![]() |
باز هم احساس کرده اي که شايد من هستم - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: عاشقانه ها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=58) +---- موضوع: باز هم احساس کرده اي که شايد من هستم (/showthread.php?tid=9597) |
باز هم احساس کرده اي که شايد من هستم - Armina - 21-06-2012 باز هم احساس کرده اي که شايد من هستم و چه خودخواهانه تنهايي عاشقي ميکني و من چه مظلومانه عشق را سکوت ميکنم به سادگي يک رهگذر عشق مي ورزي سخن شيرين ميگويي ولي فردا راهت را گم ميکني و هر روز پنجره را باز ميکنم به آسمان مينگرم گاهي خورشيد را ميبينم و شايد تورا حتي نميدانم خانه ات کجاست به روي همه در باز ميکني و با نگاهي و لبخندي دررا ميبندي تو آمدي عاشق باشي ولي رفتن را خود بمن آموختي تو آمدي به ديدارم که تا هروقت دلت خواست مرا ببيند ولي دلت دروغ ميگفت چشمهايم صبور شده اند وقتي که باور کردند چشمهايت باور کردني نيست در فصل بهار سال نو در خانه تکانيه دلت عشق کهنه شعرهايم را دور بريز ديوار فاصله ها بسيار بلند است و من هرروز صدايت ميکنم در شلوغي ايستگاه دلت صدايم را نميشنوي دلم اول آشنايي غربت را فهميد و به روياها رفت و اين حادثه نهان شد بيصدا شد و غريبانه فراموش شد RE: باز هم احساس کرده اي که شايد من هستم - Armina - 27-06-2012 ممنون که این همه خوندینش ![]() RE: باز هم احساس کرده اي که شايد من هستم - キム尺刀ム乙 - 27-06-2012 من خوندم ![]() RE: باز هم احساس کرده اي که شايد من هستم - (raha) - 27-06-2012 من خوندم ممنون RE: باز هم احساس کرده اي که شايد من هستم - Armina - 29-06-2012 بسه دیگه........اه ![]() RE: باز هم احساس کرده اي که شايد من هستم - Armina - 18-08-2012
خاطره
عکس هایت تمام سهم من از تو! دوباره سر به سر عکس هایت می گذارم............. دوباره با عکس هایت خاطره بازی می کنم........... دوباره اخم میکنی دوباره اشکالی ندارد باز قصه پیچ میخورد دوباره..................... مجهول!! RE: باز هم احساس کرده اي که شايد من هستم - Armina - 26-11-2012 . ای چرخ و فلک دوندگی ما را کشت بر درگاه خالق بندگی ما را کشت . . . RE: باز هم احساس کرده اي که شايد من هستم - melodi+ - 04-12-2012 گاهی دلم می خواد دستمو بزارم زیر چونم.. چشم تو چشم خدا بشم.. بهش بگم خب که چی مثلا؟؟!! RE: باز هم احساس کرده اي که شايد من هستم - Armina - 04-12-2012 تنهایی نامِ دیگر پاییز است … هرچه عمیق تر ، برگ ریزان خاطره هایت بیشتر … RE: باز هم احساس کرده اي که شايد من هستم - melodi+ - 04-12-2012 خدایا احساس میکنم هرچی بیشتر برای رهایی از مرداب دلتنگی و سختی های این دنیا دست و پا می زنم بیشتر غرق می شم و فرو میرم ! خودت آره خودت می گی هر وقت به لبه پرتگاه رسیدی نترس ! چون یا دستت رو میگیرم یا پره پرواز میدم بهت خدای من خودت که خوب می دونی بدون تو هیچم فکر کنم وقتش رسیده ، سنگ ریزه های زیر پام در حال فرو ریختنه لطفا پره پروازی بهم بده ، چون دیگه نمیخوام روی این زمین باشم ... |