16-11-2014، 21:30
هیرارشی یا سلسله مراتب یکی از مهم ترین واژه های علوم اجتماعی است.بدون واژه سلسله مراتب قشربندی بی معنی است.سلسله مراتب یک سازه و ساختار است که در آن افراد و گروهها بر اساس قدرت اقتدار و منزلت دسته بندی می شوند.واژه سلسله مراتب واژه ای است با ریشه یونانی که از روحانیت کاتولیک گرفته شده است.قضاوت هر جز نسبت به رده دیگر از مهم ترین ویژگی های سلسله مراتب است.واژه سلسله مراتب دارای چند معنی می باشد:1
.در جامعه سلسله مراتب فرمانروایی وجود دارد و افراد طبقه بالا از قدرت ثروت و منزلت بیشتری برخوردارند.
2.ممکن است تغییرات عینی نباشد اما کارکردهای آن ممکن است دیده شود
3.سلسله مراتبی مبتنی بر اعتبار و شان وجود دارد که بیشتر در روانشناسی رایج است مانند مرتبه سلک.
سلسله مراتب به مرور زمان تغییر میکند.
سلسله مراتب نردبان فرامین است که هر پله نسبت به پله بالاتر فهمیده می شود.
تقسیم کار 1.تقسیم کار فنی 2.تمایز اجتماعی 3.تقسیم کار جنسیتی
تقسیم کار فنی مبین تولید است و کسانی که با آن مخالفند معتقدند که موجب بیگانگی کارگر از کارش می شود.مارکس تقسیم کار را یک توطئه می داند.کارکردگرایان معتقدند که جامعه مجبور است به سمت تقسیم بندی برود.
تمایز با تخصص همراه است.دو نوع همبستگی داریم1.همبستگی مکانیکی که با شباهت مشخص می شود2.همبستگی ارگانیک که با تفاوت مشخص می شود.
در جوامع مکانیکی دین موجب پیوند افراد میشود.در جامعه ارگانیکی تراکم اخلاقی موجب پیوند افراد می شود.
تقسیم کار اجباری:فرد از روی اجبار تن به کار می دهد و در انتخاب آن شغل انتخاب ندارد.
تقسیم کار نابسامان:تخصص ها به شدت ساده وجزئی می شوند.
دیدگاه دورکیم=فرصت ها برابر اما مهارت ها نابرابر
دیدگاه مارکس=فرصت ها برابر اما مهارت ها بسیار نابرابرتر
تمایز اجتماعی=نهادهای اجتماعی هر روز کارکردهایشان را به نهادهای دیگر منتقل می کنند.تمایز اجتماعی نشان دهنده تخصصی شدن فزایندهاجزای جامعه است که حاصل آن افزایش عدم تجانس و ناهمسانی در بطن جامعه است.