09-11-2013، 15:57
اجنه هرگاه خواسته باشند در دنياي ما ظاهر شوند غالباخود را در قالب گربه سیاه تداعي مي كنند و اين به اين معنا نيست كه همه ي گربه های سیاه جن هستند ولي ممكن است بعضي از آنها از اجنه باشند. از اين روي به همه گربه ها به چشم يك گربه نگاه نكنيد.!!
آقای خدادادی از دوستان من است.از پدر و پدر بزرگ مرحومش میگوید که در باره یکی از نقل قول های رایج در آن زمان چنین تعریف می کردند:
مردم در آن موقع ها بیشتر به کشاورزی و دامداری مشغول بودند و برای انجام کارهایشان صبح زود،قبل از طلوع آفتاب از خانه خارج شده و شب هنگام به خانه برمی گشتند.با توجه به جغرافیای محل زندگی آنها (اردبیل) مسیر رفت و آمد آنها بیشتر در کوه و دشت بوده است.
یکی از اهالی هنگام برگشت به خانه ،متوجه مي شود در پايين تپه عده اي جمع شده اند و مشعول رقص و پايكوبي مي باشند او هم براي اينكه بفهمد موضوع از چه قرار است به پايين تپه ميرود و متوجه می شود که این افراد از گروه جنیان میباشند. خلاصه یکی از آنها به او نزدیک می شود و به او میگویدبه شرطی که آن کلمه ای را که هنگام غذا خوردن میگوید را به زبان نیاورد میتواند به جمع آنها وارد شود.با پذیرش شرط ،وي را در جمع خود پذيرفته و از او پذيرايي مي كنند.
عده اي از خانمها مشغول رقص و پايكوبي بودند و آن مرد نيز آنها را تماشا مي كرده است كه در همين حين متوجه ميشود لباس يكي از زن ها چقدر شبيه به لباس خانمش است. حس كنجكاوي او تحريك شده و در يك موقع مناسب لباس آن زن را علامت گذاري كرده و فورا محل را ترك و با عجله با طرف خانه خود حركت مي كند.
هنگامي كه به خانه ميرسد به خانمش ميگويد فلان لباست را بياور تا ببينم ، زن ميگويد آخر الان چه موقع ديدن لباسم است ؟باشه يه موقع ديگر. ولي زن به اصرار مرد براي آوردن لباس ميرود ولي دست خالي برميگردد و با تعجب ميگويد لباسم در صندوق نيست.
معمولا در خانه هاي آن زمان گربه ها رفت وآمد ميكردند و يك گربه خانگی داشتند که با آنها زندگی می کرده و هميشه موقع غذا سرو كله اش پيدا مي شده است ولي آن شب اصلا پيداش نبود و مرد نيز هرچه دنبالش ميگردد پيدايش نميكند.
صبح روز بعد كه از خواب بلند ميشوند سر وكله گربه پيدا شده بود. مرد دوباره سراغ لباس خانمش ميرود و با تعجب مي بيند لباس سر جايش در صندوق قرار گرفته است. لباس را در مي آورد و دنبال علامتي كه روز قبل روي لباس گذاشته بود مي گردد و با تعجب همان علامت را روي لباس مي بيند!؟
شايد براي شما هم اتفاق افتاده باشد:
مي گويند جن ها براي شركت در مراسم خود از وسايل انسانها استفاده ميكنند و دوباره برميگردانند. شايد شما هم گاهي اوقات هر چه دنبال وسيله اي كه سرجايش گذاشته بوديد گشته و هر چه تلاش كرده ايد موفق به پيداكردنش نشده ايد و بعد از مدتي با تعجب آن را در جاي خود يا نزديك به آن پيدا كرده ايد. آيا اجنه آن را براي استفاده خود قرض گرفته بودند.!!!؟؟؟
آقای خدادادی از دوستان من است.از پدر و پدر بزرگ مرحومش میگوید که در باره یکی از نقل قول های رایج در آن زمان چنین تعریف می کردند:
مردم در آن موقع ها بیشتر به کشاورزی و دامداری مشغول بودند و برای انجام کارهایشان صبح زود،قبل از طلوع آفتاب از خانه خارج شده و شب هنگام به خانه برمی گشتند.با توجه به جغرافیای محل زندگی آنها (اردبیل) مسیر رفت و آمد آنها بیشتر در کوه و دشت بوده است.
یکی از اهالی هنگام برگشت به خانه ،متوجه مي شود در پايين تپه عده اي جمع شده اند و مشعول رقص و پايكوبي مي باشند او هم براي اينكه بفهمد موضوع از چه قرار است به پايين تپه ميرود و متوجه می شود که این افراد از گروه جنیان میباشند. خلاصه یکی از آنها به او نزدیک می شود و به او میگویدبه شرطی که آن کلمه ای را که هنگام غذا خوردن میگوید را به زبان نیاورد میتواند به جمع آنها وارد شود.با پذیرش شرط ،وي را در جمع خود پذيرفته و از او پذيرايي مي كنند.
عده اي از خانمها مشغول رقص و پايكوبي بودند و آن مرد نيز آنها را تماشا مي كرده است كه در همين حين متوجه ميشود لباس يكي از زن ها چقدر شبيه به لباس خانمش است. حس كنجكاوي او تحريك شده و در يك موقع مناسب لباس آن زن را علامت گذاري كرده و فورا محل را ترك و با عجله با طرف خانه خود حركت مي كند.
هنگامي كه به خانه ميرسد به خانمش ميگويد فلان لباست را بياور تا ببينم ، زن ميگويد آخر الان چه موقع ديدن لباسم است ؟باشه يه موقع ديگر. ولي زن به اصرار مرد براي آوردن لباس ميرود ولي دست خالي برميگردد و با تعجب ميگويد لباسم در صندوق نيست.
معمولا در خانه هاي آن زمان گربه ها رفت وآمد ميكردند و يك گربه خانگی داشتند که با آنها زندگی می کرده و هميشه موقع غذا سرو كله اش پيدا مي شده است ولي آن شب اصلا پيداش نبود و مرد نيز هرچه دنبالش ميگردد پيدايش نميكند.
صبح روز بعد كه از خواب بلند ميشوند سر وكله گربه پيدا شده بود. مرد دوباره سراغ لباس خانمش ميرود و با تعجب مي بيند لباس سر جايش در صندوق قرار گرفته است. لباس را در مي آورد و دنبال علامتي كه روز قبل روي لباس گذاشته بود مي گردد و با تعجب همان علامت را روي لباس مي بيند!؟
شايد براي شما هم اتفاق افتاده باشد:
مي گويند جن ها براي شركت در مراسم خود از وسايل انسانها استفاده ميكنند و دوباره برميگردانند. شايد شما هم گاهي اوقات هر چه دنبال وسيله اي كه سرجايش گذاشته بوديد گشته و هر چه تلاش كرده ايد موفق به پيداكردنش نشده ايد و بعد از مدتي با تعجب آن را در جاي خود يا نزديك به آن پيدا كرده ايد. آيا اجنه آن را براي استفاده خود قرض گرفته بودند.!!!؟؟؟