.بنابراین ضروری است كه قبل از شروع فعالیت های شدید ورزشی به آرامی سیستم قلبی-عروقی را با برنامه گرم كردن عمومی آماده نماییم. 3)گرم كردن عصبی عضلانی-ویژه مهارت اجرایی از طریق اعمال فشار كمتر از پرداختن به فعالیت اصلی است تا نسبت به تحریك مناسب عضلات و هماهنگی و سطوح بالای مهارتی آن ها اطمینان حاصل كنیم.به عنوان مثال مبارزه و یا اجرای تكنیك به صورت سایه و خیلی آرام (بسیاری از ورزشكاران معتقدند كه این این نوع گرم كردن باعث اجرای ماهرانه تری خواهد شد) 10 اصل مهم در گرم كردن اصول زیر را هنگام گرم كردن به خاطر بسپارید : 1)صرف نظر از نوع تمرین برنامه گرم كردن عمومی آرامی را شامل حركات سوندی كششی و راه رفتن آرام داشت باشید حتی اگر در سطوح بالای مهارتی هستید. 2)آماده ایجاد تغییرات جزیی در برنامه كششی خود باشید ممكن است گاهی نیاز بیشتری به حركات انعطاف پذیری در خود احساس كنید. 3)گرم كردن باید به مدت 15-10 دقیقه طول بكشد. 4)حركات كششی بعد از دویدن نرم باید آرام و در عین حال كامل باشد. 5)حركات كششی اولیه برای عضلاتی كه فشار بیشتری را دریافت خواهند كرد باید آرام باشد. 6)دویدن آرام باید متناسب با شدت و ویژگی فعالیت و سطح آمادگی جسمانی شما باشد. 7)بین حركات گرم كردن و فعالیت اصلی نباید بیش از چند دقییقه فاصله باشد. 8)از برنامه گرم كردن باید احساس خوبی داشته باشید انواع مختلف گرم كردن را تجربه و سپس بهترین روش را انتخاب كنید. 9)بخشی از برنامه گرم كردن باید شامل تمرینات اختصاصی باشد كه با فعالیت اصلی ادتباط پیدا می كند. 10)سرد كردن و حركات كششی را بعد از اتمام فعالیت به خاطر داشته باشید. فیزیولوژی سرد كردن بدن : پس از تمرینات متناوب چه به مدت طولانی یا كوتاه سرد كردن بدن باید صورت بگیرد. سرد كردن بدن در جلسه بعدی تمرین بسیار بسیار موثر است. كسانی كه پس از یك جلسه تمرین یك دفعه تمرین را قطع می كنند در واقع با افت ناگهانی ضربان قلب مواجه می گردند و باعث می شوند كه اسیدلاكتیك كه بر اثر فشار تمرین حاصل شده است و در بدن باقی بماند. اسیدلاكتیك باعث گرفتگی حاد و یا تاخیری شده است یعنی اینكه اسید موجود در خون كه بایستی به كبد برده شود تا در آنجا شكسته شده و تبدیل به كلیكوژن شود كه یا به صورت چربی در آیدیا در مصرف عضله دیگری قرار گیرد انجام نشده و در عضله به صورت توده ای از اسید درآید و از كارایی عضلانی بكاهد ولی اگر با استراحت فعال انجام پذیرد این گونه نخواهد شد و خون اسیدلاكتیك را به كبد برده و در آنجا آن را تجزیه خواهد نمود . بهترین راه برگشت به حالت اولیه استراحت به صورت فعال خواهد بود به این ترتیب كه فرد به جای اینكه یك دفعه پس از تمرین بایستد با راه رفتن و انجام حركات كششی و ورزشهای سبك ضربان قلب را كند كرده و سپس تمرین را قطع می كند . کمک می کند که اسید لاکیتک سریعتر دفع شود و در نتیجه خستگی کاهش یابد. با افزایش وریدی خون از سیاهرگهای عضلات به قلب ، ضعف و سرگیجه احتمالی بعد از تمرین را کاهش می دهد. احتمال کوفتگی عضلانی بعد از تمرین را کاهش می دهد. به کاهش آدرنالین خون کمک می کند . تعاریف : انعطاف پذیری (FLEXIBILITY):قابلیت عضلات و تاندونها برای كشیده شدن انعطاف پذیری نام دارد. در واقع انعطاف پذیری توانایی استخوانهای بدن در میزان حركت آنها در جهات مختلف حول مفاصل میباشد. قدرت(STRENGTH):میزان توانایی عضلات برای اعمال نیرو در زمان كوتاه. استقامت ![]() چالاكی(AGILITY):میزان توانایی فرد در تغییر دادن جهت حركت بدن بطور سریع. تعادل(BALANCE):توانایی حفظ تعادل در وضعیت سكون و یا حركت. سرعت(SPEED):توانایی حركت دادن بخش و یا تمام بدن بطور سریع. حركات كششی(STRETCHING):حركات كششی بسیار ضروری و مفید میباشند انواع گوناگونی دارند كه به شرح زیر است: - پویا(DYNAMIC): در این نوع حركات كششی عضلات نیز حركت دارند.شامل حركات آرام و كنترل شده ای میباشند كه به تدریج به سرعت و دامنه آنها افزوده میگردد. مانند بالا و پایین كردن دستها از ناحیه كتف. نباید آن را با حركات كششی بالستیك(BALLISTIC) اشتباه گرفت. حركات كششی بالستیك شدید بوده وهدف آن انجام حركات فراتراز دامنه حركت مفاصل و عضلات میباشد كه خطرناك بوده و انجام آن را توصیه نمی كنیم. - ایستا(STATIC):بی خطر تر از بقیه میباشد. در این كششها در مفاصل حركت وجود نداشته و عضلات بتدریج كشیده میگردند. در واقع عضلات تا یك حدی كشیده شده و در همان وضعیت ثابت نگاه داشته میگردد (20-6 ثانیه). خود آن به دو نوع تقسیم بندی میگردد یكی حركات كششی ایستایی فعال مانند خم كردن و بالا آوردن پا از ناحیه كمر و بالا نگاه داشتن آن تنها توسط عضلات و دیگری حركات كششی ایستایی منفعل و یا غیر فعال مثلا همان مثال فوق اما نگاهداشتن پا در وضعیت ثابت با كمك دست و یا قرار دادن پا روی میز و یا گرفتن پا توسط فرد دیگر. - ایزومتریك(ISOMETRIC):در این حالت همانند حالت حركات كششی ایستا حركت در مفاصل وجود ندارد. اما تفاوت آن این میباشد كه هرگاه عضله ای كشیده میگردد فرد سعی میكند نیروی مقاومی بر خلاف آن كشش اعمال كند مثلا در مثال فوق هنگامی كه پا بالا آورده میشود و روی میز قرار داده میگردد فرد به آرامی سعی میكند پای خود را به سمت پایین بازگرداند. سرد كردن در طول فعالیت شدید ورزشی عضلات 85% خون خارج شده از قلب را مصرف می كنند.حتی بعد از قطع تمرین قلب به كار خود ادامه می دهد تا انرژی مورد نیاز عضلات بازسازی گردد.میزان خون خارج شده از قلب در نهایت به میزان خون برگشتی به قلب از ریق سیستم گردش خون ارتباط پیدا می كند.خونی كه در اندام های پایینی وجود دارد مربئط به انقباضات عضلانی و حركات تنفسی بوده كه از طریق سیاهرگ ها به قلب برمیگردد.زمانی كه تمرین را قطع كردید هنوز خون در عضلات وجود دارد با وجود این اگر بعد از تمرین فعالیتی نداشته باشید انقباضات عضلانی مورد نیاز برای برگشت خون به قلب به حداقل می رسد و تجمع خون در اندام های تحتانی زیاد خواهد شد و باعث كاهش میزان خون برگشتی به قلب و احتمالا قطع سیكل قلبی می شود كه می تواند مشكلات جدی به بار آورد.سرد كردن همچنین یاعث پیشگیری از ناراحتی های عضلانی سرگیجه و كاهش فرآورده های بیوشیمیایی ناشی از خستگی می شود.بنابراین ضروری است مه بعد از پایان تمرینات به مدت 5 دقیقه یا تا وقتی كه ضربان قلب شما به زیر ضربه در دقیقه برسد آرام راه بروید.مدت زمان برگشت ضربان قلب به حالت طبیعی بستگی به شدت و مدت تمرین و میزان آمادگی جسمانی شما دارد. RE: (اهل شب) - ИĪИĴΛ ИĪƓĤƬ☛ - 08-04-2016 هراس بی جهت مانند ترس است، حالتی که در آن ما حتی فاقد کنترل رفتار و دنیای اطرافمان هستیم.