امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

§پیامگ دل تنگی§

#1
 کاش کودک بودیم تا بزرگ ترین شیطنت زندگیمان نقاشی روی دیوار بود نه روی دل




حال امروز مرا آن سگ مرده ای می فهمد ، که بجای اینکه لاشه اش را 
از وسط خیابان به کناری بیندازند ، با چرخ ماشین هایشان له تر اش میکنند...
غریب...
تنها...
بی اهمیت...





خبر داری چی شده؟!
.
.
تو یه نقطه از کره ی زمین یه دلی غش میره واسه یه لحظه دیدنت..!!





مرا به تو هیچ تملکی نیست جز اینکه :
همواره دلم برای مهربانیت تنگ میشود....






خــــدایا....
همه از تو می خواهند ، بدهی.من از تو می خواهم ، بگیری!!!
خـــــدایااین همه حس دلتنگی را از من بگیر...




دلم تنگه ، تنگ روزهای بیخیالی ، تنگ روزهای ندانستن ...تنگ روزهای خوابهای خرگوشی 
، تنگ روزهای حفظ کردنهای اجباری ...تنگ روزهای رفتن کنار آبی ترین آب به بهانه دلتنگی ..
.دلم تنگ ثانیه ای از آن ساعتها خاموشی است همراه با عزیزترین همدردها ...دلم تنگ است ، تنگ تنگ





ایکاش فردا که از خواب بیدار میشوم، زندگی رنگ دیگری باشد....
همرنگ آرزوهــــایم!!





دلی که از بی کسی غمگین است ، هر کسی را می تواند تحمل کند.




از زمانی که میخ نگاهت شده ام...
مدام بر سرم میکوبی






کار از پــُـک و نخ و بسته و باکس گذشته...
این روزها کیلومتری دود میکنم خاطراتت را..



گاهي فقط بوي يك عطر ، يك تشابه اسم !
براي چند لحظه ...
باعث ميشه دقيقاً احساس كني ،كه قلبت داره از تو سينه ات كنده ميشه ...
قبول دارین این حرف منو؟ Sad




فال حافظ زدنت از پى دلتنگى كيست؟
ما كه هر لحظه به ياد تو و دلتنگ توييم..





دیشب از دلتنگیت بغضی گلویم را شکست
گریه ای شد بر فراز آرزوهایم نشست
من نگاهت را کشیدم روی تاریخ غزل
تا بماند یادی از روزی که بر قلبم نشست . . ..




یاد روز هایی می افتم که به تو میگفتم عزیــــزم و تو چه شیرین می خندیدی
... کاش همان موقع میفهمیدم به حماقت من میخندی....
 و حالا ... حالا... به هرکس که میگویم عزیزم ، اول از حماقت خودم کاملاً مطمئن میشوم...






حالم خوب نیست و میدانم میدانی که بهتر شدنم نیازمندِ با تو بودن است... ❤❤❤



اینجا آسمان ابریست ، آنجا را نمی دانم
اینجا شده پاییز ، آنجا را نمی دانم
اینجا دلی تنگ است ، آنجا را نمی دانم . . .





باورت بشود يا نه
روزي ميرسد كه دلت براي هيچ كس به اندازه من تنگ نخواهد شد!
براي نگاه كردنم...
اذيت كردنم...
خنديدنم...
براي تمامي لحظاتي كه در كنارم داشتي!
روزي خواهد رسيد
كه در حسرت تكرار دوباره من خواهي بود...
ميدانم روزي ديگر نيستم!!
و هيچ كس تكرار من نخواهد شد....





