05-01-2015، 10:20
(آخرین ویرایش در این ارسال: 05-01-2015، 10:21، توسط ~ALONE GIRL~.)
در آغوشم بگیر این بار بی پروا تر از قبل
نگهدارم میان مرز دستانت
لبانم را ببوس و مست مستم کن
و نگذار از لبانم عشق بگریزد
تنم را داغ و سوزان کن تو با هرم نفس هایت
و کاری کن که آرامش بگیرد جان بی تابم
در آغوشم بگیر این بار بی پروا تر از قبل
و بگو که مال من هستی
و بگذار از وجودت کام جویم ? جان بگیرم
کنارم باش تا فردا و فرداها
مرا از کل این دنیا
فقط چشمان تو کافی است
مرا از کل این دنیا
نگاه عاشقت کافی است

سکوت نکردم که فراموشت کنم
نمی خواهم از یادم بروی اشک نمی ریزم
تا لحظه های نبودنت را ابری کنم
تنها...تنها...
لحظه های با تو بودن را مرور می کنم
و.به تو می اندیشم در ابدیت لحظه ها
نمی دانی چه غمگینم
در این تاریکی شبها
چه بی تابانه دلگیرم
نمی دانی که گاهی عاشقانه
در تب رویای تو ارام می گیرم

کاش می شد جای من باشی
تا بدانی که چه حسی دارد
وقتی آدمی مثل تو را
این همه دوست دارم
_____________
محکوم به تکرارِ سکوتم
تو اگر کوکم کنی
می نوازم لحظه ها ثانیه ها
نت های نگاهت را

یک روز می میرند
همین دلخوشی های کوچک
مثلا همین دیدار های گاه و بیگاه ما
تا من بمانم و تمامیتِ رویایی که
از بی رونقیِ دریای تو پهلو گرفته است
کنار اسکلۀ روزهای من
همیشه کوچک زیباست.. اما
فرقی نمی کند که دلم شور بزند یا
دلت گواهی انتها را بدهد
یک روز می میرند
همین دلخوشی های کوچک
مثلا همین دیدارهای گاه و بیگاه ما
_________________________
میتـرسم
کسی بوی تنـت را بگیـرد
نغمـه دلـت را بشنود
و تو خو بگیری به مآنـدنـش
چه احسآس خـط خطی و مبهـم یست
این عآشقآنه های حسود من
____________________
من عشق را در تو
تو را در دل
دل را در موقع تپیدن
و تپیدن را به خاطر تو دوست دارم

تا بدانی که چه حسی دارد
وقتی آدمی مثل تو را
این همه دوست دارم
_____________
محکوم به تکرارِ سکوتم
تو اگر کوکم کنی
می نوازم لحظه ها ثانیه ها
نت های نگاهت را

یک روز می میرند
همین دلخوشی های کوچک
مثلا همین دیدار های گاه و بیگاه ما
تا من بمانم و تمامیتِ رویایی که
از بی رونقیِ دریای تو پهلو گرفته است
کنار اسکلۀ روزهای من
همیشه کوچک زیباست.. اما
فرقی نمی کند که دلم شور بزند یا
دلت گواهی انتها را بدهد
یک روز می میرند
همین دلخوشی های کوچک
مثلا همین دیدارهای گاه و بیگاه ما
_________________________
میتـرسم
کسی بوی تنـت را بگیـرد
نغمـه دلـت را بشنود
و تو خو بگیری به مآنـدنـش
چه احسآس خـط خطی و مبهـم یست
این عآشقآنه های حسود من
____________________
من عشق را در تو
تو را در دل
دل را در موقع تپیدن
و تپیدن را به خاطر تو دوست دارم