تنفر حالت شرطی بسیار بدی از یک فرد است که در فکر ما به وجود می آید، از تماس با او اجتناب می کنیم و ممکن است بدترین چیزها را برای او آرزو کنیم، شاید حتی امیدوار باشیم که او مصیبتی را تجربه کند. هر سه هیجانی که در اینجا نام برده شد، هرکدام به شکلی است که در اینجا آنها را به طور ساده عصبانیت خواهیم نامید. هیجانات ثانویه ای در حواس ما وجود دارند که از هیجانات دیگر ناشی می شوند، از قبیل: آسیب دیدن، ترس، گناه، ظلم، یأس و غیره.به طور کلی ما توسط دو باور کنترل می شویم : 1 - ما باور داریم که باید بعضی چیزها را داشته باشیم که دیگران مانع از این شده اند که ما آنها را داشته باشیم. این موارد می تواند چیزهایی مانند: خواب، غذا، پناهگاه، آسودگی فکر، همسر یا اشخاص دیگری که ما به آنها وابسته هستیم باشد. بعضی از عصبانیت هایی که ما نسبت به دیگران داریم واقعاً یک فرافکنی از احساس عصبانیت نسبت به خودمان است. اگر ما بتوانیم در آن موقعیت ها خودمان را درک کنیم و بپذیریم، ممکن است دیگران را هم درک کنیم و بپذیریم. 2-ما باور داریم شخصی که ما درباره او احساس عصبانیت داریم مسئول این ماجراست، برای این که ما این گونه درک می کنیم. ما باور داریم که اگر آن فرد نبود، ما بدبخت نبودیم؛ آن مرد یا زن مسئول درد و بدبختی ماست. عصبانیت همچنین می تواند شروعی باشد که دلالت دارد بر تغییر اساسی در یک فرد یا حتی در تمامی یک جامعه. عصبانیت می تواند منبعی از انرژی باشد که صرف تبدیل شدن به سوی اتفاقات غیرعادلانه و منفی اطراف ما می شود. با فهمیدن، شناختن، بیان کردن و شرح دادن بسیاری از نیازهای ابتدایی مان قبل از عصبانیت، می توانیم قدرت و عزت نفس خودمان را به دست آوریم. نیاز ما با عصبانی شدن نسبت به دیگران، برآورده نمی شود. ما می توانیم یاد بگیریم که این انرژی را به طرق غیر خشن اظهار کنیم. تکنیک های گوناگونی برای تخلیه هیجانی این انرژی وجود دارد که به هیچ وجه به طرف دیگران صورت نمی گیرد. همچنین مواردی وجود دارد که ما به منظور گرفتن نتیجه به عنوان این که مسئول هستیم ممکن است نیاز به اظهار عصبانیت داشته باشیم. می توانیم این کار را بدون این که دیگران را فریب دهیم یا به آنها آسیب برسانیم انجام دهیم. تنفر از دیگران براساس ضعف و تا حدودی جبران قابلیت ها است. یک شخص قوی به ندرت متنفر می شود. ما عصبانیت خودمان را تا اندازه ای تشخیص می دهیم، بیان می کنیم ، راه های غیر مضر ابراز آن را شرح می دهیم، و انرژی آن را در جهت مثبت، به سوی قدرتمند شدن خودمان و تغییر اجتماعی متمرکز می کنیم. فهرستی از بعضی از علل رایج عصبانیت نسبت به دیگران، می تواند بدین ترتیب باشد : 1 - وقتی دیگران کاری را انجام می دهند که موافق نظر ما نیست . 2 - وقتی دیگران ما را درک نمی کنند. 3 - وقتی دیگران مانع از ارضای نیازهای ما می شوند (یک نیاز می تواند روان شناختی باشد از قبیل نیاز به مورد قبول دیگران قرار گرفتن، مورد احترام دیگران بودن، یا داشتن عزت نفس ) 4 - وقتی دیگران به ما احترام نمی گذارند. 5 - وقتی دیگران فکر می کنند که برتر از ما هستند. 6 - وقتی دیگران سعی در کنترل یا سرکوبی ما دارند. 7 - وقتی دیگران ما را مورد انتقاد قرار می دهند. 8 - وقتی به ما دروغ می گویند یا درباره زندگی خصوصی ما صحبت می کنند. 9 - زمانی که دیگران ما را اذیت می کنند یا شخصی بر روی کارهای ما دقیق می شود. 10 - وقتی دیگران مقاصد شر یا انگیزه های پنهانی دارند. 11 - وقتی دیگران منفی نگر هستند، شکایت می کنند، ناله می کنند، انتقاد می کنند. 12 - زمانی که بعضی از افراد فکر می کنند بیشتر از همه می دانند. 13 - وقتی بدون این که بپرسیم به ما اطلاعات می دهند. 14 - وقتی افراد نقش قربانی یا بدبخت را بازی می کنند و می خواهند به آنها توجه شود. 15 - زمانی که دیگران برای مراقبت از خودشان پرستار نمی گیرند یا محموله و بار خودشان را حمل نمی کنند. 16 - وقتی افراد زیاد اشتباه می کنند. 17 - زمانی که افراد به قولشان یا قرار ملاقات توجه نمی کنند. 18 - وقتی دیگران ضعیف و وابسته هستند. 19 - هر وقت سایرین خودپسندانه عمل می کنند و نسبت به نیازهای ما بی اعتنایی می کنند. 20 - هنگامی که دیگران از ما یا سایرین استفاده می کنند. 21 - وقتی دیگران سرد و غیر حساس هستند. 22 - زمانی که افراد نسبت به دنیای اطرافشان یا تعهدات خود احساس مسئولیت نمی کنند. 23 - وقتی دیگران تنبلی می کنند. 24 - زمانی که نیازهای ما را نادیده می گیرند. 25 - وقتی دیگران ما را نادیده می گیرند و سایر دلایل دیگر. جالب توجه خواهد بود که در برابر رفتار کردن طبق این موارد از اول تا آخر در این فهرست کلمه «من» را جایگزین کلمه «دیگران» نماییم. وقتی ما از دست خودمان عصبانی هستیم می توانیم برای خاتمه دادن به آن، تغییرات مشابهی را در عبارتمان ایجاد کنیم. این تجربه ممکن است فاش کند که بعضی از عصبانیت هایی که ما نسبت به دیگران داریم واقعاً یک فرافکنی از احساس عصبانیت نسبت به خودمان است. اگر ما بتوانیم در آن موقعیت ها خودمان را درک کنیم و بپذیریم، ممکن است دیگران را هم درک کنیم و بپذیریم.اعمال مثبتی را که پیش از عصبانیت یا تنفر می توانیم انجام دهیم عبارت اند از : 1 - آیا ما می توانیم شخص دیگری بشویم؟ ویژگی های منفی و ضعف ها را بشناسیم. همه ما عیوبی داریم و لحظاتی وجود دارد که ما به دیگران احترام نمی گذاریم و آنها را دوست نداریم. 2 - اگر ما اعتقاد داشته باشیم که اتفاقات تصادفاً رخ می دهند و این که آنچه را در هر لحظه برای روند ترقی خود نیاز داریم به درستی در زندگی معین کنیم، قادر خواهیم بود مسئولیت آنچه را که اتفاق می افتد بر عهده بگیریم و دیگران را مقصر ندانیم. عصبانیت می تواند منبعی از انرژی باشد که صرف تبدیل شدن به سوی اتفاقات غیرعادلانه و منفی اطراف ما می شود. با فهمیدن، شناختن، بیان کردن و شرح دادن بسیاری از نیازهای ابتدایی مان قبل از عصبانیت، می توانیم قدرت و عزت نفس خودمان را به دست آوریم. نیاز ما با عصبانی شدن نسبت به دیگران، برآورده نمی شود. ما می توانیم یاد بگیریم که این انرژی را به طرق غیر خشن اظهار کنیم. 3 - ما نیاز به درک این مطلب داریم که تنها خالق حقیقت خودمان هستیم و این که مجذوب زندگی هستیم و دیگران با آنچه که ما در درون خودمان احساس و فکر می کنیم و با آنچه ما یاد می گیریم هیچ شباهتی ندارند. 4 - ما می توانیم انرژی خود را به سوی تغییر دادن یا خنثی کردن آنچه که ما را عصبانی می سازد هدایت کنیم. 5 - ما می توانیم ویژگی های منفی و ضعف هایمان را بشناسیم و بفهمیم و بنابراین درک بهتری از دیگران داشته باشیم. 6 - ما می توانیم بخشیدن را یاد بگیریم و دیگران و خودمان را به صورتی که هستیم دوست داشته باشیم. عصبانیت و راه حل آن مترجم : مصطفی شبیری RE: (اهل شب) - mr.destiny - 08-04-2016 کونوایچی ( زنان نینجا )