به راه عمر صدها قصه دیدم/سفر کردم حکایت ها شنیدم
نفهمیدم چه شد تا اینکه روزی/سر کوی رفیق بازی رسیدم
به هر باغی رسیدم از سر شوق/ز هر دسته گلی یک شاخه چیدم
غلامم چاکرم لوتی بفرما/همین ها شد همه عشق و امیدم
بدون هیچ حرفی یاسوالی /پیاله هرکسی دادسر کشیدم
ولی افسوس با هرکه نشستم/رفاقت کردم و خیری ندیدم
چشام بارونی و قلبم شکسته /از این دنیا و اهلش دل بریدم






زخـــــم هـای آدم سرمـــایه استـــــ
ســرمـــایه ات رو بــا این و اون تقـــسیم نکن
داد نــزن هــوار نکش
آروووم و بی ســـر صدا هــمه چی رو تحــمل کن . . .





همیشه هم قافیه بودند…سیب و فریب… حتی زمانی که هیچ کس شعری نگفته بود… و حالا که
 همه شعر میگویید، همه با هم میگوییم:سیـــب… و دوربین های عکاسی را فـــ ـریـ ـب میدهیم…
تا پنهان کنیم آن اندوه موروثی را پشت این لبخند مصنوعـ ـی






برای تو نامه ای می نویسم…
دلتنگی که دست از سر دل بر نمی دارد.
دلتنگی که فاصله را نمی فهمد !
نزدیک باشی و اما دور…دور…دور !
تنها که باشی تمام دنیا دیوار و جاده است.
تمام دنیا پر از پنجره هایی است که پرنده ندارند…
پر از کوچه هایی که همه ی آن ها برای رهگذران عاشق به بن بست می رسند!
فکر کن پای این دیوارهای سرد و سنگین چه لیلی ها و مجنون ها که می میرند!
خون بهای این دل های شکسته را چه کسی می دهد ؟!




امروز را به باد سپردم
امشب کنار پنجره بیدار مانده ام
دانم که بامداد
امروز ِ دیگری را با خود می آورد
تا من دو باره آن را
بسپارمش به باد ….
“فریدون مشیری”





به من میگفت که دلم خیلی کوچک است!
و من تازه دریافتم ... که چرا مرا به دلش راه نداد...
من فقط کمی اضافه وزن داشتم...





درهر ورق زمان نوشته ام به يادت ميمانم ،حتي اگرهزار صفحه ازتو دور باشم





چقدر دوست داشتم تمام دلتنگی های این روزها را با کسی تقسیم می کردم،
و یا کسی بود برای گوش دادن ودرد دل کردن،
بماند که آنقدر فاصله ها زیاد شده که هر چه فریاد
می زنم..
گویا نه تو صدایم را می شنوی
ونه کس دیگر...




قشنگترين حس. حس عاشقي است .حسي كه به يكباره تمام وجودت
 را فرا ميگيردوراه فراري درآن نيست. دلتنگه اين حسم...








عطر اونروز زیر بارونو بهم برگردون
بوسه ی رنگ تابستونو بهم برگردون
تو زمستون دست گرمت منو آتیش میزد
تو بمون با این کارت جونو بهم برگردون



 دلم برای کسی تنگ است،کسی که خالی وجودم را از خود پُر میکرد و پُری دلم را با وجود خود خالی.





ای دل دیوانه ، بشنو این مرام زندگی است / او که گریان کرد چشمی را نصیبش خنده نیست





در ماه مهر بادهای پاییزی بی مهری را با برگ درختان آغاز میکنند . . .




تروریــــــست ترین شخص روی زمین ، آن شخصی است که برای خودشیرینی
 و برای اثبات اینکه "من هم وجود دارم" دوستش ار در جمعی ضایع کند....




دلم تنگ است دلم اندازه ی حجم قفس تنگ است صدایم خیس و بارانی است نمی دانم چرا در قلب من پاییز طولانیست...





هیچ وقت برای تنهایی خودم نگریستم دلتنگ کسی شدم که مرا تنها گذاشته است!!!!!!!!!!





دلتنگی حس عجیبی است
که گاهی تو را به یادم می اورد
گاهی یعنی همیشه . . .
گاهی یعنی همین حالا . . .





دلم تنگ است.....
اما هنوز تو در آن جا می شوی...
چقدر ابعاد بودنت عجیب است....




