شیطون

[ابراهیم هادی]

ننندوستی تعریف کرد شیطون خیلی زرنگه درو ببندی از دیوار میاد تو حتی اگه یک روزنه امید داشته باشه کارشو می کنه یه مثالی هم زد (با عرض معذرت) یه بچه ای شب ها خیلی تو جاش می شاشید مادرش از دستش خسته شد و گفت بچه جون چرا اینکارو میکنی؟ گفت هر شب که می خوابم شیطون میاد گولم می زنه که این کارو بکنم مادرش گفت این شب که شیطون اومد بهش بگو ما دیگه تاید نداریم و نمی تونیم هر روز شست وشو کنیم بچه گفت چشم شب شیطون اومد گفت یالا بچه باید بشاشی بچه قضیه رو گفت که مادرش بهش چی گفته شیطون گفت اینکه کاری نداره بیا بیریم کارخونه تاید سازی هر قدر خواستی بردار تو عالم خواب با هم رفتن کارخونه تاید سازی تا خواستن برگردن مدیر کاخونه رسید و دید که اینا دارن تاید می دزدن سریع رفت پای بچه رو گرفت بچه گفت آی شیطون کمکم کن گفت برین به کلش ولت کنه بچه رید تو کله مدیر و خلاص شد ولی صبح دید به جای اینکه تو خودش بشاشه........ شمام حواستون باشه شب ها با شیطون کجاها می رید