![]() [sup]زنان سایه محبوترین ، مخرب ترین ، مرموز ترین نینجاهای زمان خود بودند. آنان هرگز عجله در کار نداشتند. بعضی اوقات برای رسیدن به هدفی سالها در کمین لحظه مناسب بودند. آنان همیشه سلاح مخصوص خودشان را در لا به لای موهای سرشان استتار میکردند. از جمله سلاحهای مورد استفاده آنان که بسیار روی آنان مهارت و تمرکز داشتند می توان ایتاکن ( به معنی نوعی سنجاق سر بود) اشاره کرد . سلاحهای زنان سایه به مانند قسمتی از بدن آنان عمل میکرد درزمان قدیم از دوران کودکی به آنان آموزشهای لازم را میدادند تا بتوانند در دوران بلوغ از هنرهای مختلف از جمله عشوه گری ، زبان بازی ، آکروبات ، (رقص) کاربرد سلاحهای مخرب و هنر اسب سواری ، شنا و هنر آواز استفاده کنند. امروزه در دوجوهای تمرین بانوان به مانند آقایان تمرینات مدرن آموزش داده میشود . به آنان هنر دفاع شخصی ، مبارزه ، کاربرد سلاحهای سنتی و مدرن ، هنر آرکروبات ، شنا در آب ، بالارفتن از موانع ، پریدن ، و رزمهای چریکی غیر نظامی را آموزش میدهند . هنرجویان سایه سعی میکنند تا آنجا که امکانات وجود دارد از زمان و انرژی خود برای آگاهی و زندگی بهتر در آرامش برتر استفاده کنند.[/sup] [sup]زنان سایه : زنان با اراده ، با ایمان و وفاداری هستند که تنها برایشان انسان بودن و محبت کردن به هم نوع مهم است.[/sup] [/rtl] ![]() ![]() ![]() ![]() [/rtl] ![]() RE: (اهل شب) - ИĪИĴΛ ИĪƓĤƬ☛ - 10-04-2016 انسان هم مانند دیگر موجودات زنده روی زمین، دارای محدودیت هایی برای زندگی کردن است. برخلاف بسیاری از موجودات، شرایط زندگی انسان بسیار محدود است و نمی توان در بسیاری از شرایط، جان سالم به دربرد. آنچه در ادامه می بینید، بخشی از محدودیت هایی است که بدن انسان را احاطه کرده است. بیشترین سرعت دویدن یک انسان چقدر است؟ شاید تا چند سال دیگر، فدراسیون جهانی دو و میدانی مجبور شود مسابقات دوی سرعت را برای همیشه لغوکند؛ چرا؟ چون ورزشکاران تنها یک دهم ثانیه با حد نهایت سرعت انسان فاصله دارند. یک انسان در سریع ترین حالت نمی تواند ۱۰۰ متر را در ۹ ثانیه طی کند. در حال حاضر، رکورد جهانی مسابقات دوی سرعت در اختیار اوساین بولت است که یکصد متر را در ۹٫۵۸ ثانیه طی کرده و کافی است کمی بیشتر تلاش کند تا سریع ترین مرد تمام تاریخ لقب بگیرد. حالا این عدد ۹٫۵۸ ثانیه از کجا آمده؟ سرعت یک دونده به نسبت قدرت و وزن او بستگی دارد. اگر ورزشکار ریزنقش باشد، وزن کمتری دارد و سریعتر شتاب می گیرد؛ اما دست و پاهایش کوچکتر است و این به نفع سرعت نیست. اگر بدن حجیم تری داشته باشد، دست و پاهایش بلندتر است و سرعتش هم بالطبع بیشتر می شود؛ ا ما به انرژی و قدرت بیشتری نیاز خواهد داشت. در عین حال نقطه ای بینابین وجود دارد که همه این عوامل به بهترین یکنواختی با یکدیگر می رسند و در همین حالت است که حد نهایی سرعت به دست می آید. چند ثانیه می توان در شرایط خلأ دوام آورد؟ متاسفانه پاسخ دقیقی برای این پرسش وجود ندارد. در سال ۱۹۷۱ سه کیهان نورد روسی فضاپیمای سایوز ۱۱ در حال بازگشت به زمین بودند که در ارتفاع ۱۶۸ کیلومتری از سطح زمین، دریچه کنترل فشار کابین دچار نقص فنی شد و برای ۱۱ دقیقه و ۴۰ ثانیه، فشار داخل کابین به صفر رسید. بررسی مشخص کرد که فضانوردان طی ۳۰ تا ۴۰ ثانیه اول فشار، به دلیل افت شـدید اکسیژن در بافت های مغز، جان سپردند. دلیلش هم ساده است؛ برای انتقال اکسیژن به بافت های مغزی، هم باید اکسیژن وجود داشته باشد و هم فشار هوا! البته اگر شرایط خلأ برای زمان محدودتری اتفاق بیفتد، می توان جان سالم به در برد. در سال ۱۹۶۶ یکی از مهندسان ناسا مشغول آزمایش یک لباس فضایی در اتاقک خلأ بود که ناگهان فشار اتاق به شرایط مشابه ارتفاع ۳۶٫۵ کیلومتری تغییر کرد و عملا به صفر رسید! هرچند دیگر افراد، خیلی زود عکس العمل نشان دادند و فشار را در کمتر از ۳۰ ثانیه به حالت عادی برگرداندند، اما این مهندس بعد از ۱۲ تا ۱۵ ثانیه از هوش رفت و ۲۷ ثانیه بعد به هوش آمد. فکر می کنید آخرین چیزی که یادش مانده بود، چه بود؟ اینکه بزاق دهانش به جوش آمده بود! با کاهش فشار هوای خارجی، حباب های گاز در خون تشکیل می شوند و طی چند دقیقه به ریه ها آسیب می رسانند. بعد از آن خون درون رگ های بدن به جوش می آید، چراکه در نبود فشار هوا، مایعات به سرعت تبخیر می شوند. بعد از چند ساعت گاز نیتروژن محلول در خون آزاد می شود و به شبکه عصبی انسان آسیب می زند. اگر فشار هوا ناگهان به صفر برسد، هوای محبوس در ریه آ نقدر سریع منبسط می شود که می تواند طی چند ثانیه، ریه را بترکاند. اما اگر تحت شرایط ویژه پزشکی و به آرامی در معرض شرایط نزدیک به خلأ قرار بگیرید، می توان تا یک دقیقه هم در معرض آن ماند و آسیب ندید. گنجایش مغز انسان چقدر است؟ فکر می کنید مغز انسان چه حجمی از ا طلاعات را می تواند در خود جای دهد؟ رکورد حافظه در دست یک فرد چینی است که پنج سال پیش توانست ۶۷٫۸۹۰ رقم عدد پی رابه ترتیب و از حفظ بنویسد اما دانشمندان معتقدند ظرفیت مغز ما بی انتهاست. در دهه ۱۹۸ ، توماس لندور در تحقیقی به این نتیجه رسید که یک انسان بزرگسال در طول عمر خود ۱۲۵ مگابایت اطلاعات متنی و تصویری را در ذهنش ذخیره می کند که معادل ۱۰۰ جلد کتاب قطور است اما چطور می توان اطلاعاتی مثل چند هزار رقم عدد پی را به ذهن سپرد؟ روش استاندارد این کار، این است که به هر عدد چهار رقمی، از ۰۰۰۰ تا ۹۹۹۹ ، یک شیء یا فرد را نسبت بدهید. وقتی این کار را به دقت انجام دادید، یک رشته از ا عداد به مجموعه ای از ا فراد و اشیاء تبدیل می شود و می توانید با آن یک داستان بسازید. به خاطر سپردن دقیق یک داستان به مراتب ساده تر از حفظ کردن یک عالمه عدد و رقم است! تا کجا می شود سرما را تحمل کرد؟ اگر خاستگاه انسا ن ها به جای آفریقا، قطب شمال بود؛ این موجود دوپا خیلی راحت می توانست دماهای پایین تر را هم تحمل کند؛ اما چه کنیم که بدن انسان بعد از گذشت این چندصدهزار سال، هنوز هم به گرمای آفریقا عادت دارد. انسان یک موجود خونگرم است، یعنی برای آنکه فعالیت های زیستی بدن بدون مشکل انجام شود، دمای بدن باید حدود ۳۷٫۵ درجه سانتی گراد باقی بماند. اما وقتی در محیط سردی قرار بگیریم، بدن شروع به لرزیدن می کند و جریان خون به نقاط انتهایی رگ ها قطع می شود. اگر دمای درونی بدن دو درجه سانتیگراد پایین تر بیاید، سرمازدگی به سراغ آدم می آید؛ سطح هشیاری کاهش می یابد و ضربان قلب ضعیف می شود تا وقتی دمای درون بدن به ۲۴ درجه سانتیگراد برسد که قلب از کار می افتد و انسان می میرد. البته رکورد تحمل سرما مربوط به خانمی به نام آنا بگنهام است که ۸۰ دقیقه در مخلوطی از آب و یخ گیرکرده بود و دمای بدنش تا ۱۳٫۷ درجه سانتیگراد افت کرده بود. اما شانس با او همراه بود که به رغم آنکه تنفس و ضربان قلبش در این دمای بسیار پایین قطع شده بود، اما مغز او هم به حداقل فعالیت رسیده بود و از آنجا که به اکسیژن زیادی نیاز نداشت، توانست دوام بیاورد و زنده بماند. بدون آب و غذا هم می شود زنده ماند؟ خیلی ها فکر می کنند اگر مصرف روزانه آب و غذا قطع شود، آدم تا جاییکه ذخیره چربی، کربوهیدرات و پروتئین داشته باشد، می تواند به زندگی ادامه دهد؛ اما این درست نیست! چون برای مصرف چربی نیاز به ویتامین هست و این ویتامین جز از راه غذا به بدن نمی رسد! بنابراین یک آدم چاق فقط برای یکی دو هفته می تواند زنده بماند و بعد در حالیکه هنوز چاق است، می میرد! تنها چند روز آب نیاشامیدن هم کافی است تا فرد بمیرد! اما اگر فقط آب و ویتامین به بدن برسد و هیچ غذای دیگری خورده نشود، می توان تا یک سال هم زنده ماند. در روزگاران قدیم از همین روش برای رژیم غذایی استفاده می شد که البته به دلیل عوارض جانبی متعدد، این روش منسوخ شد. تا چه مدت می شود نخوابید؟ بدن انسان نیازهای فراوانی دارد که عدم تامین آنها به مرگ منجر میشود. یکی از آنها خوابیدن است که برای زنده ماندن ضروری است، اما آیا میدانستید بیخوابی زودتر از بیغذایی باعث مرگ انسان میشود!؟ فکر میکنید رکورددار بیدار ماندن چه کسی است و برای چه مدت بیدار مانده است؟ چنان که نیوساینتیست منتشر کرده، رندی گاردنر، پسر ۱۷ ساله اهل سن دیهگو، در روز ۲۸ دسامبر ۱۹۶۳ ساعت ۶ صبح از خواب بیدار شده و تا صبح روز ۸ ژانویه ۱۹۶۴ نخوابیده است، یعنی ۱۱ روز کامل بیداری! ۲۶۴ ساعت بیداری گاردنر هنوز هم رکورد علمی نخوابیدن حساب میشود که رکورد ۲۶۰ ساعتی قبل از خود را شکست. گزارش بیداری گاردنر را پژوهشگری به نام ویلیام دمنت از دانشگاه استنفورد نوشته است. جالب است بدانید که این پژوهشگر سه روز آخر را پا به پای گاردنر بیدار ماند. اما در این مدت برای گاردنر چه اتفاقی افتاد؟ او نوسانات خلقی را تجربه میکرد، در حافظه و توجه مشکل داشت، هماهنگی عملکردی نداشت، گفتارش با خطا همراه بود و حتی دچار توهم شده بود. او بعد از ۱۱ روز بیداری، ۱۴ ساعت خوابید. بر اساس گزارش دمنت، گاردنر هیچ دارویی مصرف نکرده بوده است، اما افرادی اطرافش بودهاند که او را بیدار نگه میداشتند.در غیر این صورت، بعد از ۳۶ ساعت نخوابیدن، بیداری سخت میشود و بعد از ۴۸ ساعت تقریبا دیگر نمیتوانید بیدار ماند. باید بدانید حتی در این شرایط هم، احتمال زیادی دارد که برای چند ثانیه، بدون این که متوجه شده باشید یا حتی چشمهایتان را بسته باشید، خوابیده باشید. به این پدیده میکروخواب میگویند. کسی نمیداند که گاردنر چه قدر میکروخواب داشته است. اما مشخص است که بیخوابی میتواند منجر به مرگ شود. موشهایی که بیدار نگه داشته شدند، بعد از ۲ هفته مردند، در حالی که موشهایی که گرسنه نگه داشته شدند، بیشتر از این زنده ماندند! هیچ سندی مبنی بر بیدار نگه داشتن انسان تا مرگ وجود ندارد. اما نوعی اختلال بیخوابی به نام بیخوابی خانوادگی مرگآور وجود دارد که در آن بیماران توانایی خود برای خوابیدن را از دست میدهند. این بیماران تا ۳ ماه بیشتر زنده نمیمانند. بدن انسان تا چه شتابی را تحمل می کند؟ تجربه سواری روی ترن هوایی تجربه عجیبی است، دلیلش هم این است که شتاب حرکت در آنجا زیاد است. حداکثر شتابی که مسافران ترن هوایی تجربه می کنند، پنج برابر شتاب گرانش در سطح زمین است. بیشتر از این مقدار خطرناک است، زیرا می تواند به بیهوشی مسافران منجر شود. اما نه تنها مقدار شتاب که جهت قرارگرفتن بدن هم تاثیرگذار است. اگر به حالت ایستاده باشید، این شتاب موجب می شود خون به سوی پا رانده شود و با کاهش مقدار خون در مغز، خطر بیهوشی افزایش پیدا کند. پنج تا ۱۰ ثانیه تجربه شتاب چهار تا پنج برابر شتاب جاذبه کافی است تا تجربیات نزدیک مرگ به سراغتان بیاید: تونلی از نور و به دنبالش، بیهوشی. خلبانان با استفاده از لباس ضدشتاب می توانند تا نه برابرشتاب جاذبه را تحمل کنند اما رکورد جهانی در این زمینه به دو فرد اختصاص دارد؛ دکتر فلاناگان گری که با تدابیر ویژه و استفاده از مخزن پرفشار آب برای تحمل فشار، توانست شتاب عمودی ۳۱٫۲۵ برابر شتاب جاذبه را تحمل کند. اما درباره فشار افقی، رکورد جهانی متعلق به جان استپ از پیشکسوتان نیروی هوایی ایالات متحده است که در سال ۱۹۵۴ در مجموعه ای از آزمایش های موشکی شرکت کرد و توانست تا شتاب ۴۶٫۲ برابر شتاب گرانش را تحمل کند. تا چه ارتفاعی می توان نفس کشید؟ هر چه از سطح زمین ارتفاع می گیریم، فشار هوا هم کمتر می شود و کار اکسیژن رسانی سیستم تنفس هم سختتر. نسبت به سطح مغز انسان اکسیژن درون بدن بسیار حساس است، بنابراین با کاهش فشار هوا، سردرد و سرگیجه هم شروع می شود. با حضور طولانی در ارتفاع بالای پنج هزار متر، بافت ماهیچه ای رو به زوال می رود و احتمال جمع شدن مایعات درون شش ها و مغزها افزایش می یابد که می تواند کشنده باشد. در ارتفاع بالاتر از ۷۵۰۰ متر، افت اکسیژن آن قدر شدید است که فرد هشیاری خود را از دست می دهد و حتی ممکن است منجر به مرگ شود. به همین دلیل است که کوهنوردان برای صعود به ارتفاع های بالاتر، خود را برای مقابله با فشار پایین آماده می کنند و بیشتر از کپسول اکسیژن استفاده می کنند. اما افراد بسیار کمی هستند که توانسته اند بدون استفاده از کپسول اکسیژن به قله اورست صعود کنند. ارتفاع اورست ۸۸۴۸ متر است و بابو چیری، با ۲۱ ساعت ماندن در قلهای اورست، آ ن هم بدون کپسول اکسیژن در این مورد رکورددار است. به نظر می رسد حد نهایی صعود بدون کپسول اکسیژن ارتفاع ۹هزار متری بالای سطح دریا باشد. بیشترین وزنه ای که می توان بلند کرد چند کیلوگرم است؟ رکورد جهانی بلند کردن وزنه متعلق به وزنه بردار انگلیسی اندی بولتون است که توانست وزنه ۴۵۷٫۵ کیلوگرمی را از زمین بلند کند و تا ران خود بالا بیاورد. رکورد جهانی بالا بردن وزنه تا بالای سر هم متعلق به حسین رضازاده است که در حرکت دوضرب، وزنه ۲۶۳٫۵ کیلوگرم را به بالای سر برده است. البته این وزنه برداران سنگین وزن، پنج تا شش بار قوی تر از یک آدم معمولی هستند. یک انسان معمولی به زحمت می تواند وزنه ۴۵ کیلوگرمی را به بالای سر ببرد اما یک انسان قوی حداکثر چه وزنه ای را می تواند بلند کند؟ بررسی روند رکوردزنی مسابقات وزنه برداری نشان می دهد به حد نهایی نزدیک شده ایم و بعید است کسی بتواند وزنه ۵۰۰ کیلوگرمی را از زمین بلند کند، حتی اگر از داروهای نیروزا استفاده کند. اما این محدودیت از کجا ناشی می شود؟ برخلاف باور عموم که اسکلت بندی بدن را عامل این موضوع می دانند، این محدودیت به ماهیچه های بدن ما بر می گردد. بیشترین آسیب دیدگی وزنه برداران هم مربوط به پارگی عضله است که بیشتر در نزدیکی تاندون روی می دهد. جالب اینجاست که برتری وزنه برداران هم در نحوه کنترل ماهیچه هایشان است. بدن ما مکانیسمی بازدارنده دارد که با کنترل تعداد بافت های ماهیچه ای فعال در هر لحظه، بدن را از آسیب دیدن به هنگام بلند کردن وزنه های سنگین حفاظت می کند. اما وزنه برداران با تمرین می آموزند که چطور بر این سیستم خودایمنی پیروز شوند و از بیشترین توان ماهیچه ای برای بلندکردن وزنه استفاده کنند. البته توانایی های ژنتیکی را هم نباید از یاد برد. چقدر تشعشع، انسان را می کشد؟ یک رویداد واقعی می تواند پاسخ این سؤال را بدهد. در سپتامبر ، دو نفر به یک مرکز پزشکی متروک در گویان برزیل دستبرد زدند و بعضی از تجهیزات ارزشمند آنجا را به سرقت بردند. طی یک روز آنها به استفراغ، اسهال و سرگیجه شدید دچار شدند. دلیل این مشکلات هم این بود که یکی از ابزارهایی که به سرقت برده بودند، حاوی یک منبع قوی رادیواکتیو به نام نمک کلرید سزیوم بود که برای درمان بیماران سرطانی به کار می رفت. یک سمسار محلی به نام دوایر فری هرا این ابزار را خرید و آ ن را به خانه آورد. او مجذوب نور آبی ای شده بود که شب هنگام از پودر درون این جسم تابیده می شد. او ابزار را در اتاق نشیمن خانه گذاشت و خانواده و فامیل را به تماشای این گوهر زیبا دعوت کرد! مهمانان هم این ماده را لمس کردند و آن را مثل کرم ضدآفتاب به پوست خود مالیدند، حتی بخشی از این کلرید سزیوم را با خود به خانه هایشان بردند، اما طی یک ماه، همسر فری هرا، برادرزاده شش ساله اش و دو نفر از کارمندانش از سندرم حاد تشعشعی مردند و سرجمع ۴۹ نفربه تشعشعات رادیواکتیو آلوده شدند. دوز تشعشعی که این افراد طی چند روز دریافت کرده بودند، بین ۴٫۵ تا ۶ سیور بود. هر سیور معادل مقدار تشعشعی است که به هر کیلوگرم از جرم فرد دریافت کننده، می تواند یک ژول انرژی منتقل کند. این درحالی است که در حالت طبیعی، ما سالانه ۲٫۴ هزارم سیور تشعشع طبیعی را از موادی مانند رادون دریافت می کنیم که البته آسیب رسان نیست؛ حال حساب کنید شدت تشعشعی که این افراد بخت برگشته طی چند روز دریافت کرده اند، به چه اندازه خطرناک است. محاسبات دانشمندان نشان می دهد آستانه مرگ با تشعشع حدود ۲ سیور است و در تشعشع ۶ سیوری، مرگ حتمی خواهد بود! ا ما خود فری هرا که تحت تشعشع ۷سیوری قرار گرفته بود، زنده ماند و بعدها، در سال ۱۹۷۴ درا ثر مصرف مشروبات ا لکلی جان سپرد شاید دلیل جان به در بردن فری هرا ا ز تشعشع، این بود که او بیشتر ا ز همسرش در خارج از خانه حضور داشت و این، به سلو ل های بدنش فرصت می داد تا بخشی از صدمات ناشی از تشعشع را بهبود بخشند. چند دقیقه می توان نفس را در سینه حبس کرد؟ خیلی ها نمی توانند بیشتر از یک دقیقه نفس نکشند، اما استفان میفسود در خرداد سال گذشته توانست ۱۱ دقیقه و ۳۵ ثانیه نفسش را در سینه حبس کند و رکورد جهانی نفس در سینه حبس کردن را به دست آورد. البته او این کار را در زیر سطح آب انجام داد. وقتی نفس نکشیم، واکنش هایی غیر ارادی در بدن آغاز می شود که تنفس دوباره آغاز شود و اکسیژن به بدن برسد. اما وقتی سر را به زیر آب می بریم، مثل دیگر پستانداران واکنش هایی طبیعی در بدن آغاز می شود؛ رگ های سطحی خون منقبض می شوند و جریان خون در نقاط انتهایی بدن، کاهش می یابد و در مقابل، خون بیشتری به قلب و مغز می رسد. ضربان قلب ضعیف تر می شود و با کندتر شدن گردش خون، اکسیژن کمتری هم در دیگر اندام های بدن مصرف می شود. رکوردداران حرفه ای قبل از حبس کردن نفس، تنفس های عمیق و سریعی را ا نجام می دهند تا سطح اکسیژن خون را افزایش و سطح دی اکسیدکربن را کاهش دهند. مغز ما، زمان واکنش نفس نفس زدن را با سطح دی اکسیدکربن موجود در خون تنظیم می کند؛ بنابراین با تنفس عمیق و سریع، سطح دی اکسیدکربن خون آ نقدر پایین می آید که زمان قابل توجهی را در اختیار افراد قرار دهد. با تمرین های فراوان، شش های فرد هم بزرگتر می شود و دانشمندان معتقدند می توان به زمان نفس نکشیدن ۱۵ دقیقه نیز دست پیدا کرد. RE: (اهل شب) - ИĪИĴΛ ИĪƓĤƬ☛ - 13-04-2016 در واقع توصیه میکنیم برای رسیدن به تناسب اندام هیچگاه یک مرتبه به ورزش سنگین نپردازید، بلکه قدم به قدم پیش بروید.
این کار علاوه بر تضمین رسیدن به یک اندام متناسب، باعث اعتماد به نفس شما هم میشود. درنظر گرفتن اهداف کوچک، یک روش بسیار موثر برای سوزاندن چربی و داشتن عضلات خوشفرم و خوشتراش است. ما ۷ هدف کوچک اما مفید و موِثر را به شما توصیه میکنیم که با انجام آنها، شما میتوانید اندامی زیبا و متناست داشته باشید.
● هدف۱ : طنابزدن بدون وقفه به مدت ۱۰ دقیقه:
▪ فواید: این حرکت که معمولا در مدارس ابتدایی برای کودکان درنظر گرفته میشود، علاوه برسوازندن بیش از ۱۰۰ کالری، باعث تناسب بازوها و پاهای شما میشود. در ضمن، طنابزدن، افزایش چالاکی، توازن و توان شما را هم بهدنبال دارد. این حرکت را طبق برنامه زیر، سه بار در روز انجام دهید.
▪ برنامه
ـ هفته اول: بدون طناب، ۱ تا ۲ دقیقه درجا بپرید. سپس طناب را بردارید و در هر بار چرخش طناب، یک جهش بر پای راست و یک جهش بر پای چپ انجام دهید. این نوع طنابزدن را یک دقیقه ادامه دهید. سپس طوری طناب بزنید که با هر چرخش طناب بر روی یک پایتان بپرید و این حرکت را نیز ۲ دقیقه انجام دهید
ـ هفته دوم تا چهارم: پرشهای سریع (یک پرش در هر ثانیه) بهمدت ۵ تا ۱۰ ثانیه را به برنامه قبلیتان اضافه کنید. ۱۰ تا ۲۰ ثانیه بین هر سری پرش استراحت کنید. برای شروع، ۶ بار این حرکت را تکرار کنید و بهتدریج تا ۱۲ سری حرکت افزایش دهید.
ـ هفته پنجم تا هشتم: ۳ تا ۵ دقیقه بدون استراحت، طناب بزنید. بهتدریج این میزان را در هر بار ۳۰ تا ۶۰ ثانیه اضافه کنید تا به مرز ۱۰ دقیقه برسید.
● هدف ۲ : ۱۰ حرکت شنای مردانه انجام دهید. فواید: علاوه بر دستها، تمام بالاتنهتان را بهکار میگیرد.
▪ برنامه
۱) بر روی راهپله زانو بزنید، دستهای خود را ۲ یا ۳ پله بالاتر از زانوهایتان بگذارید. سپس به آهستگی آرنجهایتان را تا کنید و قفسه سینهتان را پایین بیاورید تا به پله برسد. این حرکت شنا را ۵ تا ۱۰ بار و یک روز در میان انجام دهید تا بهتدریج برایتان آسان شود.
۲) در این مرحله، دیگر لازم نیست با کمک پلهها شنا بزنید! روی زمین مسطح زانو بزنید بهطوری که زانوهایتان کنار هم باشد، سپس دستهایتان را که به اندازه عرض شانههایتان از هم باز شده است، بر روی زمین قرار دهید. در همان حالی که زانوهایتان روی زمین تا شده است، ۵ تا ۱۰ حرکت شنا را یک روز در میان انجام دهید.
۳) هنگامی که این حرکت نیز برایتان آسان شد، زانوهایتان را از زمین بردارید و پاهایتان را صاف کنید تا تنها تکیهگاهتان بر روی زمین، پنجه پاها و کف دستانتان باشد. به آهستگی بدنتان را بهطرف زمین ببرید بهطوری که آن خط مستقیمی که از پاشنههای پایتان تا سرتان ایجاد شده همچنان حفظ شود. به این میگویند یک شنای مردانه! آنقدر تمرین کنید تا بتوانید ۱۰ حرکت شنای مردانه پشت سر هم انجام دهید. قبل از اینکه به این مرحله برسید، اگر خسته شدید، میتوانید زانوهایتان را روی زمین بگذارید و حرکت را ادامه دهید.
● هدف ۳ : ۵ کیلومتر بدوید
▪ فواید:حدود ۳۵۰ کالری خواهید سوزاند (براساس سرعت ۱۶ کیلومتر در ساعت) و پاهایتان را قوی و متناسب خواهید کرد.