رفتنت نمکی بود بر همه ی زخمم هایم
من از همه ی دنیا یکی تورا داشتم یکی خدا را
از سر کوفت هایی که شنیدم بگویم؟
میگویند کجاست انکه بر سینه میزدی سنگش
میگویند الان با دیگریست
برگــــــرد و همه ی دنیا را غافلــگیــــر کن ،
من حتـــــی با خـــدا هم شـــرط بستـــم .





دل تنگم و جز روی خوشت در نظرم نیست
در گیتی و افلاک به جز تو قمرم نیست
با عشق تو شب را به سحر گاه رسانم
بی لذت دیدار تو شب را سحرم نیست



اشک من جاری شد...
جای تو خالی بود
جـــــــــای تـــــــــو ...
عکس تو درطاقچه ی کوچک قلبم خندید
شعر دلتنگی من سخت گریست





منم دلتنگ رویت
دلم آید به سویت
چه کردی با دل من
که کرده آرزویت





دلتنگی
عین آتش زیر خاکستر است
گاهی فکر میکنی تمام شده
اما یک دفعه
همه ات را آتش میزند .



من هوای تو رو دارم،بذار بی وقفه ببارم
حالا که سهم من اینه،هیچ گلایه ای ندارم . . .





رفتــه اي
و مــنּ هــر روز،
بــه مــوريــانــه هــايــي فکــر مــي کنـم
کــه آهستــه و آرام
گــوشه هــاي خيــال ام را مــي جــونــد!
به گــذشـتــه که بــرمــیـگـــردم....
از حـــــــال مــیــروم...!





 پشت آن پنجره ی رو به افق،
پشت دروازه ی تردید و خیال،
لابه لای تن عریانی بید،
لابه لای شاخ و برگ های خزان،
من در اندیشه ی آنم که تورا وقت دلتنگی خود دارمو بس!




وقتِ رفتنت آسمون بارید...
و تو چقدر خوشحال بودی و من هم ...
کاشکی میدونستی به اندازه قطره های بارون دلتنگت میشم...





عشق، اگر عشق باشد…
ناممکن ترین ها را امکان می بخشد
تنها برکه ای ست که می توانی در آن غرق شوی و اما نفس بکشی!






چقدر لباس سیاه به تو مى آید …
اگر میدانستم زودتر میمردم …





مقصد مهم نیست، مسیر هم مهم نیست، 
حتی خود سفر هم چندان مهم نیست؛ همسفر خیلی مهمه…




براى متعهد بودن مهم نیست یه حلقه ی فلزى توى دستت باشه
مهم اینه که یه حلقه از عشق دور “قلبت”باشه…




دلتـنگـــــم …
هــــــمـــین !
و ایــــــن نیــــــاز به هــــیچ زبـــان شاعــــرانه ای نــــدارد …





دلم برایت تنگ شده !
می خواهم آنقدر اشک بریزم تا غبار فاصله از قلبم تمیز شود
ولی می ترسم … ” دنیا ” ، ” ونیــــز ” شود !!





دلتنــگم
بــــرای کســـی کـــه مـــدتهـــاست
بــــی آن کـــه بــــــــاشد
هـــر لــحظه
زنــــــدگی اش کـــــرده ام …..!





دلتنگ که می‌شوی
چشم‌هایت را ببند
مثلِ یک عکسِ فوری؛
فوری ظاهر می شوم





و اینک باران …
بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند!
و چشمانم را نوازش می دهد…
تا شاید از لحظه های دلتنگی ام گذر کنی!







به سراغ من اگر میایی،تند تند ،اهسته ،چه فرقی دارد؟؟تو به هرجور که دلت خواست بیا...!
مثل سهراب دیگر جنس تنهایی من شیشه نیست که راحت شکند ،مثل اهن شده است...!تو فقط زود بیا...





