10-07-2014، 16:04
طرف زنگ میزنه فست فود میگه یه پیتزا میخواستم
پیتزا فروشه میگه به نامه ؟
طرف میگه آخ آخ ببخشید ، به نام خدا ، یه پیتزا میخواستم
احوال پرسی حیف نون :
حالا ما تلفن نداریم ، تو نباید یه زنگی به ما بزنی ؟
طرف ریش پرفسوری میزاره به زنش میگه تا نتراشیدمش هر سوال علمی داری بپرس
طرف تو خیابون یه نفرو میبینه که رو زمین خوابیده دلش میسوزه
میگه چرا اینجا خوابیدی ؟ بیا بریم کوچه ی ما بخواب
پیتزا فروشه میگه به نامه ؟
طرف میگه آخ آخ ببخشید ، به نام خدا ، یه پیتزا میخواستم
احوال پرسی حیف نون :
حالا ما تلفن نداریم ، تو نباید یه زنگی به ما بزنی ؟
طرف ریش پرفسوری میزاره به زنش میگه تا نتراشیدمش هر سوال علمی داری بپرس
طرف تو خیابون یه نفرو میبینه که رو زمین خوابیده دلش میسوزه
میگه چرا اینجا خوابیدی ؟ بیا بریم کوچه ی ما بخواب
به طرف میگن شما به اون حشره که خیلی کوچیکه و میشینه روی گل و شهد گل رو میخوره و عسل درست میکنه چی میگید ؟
میگه : ما بهش میگیم خسته نباشی حشره !
میگه : ما بهش میگیم خسته نباشی حشره !
یارو میره ترکیه ، جیبشو میزنن به جایی نمیرسه ، میگه واگذارتون میکنم به کلید اسرار !
یه بنده خدایی از جوی آب می پره ، ازش فیلم می گیرین
دور آهسته می ذارن می افته تو جوی آب
دور تند می ذارن می خوره به دیوار !
دور آهسته می ذارن می افته تو جوی آب
دور تند می ذارن می خوره به دیوار !
سر به دختر : میخوای خورشید زندگی من باشی ؟
دختر : آره
پسر : پس ۹۲,۹۵۵,۸۸۷٫۶ مایل از من دور بمون !
دختر : آره
پسر : پس ۹۲,۹۵۵,۸۸۷٫۶ مایل از من دور بمون !
به طرف میگن : سگتون بچه ی ما را گاز گرفته ، میگه : اولا سگ ما گاز نمی گیره ، ثانیا سگ ما همیشه بسته است ، ثالثا ما سگ نداریم !
یارو قبض آب رو براش میبرن میبینه قیمت ۷ میلیون اومده ، تلفون میزنه به اداره آب میگه نکنه بارونم به حساب منه !
یه مورچه و یه زرافه با هم ازدواج میکنند ، شب عروسی مورچه گم میشه ، بعد از یک هفته پیداش میشه بعد زرافه بهش میگه : این همه مدت کجا بودی ؟ مورچه میگه : تو راه بودم که بیام بوست کنم !
مامانه به بچه هه میگه : می دونم شیطون گولت زد موهای خواهرتو کشیدی !
بچه هه میگه : آره ولی لگدی که زدم تو شیکمش ابتکار خودم بود
بچه هه میگه : آره ولی لگدی که زدم تو شیکمش ابتکار خودم بود
قورباغه و زنبور با هم ازدواج میکنند ، قورباغه میگه قوقوقوقوقوربونت برم ، زنبور میگه وظ وظ وظ وظ وظیفته
گفت از حادثه ای لبریزم ، من پر از فریادم ، در درونم غوغاست
گفتم این حال تو را می فهمم ، دستشویی آن جاست !
گفتم این حال تو را می فهمم ، دستشویی آن جاست !
حیف نون ناراحت بوده ، ازش میپرس چرا ؟
میگه نمی دونم چرا زنا این قدر به شوهراشون مشکوکن ، ۴ تا زن دارم همشون اینجورین !
طرف واسه ماهی گیری نارنجک میندازه تو رودخونه ، بعد یه مشت ماهی ریز میاد رو آب ، میزنه زیر گریه میگه الهی بمیرم زدم تو مهدکودکشون
نصیحت طرف به پسرش :
هیچوقت زن نگیر ، به پسرت هم بگو زن نگیره
هیچوقت زن نگیر ، به پسرت هم بگو زن نگیره
طرف میره خواستگاری ، از دختره خوشش نمیاد ، به بابای عروس میگه : ما میریم یه دور میزنیم ، بر می گردیم ، راستی تا ساعت چند بازید ؟
یارو با زنش قهر میکنه یه پرده میکشه وسط خونش میگه بذار تو غربت بمیرم