▪ برنامه: وحشت نکنید. به پایان رساندن یک مسافت ۵ کیلومتری، حتی برای دوندگان هم در ابتدا یک هدف بزرگ است اما طراحی برنامه، بهگونهای است که بهتدریج پیشرفت کنید تا زمانی که به آمادگی کامل برسید و بتوانید ۵ کیلومتر را تمام کنید.
ـ هفته اول: ۵ دقیقه پیادهروی کنید و سپس ۲ دقیقه بدوید. این روش را تکرار کنید تا مسافت ۱/۶ کیلومتر را طی کنید. این کار را ۳ روز در هفته انجام دهید.
ـ هفته دوم: ۳ تا ۴ دقیقه پیادهروی کنید و سپس ۳ تا ۴ دقیقه بدوید این روش را تکرار کنید. تا در مجموع مسافت ۱/۵ تا ۳ کیلومتر را طی کرده باشید. این روش دویدن را نیز ۳ بار در هفته انجام دهید.
ـ هفته سوم: ۱ دقیقه پیادهروی کنید و ۵ دقیقه بدوید، این روش را نیز تا رسیدن به ۳ کیلومتر تکرار کنید و باز هم ۳ بار در هفته بدوید.
ـ هفته چهارم: ۳ تا ۵ کیلومتر در یک روز و ۳ روز در هفته بدوید.
ـ هفته پنجم: مانند هفته چهارم ۳ تا ۵ کیلومتر در هر روز و ۳ روز در هفته بدوید.
ـ هفته ششم: اکنون میتوانید هر روز ۵ کیلومتر را به آسانی بدوید.
● هدف ۴ : خود را از میله بارفیکس بالا بکشید.
▪ فواید: باعث تقویت بازوها، شانهها و عضلات بالای پشتتان میشود.
▪ برنامه: بارفیکس از آن ورزشهایی است که بهخاطر سختیاش، همه از آن فرار میکنند و معمولا در امتحانات ورزش مدرسه و دانشگاهها، پایینترین نمرات را نصیب آدم میکند. اگر شما طبق برنامه عمل کنید، این حرکت برای شما خیلی آسانتر خواهد شد.
۱) یک صندلی در زیر میله بارفیکس قرار دهید. روی صندلی بایستید و سپس میله بارفیکس را طوری بگیرید که دستانتان به اندازه عرض شانههایتان باز و کف دستتان به طرف مخالف صورتتان باشد. حالا خود را بالا بکشید تا چانهتان به بالای میله برسد و همزمان با بالاکشیدن نفس خود را بیرون بدهید. سپس با شروع تنفس بعدی به پایین بروید تا پایتان به صندلی برسد. ۳۰ ثانیه تا ۱ دقیقه استراحت کنید و مجددا حرکت را تکرار کنید. برای شروع، ۲ تا ۳ بار حرکت خوب است ولی بهتدریج که قویتر میشوید، بر تعداد حرکات اضافه کنید.
۲) هنگامی که توانستید ۵ بار پشت سر هم خود را با کمک صندلی از میله بارفیکس بالا بکشید (بارفیکس بزنید)، صندلی را از زیر پایتان بردارید و خودتان را کاملا بالا بکشید.
● هدف ۵ : یک حرکت تعادلی یوگا را یاد بگیرید: فواید: تنهتان را مستحکم میکند و انعطافپذیری و قدرت بالاتنهتان را افزایش میدهد.
▪ برنامه
۱) پاهایتان را به هم بچسبانید و بایستید، دستهایتان را بهطرف سقف بالا بکشید. پاشنههایتان را بلند کنید و بر روی پنجه پاهایتان بایستید، سپس به آهستگی زانوهایتان را تا کنید تا باسنتان به ۳ سانتیمتری پاشنههای پایتان برسد. در طی انجام این حرکت پشتتان باید کاملا صاف باشد. اگر حفظ تعادل در این مرحله برایتان سخت است، یک لوله چوبی را زیر پایتان قرار دهید تا برایتان راحت شود.
۲) سپس زانوهایتان را از هم باز کنید و کف دستهایتان را که به اندازه عرض شانههایتان از هم باز است را روی زمین و در ۳۰ سانتیمتری پاهایتان بگذارید: انگشتهایتان را از هم باز کنید بهطوری که انگشت وسطیتان بهطرف جلو باشد.
۳) در این مرحله آرنجهایتان را تا کنید تا آرنجهایتان زیر زانوهایتان قرار بگیرد. نگاهتان را مستقیم به جلو حفظ کنید.
۴) همانطور که انگشتان پایتان روی زمین است، تنهتان را بهطرف جلو بکشید و سپس پاهایتان را در حالی که آرنجهایتان مختصری تا شده است و تمام وزنتان بر روی دستهایتان متمرکز شده، از زمین بلند کنید. قبل از انجام این کار، یک بالش یا تشک جلوی خود بگذارید تا در صورتی که به طرف جلو افتادید ، آسیب نبینید. این حرکت را آنقدر تکرار کنید تا بتوانید ۳۰ ثانیه در حال تعادل بر روی دستانتان بمانید.
● هدف۶ : سرعت دویدن خود را افزایش دهید.
▪ فواید: ۱ کیلومتر دویدن سریعتر، میتواند میزان مصرف کالری را تا نزدیک به ۳۰ درصد افزایش دهد.
▪ برنامه ۱۰ هفتهای
۱) هفته اول: با سرعت معمولی که برایتان راحت است. ۳ روز در هفته بدوید و یا در فواصل آن پیادهروی کنید.
۲) هفته دوم: فواصلی را که در زیر گفته میشود به برنامه معمول دویدنتان اضافه کنید: با دویدن معمولی به مسافت ۱ کیلومتر شروع کنید، ۱ کیلومتر بعدی را به این صورت بدوید؛ ۳۰ ثاینه سریع و سپس یک دقیقه معمولی بدوید. سپس با یک کیلومتر دویدن معمولی، خود را سرد کنید. این برنامه را یک روز در هفته انجام دهید و ۲ روز دیگر در هفته همان برنامه دویدن / پیادهروی هفته اول را انجام دهید.
۳) هفته سوم: برنامه هفته اول را تکرار کنید.
۴) هفته چهارم: برای افزایش قدرت و استقامت پاهایتان از یک تپه یا مسیر سربالایی بهطرف بالا بدوید. این تپه یا مسیر سربالایی باید طوری باشد که بالا دویدن از آن ۴۵ تا ۶۰ ثانیه برای شما طول بکشد (اگر تردمیلدارید، آنرا بر روی شیب ۳ تا ۴ درصد تنظیم کنید.)
روش انجام کار به این صورت است: برای گرمکردن خود، یک کیلومتر بر روی زمین صاف بدوید. سپس از مسیر شیبدار یا تپه بالا بدوید و بعد بهتدریج سرعت خود را کم کنید، ۲ دقیقه استراحت کنید و ۲، ۳ بار دیگر دویدن از سربالایی را تکرار کنید. خود را با دویدن آهستهتر روی زمین صاف، سرد کنید. این تمرین را یک بار در هفته، علاوه بر برنامه دویدن / پیادهروی در روزهای دگیر، انجام دهید.
۵) هفته پنجم: برنامه هفته اول را تکرار کنید.
۶) هفته ششم: برنامه هفته دوم را تکرار کنید.
۷) هفته هفتم: برنامه هفته اول را تکرار کنید.
۸) هفته هشتم: برنامه هفته چهارم را تکرار کنید.
۹) هفته نهم: برنامه هفته اول را تکرار کنید.
۱۰) هفته دهم: برنامه هفته دوم را تکرار کنید.
● هدف ۷ : یک روز تمام پیادهروی کنید ۱۵( تا ۲۵ کیلومتر)؛ فواید: بیش از ۱۵۰۰ کالری خواهید سوزاند، پاها، دستها و پشتتان تقویت میشود و بر چالاکی، توازن و سرعت شما افزوده خواهد شد.
▪ برنامه
۱) مسافت: هر هفته ۲ ساعت پیادهروی کنید (حدود ۱۰ کیلومتر.) در دفعات بعدی هر بار ۲۰ تا ۳۰ دقیقه به برنامهتان اضافه کنید تا به ۴ ساعت برسد.
