![]() |
داستان واقعی - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19) +--- موضوع: داستان واقعی (/showthread.php?tid=99073) |
داستان واقعی - negin2000 - 31-03-2014 پسری به دختر که تازه باهاش دوست شده بود میگه. امروز وقت داری بیای خونمون؟ دختره:مامانم نمیزاره با چه بهونه ای بیام؟ پسره: بگو میخوام برم استخر دختره اومد خونه ای دوست پسرش پسر ..تو که اومدی استخر باید موهات خیس باشه برو حموم موهاتو خیس کن دختره وقتی میره حموم پسر یک یکی به دوستاش زنگ میزنه ..... پسر و دوستا یک یکی میرن حموم یکی اخری که میره حموم بعد 1تا 2ساعت دیدن خیلی دیر کرده رفتن حموم دیدن دختره وپسره رگ دستاشونو با هم زدند و گوشه ای حموم افتادن و گوشه ای حموم پسر با خون اش نوشته نامردا خواهرم بود RE: داستان واقعی - m.r.gomez - 31-03-2014 واااااااای ![]() ![]() ![]() خیلی گناه داشت ![]() دلم شادی می خواهد وسعتش زیاد نیست ، به اندازه کف دستانت دستانم را بگیر … RE: داستان واقعی - ...asall... - 31-03-2014 واییییییییی ![]() ![]() ![]() ![]() عزیز بازم تکرارییییییی RE: داستان واقعی - # αпGεʟ - 03-04-2014 خیلی کم بود RE: داستان واقعی - ✘PETER✘ - 07-04-2014 تکراریییییییییییی RE: داستان واقعی - ♥CRAZY G!RL♥ - 13-04-2014 کم بــود ![]() RE: داستان واقعی - ຖēŞค๑໓ - 13-04-2014 واییییییییییییییییییییییییییییی دخترا مواظب باشین |