RE: (اهل شب) - ИĪИĴΛ ИĪƓĤƬ☛ - 13-04-2016 - سعی کنید در هوای آزاد و بدون آلودگی ورزش نمائید . در صورتی که تمرینات ورزشی در مکان های سرپوشیده انجام می گیرد ، تهویه هوای داخلی این گونه اماکن الزامی است . ۲ - هنگام ورزش از لباس های مناسب همان رشته ورزشی استفاده نمائید . هرگز با لباس های معمولی و روزانه خود به ورزش نپردازید . ۳ - در خرید کفش ورزشی توجه بیشتری نشان دهید و سعی کنید اندازه کفش را مناسب انتخاب نمائید تا پا در آن به راحتی قرار گیرد . کفش های بزرگتر یا کوچکتر از اندازه پا به هیچ عنوان توصیه نمی گردد . ۴ - سعی کنید هنگام ورزش از جوراب های نایلونی کمتر استفاده نمائید . استفاده از جوراب های نخی یا الیاف طبیعی مناسب تر است . ۵ - در هنگام ورزش کردن در زمین یا سالن ها دقیقاً به موانع و خطراتی که امکان دارد پیش بیاید توجه کنید و از برجستگی ها و یا فرورفتگی های محیط بازی اطلاع داشته باشید. ۶ - هنگام استفاده از ابزار و وسایل ورزشی هوشیار باشید و چگونگی استفاده آن را بدانید تا از ورزش خود لذت ببرید. ۷ - سعی کنید ورزش و تمرینات را با توجه به فصل انجام دهید . اگر در فصل گرما هستید ، ورزش ها و حرکات را سبک ، ملایم و با فاصله انجام دهید و اگر در فصل سرما هستید ، حرکات و تمرینات را پی در پی و به تندی انجام دهید. ۸ - از نوشیدن آب زیاد یا آشامیدنی های بسیار سرد در خلال ورزش بپرهیزید . ۹ - در فصل تابستان جهت استفاده از استخر و شنا ، حتماً قبل از داخل آب شدن ، دوش بگیرید تا بدن نسبت به آب سرد عادت نماید . ۱۰ - پس از فعالیت های ورزشی در معرض جریان هوای سرد قرار نگیرید زیرا احتمال ابتلا به امراض مختلف منجمله بیماری های کلیوی همواره وجود دارد . ۱۱ - پس از ورزش ، جهت نظافت بدن ، دوش با آب گرم را فراموش ننمایید . ضمناً از حوله مخصوص به خود استفاده کنید . ۱۲- سعی کنید پس از تمرین و بازی ، لباس های ورزشی خود را شسته و در زیر نور آفتاب خشک کنید . زیرا لباس های ورزشی آغشته به عرق بدن ، محیط مناسبی برای رشد قارچ های بیماری زایی است که در صورت استفاده مجدد از آن ها می توانند انسان را مبتلا نمایند . ۱۳ - بهتر است فاصله مصرف غذا تا شروع تمرینات ورزشی ، کمتر از ۳ ساعت نباشد تا هضم و جذب مواد غذایی انجام گرفته و خون به مقدار کافی در دسترس ماهیچه ها باشد . ضمناً از نیمساعت مانده به تمرین تا یک ربع بعد از تمرین ، از صرف نوشیدنی خیلی سرد باید خودداری شود . ۱۴ - احساس خستگی و کوفتگی در پایان تمرین مخصوصاً در مسابقات ورزشی دست می دهد . در این حالت بدن کاملاً به حالت عادی برنگشته و آمادگی هضم معمولی غذا را ندارد و مدتی طول می کشد تا پس از فعالیت شدید ، اشتها به وجود آید . بنابراین بعد از تمرینات و مسابقات ، تنها مواد غذایی مناسب ، نوشیدنی، مخصوصاً آب میوه است. ۱۵ - پیوسته اصول انسانی و احترام به دیگران را مد نظر داشته و همانند یک ورزشکار واقعی رفتار نمایید . RE: (اهل شب) - ИĪИĴΛ ИĪƓĤƬ☛ - 14-04-2016
هر کدام بطور جداگانه قوانین مسابقاتی داشته باشند که در طول سال 2 یا 3 بار مسابقات بصورت سبک مستقل برگزار شود و در این مسابقات تمام زیر شاخه های سبک مستقل وظیفه دارند نیروهایشان را شرکت دهند و خودشان نیز به عنوان پرسنل مسابقات حضور داشته باشند. و بهترین فایترهای سبک مستقل مشخص و اعلام گردد.
نحوه برگزاری مسابقات به دو صورت انجام می گیرد مسابقات در داخل رینگ و در تاتامی
نوجوانان جوانان بزرگسالان 2 راند 1.5 دقیقه 3 راند 1.5 دقیقه 3 راند 2 دقیقه 31 - 39 - 43 - 34 - 42 - 44 - 37 - 45 - 46 - 40 - 48 - 49 - 43 - 51 - 52 - 46 - 55 - 56 - 49 - 59 - 60 - 53 - 63 - 64 - 57 - 67 - 68 - 61 - 71 - 72 - 65 - 76 - 77 - 69 - 81 - 82 - 73 - 86 - 87 - 73 + 86 + 92 - وظایف هیات ژوری
هر مبارز باید کمک و یک دستیار کمک داشته باشد مگر در زمان استراحت مقررات زیر را رعایت کند:
چنانچه در حین مسابقه با انجام حرکات غیر مجاز از داور وسط سه بار اخطار دریافت کند در همان راند بازنده محسوب می شود. حرکات غیر مجاز
RE: (اهل شب) - ИĪИĴΛ ИĪƓĤƬ☛ - 15-04-2016 ![]() تصور کنید هنگام مشت زدن یا شنا رفتن قدرت آرنجتان را در مشتتان احساس می کنید . به کیسه بوکس یا ماکیوارا چند ضربه مشت محکم وارد کنید . تمرکز کنید و آرنجتان را قدرت اصلی پشت ضربه هایتان قرار دهید . فکر کنید که مشت شما ،آرنج شماست اکنون مجدداً به کیسه ضربه بزنید و سپس بر روی بندهای انگشتتان شنا بروید . به شنا رفتن ادامه دهید اما این بار هنگام شنا به جای آنکه بر روی دستانتان پایین بیایید با آرنج پایین بیایید . پس یکبار دیگر قدرت آرنجتان را در مشتتان احساس می کنید . وقتیکه به این تمرین توصیه شده توسط بوکسور روسی ، مهودینوف که استاد ورزش است می پردازید می بایست متوجه سه نکته باشید :
1- هم ضربات و هم شنا رفتن شما از قبل قویتر شده اند . قطعاً تمام وزنتان را پشت ضربه هایتان قرار دادید . 2- عضلات نیم تنه شما به خصوص عضلات سینه بیشتر در این فعالیت درگیر شده اند . 3- اگر شانه های شما پیش از این ضعیف بوده اند ، مطمئن باشید که پس از این تمرین دیگر شما را ناراحت نخواهند کرد .تمام نکاتی که در بالا گفته شد فقط توسط یک تمرین ساده حاصل میگردد! اگر در منزل بارفیکس دارید سعی کنید همین تمرین را با بارفیکس انجام دهید یعنی به جای آنکه با زور بازو خود را بالا بکشید با نیروی عضلات آرنج این کار را انجام دهید . پس از مدتی حتما افزایش قدرت عضلات در دستان را احساس خواهید نمود . تساتسولین می گوید : در نیروی ویژه اتحاد جماهیر شوروی که با سمت مربی در آن ها خدمت میکردم ، در آخرین روزهای امپراطوری منحوس کمونیست ها با مبارزه ای منحصر به فرد رو برو شدم . ارتش ویژه روسیه مجبور بود که بر اساس دستور صادره در کمتر از یکسال سربازانی کار آمد و ماهر آماده سازد و ما این کار را انجام دادیم . مهارتهای آموزشی که نامربوط بودند اصلاح شدند به طوری که میشد به کمک آموزشهای مربوطه در طی شش ماه سربازهایی کار آمد برای جنگ تن به تن آماده کرد . این سربازها از نیروی بدنی بالایی برخوردار بودند . تکنیک "قدرت آرنجت را در مشت احساس کن" یکی از میانبرهای بی چون و چرای ما برای تعلیمات بود . در یک مدرسه هنرهای رزمی معمولی شاید ماهها و یا شاید سالها طول بکشد تا هنرجویی دست از ضربه زدن با بازویش بردارد و از وزن خود در مشت زدن استفاده کند .اما، تعلیمات "قدرت آرنجت را در مشت احساس کن" همین کار را در عرض چند ساعت انجام می دهد . حتی شما ناخواسته از مزایایی دیگر بر خوردار می شوید . در تمام تمرینات فشاری از قدرت بالاتری برخوردار شده و فشار کمتری بر شانه های خسته شما وارد خواهد شد . اکنون زمان آن است که منظور خود را برایتان واضح تر بیان کنم . اول اینکه می توان مهارتهای کلیدی مبارزه را در کسری از زمان آموخت و در آن استاد شد . هیچ هنرجوی بدی وجود ندارد ، اگر ایرادی وجود دارد آن ایراد از طرف استاد (معلم) بد است . جف مارتن یکی از مربیان تاکتیهای دفاعی و آموزشی تیم امنیتی هسته ای فدرال آمریکا پس از برگزاری دوره S.W.A.T PT گفت : من در یک روز ، بیشتر از ده سال آموزش کنگ فو ، آموخته ام . دوم اینکه : مهارتهای رزمی و آموزشی قدرت هر دو یکی هستند . اهداف ایجاد قدرت اهداف همگانی هستند : به کارگیری درست و به موقع آنها در دوجو و ورزشگاه کارآیی شما را افزایش می دهد و بالعکس . به آموزش قدرت می بایست به چشم یک مهارت و یا هنر رزمی نگاه کرد و نه یک سوخت و ساز بیهوده و بی هدف . این آموزشها نتایجی سریع به دنبال دارد . در آخرین سفرم به اوکیناوا توانستم در طی دو روز ده تا پانزده عدد شنا به رکورد حداکثر اساتید تیم نیروی دریایی آمریکا به خصوص جنگجویان ورزیده اضافه نمایم . RE: (اهل شب) - ИĪИĴΛ ИĪƓĤƬ☛ - 16-04-2016 هراس بی جهت مانند ترس است، حالتی که در آن ما حتی فاقد کنترل رفتار و دنیای اطرافمان هستیم.تنفر حالت شرطی بسیار بدی از یک فرد است که در فکر ما به وجود می آید، از تماس با او اجتناب می کنیم و ممکن است بدترین چیزها را برای او آرزو کنیم، شاید حتی امیدوار باشیم که او مصیبتی را تجربه کند. هر سه هیجانی که در اینجا نام برده شد، هرکدام به شکلی است که در اینجا آنها را به طور ساده عصبانیت خواهیم نامید. هیجانات ثانویه ای در حواس ما وجود دارند که از هیجانات دیگر ناشی می شوند، از قبیل: آسیب دیدن، ترس، گناه، ظلم، یأس و غیره.به طور کلی ما توسط دو باور کنترل می شویم : 1 - ما باور داریم که باید بعضی چیزها را داشته باشیم که دیگران مانع از این شده اند که ما آنها را داشته باشیم. این موارد می تواند چیزهایی مانند: خواب، غذا، پناهگاه، آسودگی فکر، همسر یا اشخاص دیگری که ما به آنها وابسته هستیم باشد. بعضی از عصبانیت هایی که ما نسبت به دیگران داریم واقعاً یک فرافکنی از احساس عصبانیت نسبت به خودمان است. اگر ما بتوانیم در آن موقعیت ها خودمان را درک کنیم و بپذیریم، ممکن است دیگران را هم درک کنیم و بپذیریم. 2-ما باور داریم شخصی که ما درباره او احساس عصبانیت داریم مسئول این ماجراست، برای این که ما این گونه درک می کنیم. ما باور داریم که اگر آن فرد نبود، ما بدبخت نبودیم؛ آن مرد یا زن مسئول درد و بدبختی ماست. عصبانیت همچنین می تواند شروعی باشد که دلالت دارد بر تغییر اساسی در یک فرد یا حتی در تمامی یک جامعه. عصبانیت می تواند منبعی از انرژی باشد که صرف تبدیل شدن به سوی اتفاقات غیرعادلانه و منفی اطراف ما می شود. با فهمیدن، شناختن، بیان کردن و شرح دادن بسیاری از نیازهای ابتدایی مان قبل از عصبانیت، می توانیم قدرت و عزت نفس خودمان را به دست آوریم. نیاز ما با عصبانی شدن نسبت به دیگران، برآورده نمی شود. ما می توانیم یاد بگیریم که این انرژی را به طرق غیر خشن اظهار کنیم. تکنیک های گوناگونی برای تخلیه هیجانی این انرژی وجود دارد که به هیچ وجه به طرف دیگران صورت نمی گیرد. همچنین مواردی وجود دارد که ما به منظور گرفتن نتیجه به عنوان این که مسئول هستیم ممکن است نیاز به اظهار عصبانیت داشته باشیم. می توانیم این کار را بدون این که دیگران را فریب دهیم یا به آنها آسیب برسانیم انجام دهیم. تنفر از دیگران براساس ضعف و تا حدودی جبران قابلیت ها است. یک شخص قوی به ندرت متنفر می شود. ما عصبانیت خودمان را تا اندازه ای تشخیص می دهیم، بیان می کنیم ، راه های غیر مضر ابراز آن را شرح می دهیم، و انرژی آن را در جهت مثبت، به سوی قدرتمند شدن خودمان و تغییر اجتماعی متمرکز می کنیم. فهرستی از بعضی از علل رایج عصبانیت نسبت به دیگران، می تواند بدین ترتیب باشد : 1 - وقتی دیگران کاری را انجام می دهند که موافق نظر ما نیست . 2 - وقتی دیگران ما را درک نمی کنند. 3 - وقتی دیگران مانع از ارضای نیازهای ما می شوند (یک نیاز می تواند روان شناختی باشد از قبیل نیاز به مورد قبول دیگران قرار گرفتن، مورد احترام دیگران بودن، یا داشتن عزت نفس ) 4 - وقتی دیگران به ما احترام نمی گذارند. 5 - وقتی دیگران فکر می کنند که برتر از ما هستند. 6 - وقتی دیگران سعی در کنترل یا سرکوبی ما دارند. 7 - وقتی دیگران ما را مورد انتقاد قرار می دهند. 8 - وقتی به ما دروغ می گویند یا درباره زندگی خصوصی ما صحبت می کنند. 9 - زمانی که دیگران ما را اذیت می کنند یا شخصی بر روی کارهای ما دقیق می شود. 10 - وقتی دیگران مقاصد شر یا انگیزه های پنهانی دارند. 11 - وقتی دیگران منفی نگر هستند، شکایت می کنند، ناله می کنند، انتقاد می کنند. 12 - زمانی که بعضی از افراد فکر می کنند بیشتر از همه می دانند. 13 - وقتی بدون این که بپرسیم به ما اطلاعات می دهند. 14 - وقتی افراد نقش قربانی یا بدبخت را بازی می کنند و می خواهند به آنها توجه شود. 15 - زمانی که دیگران برای مراقبت از خودشان پرستار نمی گیرند یا محموله و بار خودشان را حمل نمی کنند. 16 - وقتی افراد زیاد اشتباه می کنند. 17 - زمانی که افراد به قولشان یا قرار ملاقات توجه نمی کنند. 18 - وقتی دیگران ضعیف و وابسته هستند. 19 - هر وقت سایرین خودپسندانه عمل می کنند و نسبت به نیازهای ما بی اعتنایی می کنند. 20 - هنگامی که دیگران از ما یا سایرین استفاده می کنند. 21 - وقتی دیگران سرد و غیر حساس هستند. 22 - زمانی که افراد نسبت به دنیای اطرافشان یا تعهدات خود احساس مسئولیت نمی کنند. 23 - وقتی دیگران تنبلی می کنند. 24 - زمانی که نیازهای ما را نادیده می گیرند. 25 - وقتی دیگران ما را نادیده می گیرند و سایر دلایل دیگر. جالب توجه خواهد بود که در برابر رفتار کردن طبق این موارد از اول تا آخر در این فهرست کلمه «من» را جایگزین کلمه «دیگران» نماییم. وقتی ما از دست خودمان عصبانی هستیم می توانیم برای خاتمه دادن به آن، تغییرات مشابهی را در عبارتمان ایجاد کنیم. این تجربه ممکن است فاش کند که بعضی از عصبانیت هایی که ما نسبت به دیگران داریم واقعاً یک فرافکنی از احساس عصبانیت نسبت به خودمان است. اگر ما بتوانیم در آن موقعیت ها خودمان را درک کنیم و بپذیریم، ممکن است دیگران را هم درک کنیم و بپذیریم.اعمال مثبتی را که پیش از عصبانیت یا تنفر می توانیم انجام دهیم عبارت اند از : 1 - آیا ما می توانیم شخص دیگری بشویم؟ ویژگی های منفی و ضعف ها را بشناسیم. همه ما عیوبی داریم و لحظاتی وجود دارد که ما به دیگران احترام نمی گذاریم و آنها را دوست نداریم. 2 - اگر ما اعتقاد داشته باشیم که اتفاقات تصادفاً رخ می دهند و این که آنچه را در هر لحظه برای روند ترقی خود نیاز داریم به درستی در زندگی معین کنیم، قادر خواهیم بود مسئولیت آنچه را که اتفاق می افتد بر عهده بگیریم و دیگران را مقصر ندانیم. عصبانیت می تواند منبعی از انرژی باشد که صرف تبدیل شدن به سوی اتفاقات غیرعادلانه و منفی اطراف ما می شود. با فهمیدن، شناختن، بیان کردن و شرح دادن بسیاری از نیازهای ابتدایی مان قبل از عصبانیت، می توانیم قدرت و عزت نفس خودمان را به دست آوریم. نیاز ما با عصبانی شدن نسبت به دیگران، برآورده نمی شود. ما می توانیم یاد بگیریم که این انرژی را به طرق غیر خشن اظهار کنیم. 3 - ما نیاز به درک این مطلب داریم که تنها خالق حقیقت خودمان هستیم و این که مجذوب زندگی هستیم و دیگران با آنچه که ما در درون خودمان احساس و فکر می کنیم و با آنچه ما یاد می گیریم هیچ شباهتی ندارند. 4 - ما می توانیم انرژی خود را به سوی تغییر دادن یا خنثی کردن آنچه که ما را عصبانی می سازد هدایت کنیم. 5 - ما می توانیم ویژگی های منفی و ضعف هایمان را بشناسیم و بفهمیم و بنابراین درک بهتری از دیگران داشته باشیم. 6 - ما می توانیم بخشیدن را یاد بگیریم و دیگران و خودمان را به صورتی که هستیم دوست داشته باشیم. عصبانیت و راه حل آن مترجم : مصطفی شبیری |