دلتنگی همیشه از ندیدن نیست؛ لحظه های دیدار با همه ی زیبایی، گاه پر از دلتنگی است …




بی وفا ! برگرد ببین
آیینه
عکس تو را قاب کرده…
مرا نشان نمی دهد !





دلت كه تنگِ يك نفر باشد
خودِ خدا هم بيايد تا خوش بگذرد و لحظه اي
فراموش كني
فايده ندارد ...
تو دلت تنگ است ...
دلت براي همان يك نفر تنگ است



خنده هايم شكلاتي شده اند
زيادي خالص
تلخ...
تلخ...
 







 دور که می شوم
"نزدیکتر میآئی"...!!
نزدیک که می شوم
"دورتر می روی"...!!
انگار که این "فاصله"
همیشه باید به شکلی رعایت شود ...




یک مشت خاطره جوانه میزند هرشب از بالشی که سنگین شده از اشکهایم.





نبودن هیچ کس سخت نیست ، فراموش کردن یک بودن سخت است




كاش ميشد لحظه اى با يار خود تنها شوم / بى غم و اندوه از تنهايى فردا شوم 
 سر به روى شانه ھاى مهربان او نهم / غرق خوبى هاى بى پايان آن زيبا شوم




دلتنگ خنده هاي بهارانت در کوچه خزان زده دلم،نگاه مهربانت را به انتظار نشسته ام
.يک شب از کوچه خيالم بگذر شايد عطر گيسويت خواب پريشانم را التيام ببخشد




اشکهایم که سرازیر میشوند دیری نمی پاید
که قندیل میبندند... عجیب سرداست هوای نبودنت





ستاره های آسمون فدای یک لحظه نگات - کجایی تک ستاره ام, خیلی دلم تنگه برات

فرستنده : مهدي از س و ب





هرگز فراموش نخواهم کرد که برای داشتن تو دلی را به دریا زدم که از آب واهمه داشت




دلتنگم اما...
توراطلب نميكنم...
نه اينكه بى نيازم...
صبورم...!!!




سیــــــــــر شدم …
بسکه سرد و گرم روزگار را چشیدم !




مي دونستي اشک گاهي از لبخند با ارزش تره؟!!!!
چون لبخند رو به هر کسي مي توني هديه کني اما اشک رو فقط براي کسي مي ريزي که نمي خواي از دستش بدي...!




در من این جلوه ی اندوه ز چیست؟ در تو این قصه ی پرهیز که چه؟
 در من این شعله ی عصیان نیاز، در تو دم سردی پاییز که چه؟



آبی تر از آنیم که بی رنگ بمیریم / از شیشه نبودیم که با سنگ بمیریم / تقصیر
 کسی نیست که اینگونه غریبیم / شاید که خدا خواست اینگونه بمیریم




افسانه زندگی به جز این دو نیست:یا مرگ آرزوها،یا آرزوی مرگ…
 



خیابانهای تنهایی دلی ولگرد می خواهد!
و آوازم بدون تو سکوتی سرد می خواهد!
برایت مرده بودم تا برایم تب کند قلبت!
ولی حتی نپرسیدی دلت همدرد می خواهد





 می نویسم د ی د ا ر تو اگر بی من و دلتنگ منی ... یک به یک فاصله ها را بردار.




دلم رادرغمت كردم زهرويرانه ويرانتر،چوديدم دوست ميدارد،دلت دلهاى ويران را.
 



لبخند تو را چند صباحی است ندیدم/
یکبار دگر خانه ات آباد بگو سیب/
عمری است که اندوه به رویم زده لبخند/
از هر غمی اندیشه ات آزاد بگو سیب.




غم رفتنت در سينه باز مانده،برگرد تا اين دل در سينه نمرده



خــــــــــدایا
خواستم بگویم تــنهایم
اما...
نـــــــــــگاه خندانت، مرا شــرمگین کرد
چه کسی بـــــــــــــــهتر از تو ... ولی عجیب دلتنگم




شیشه نازک احساس مرا دست نزن !
چِندشم می شود از لک انگشت دروغ !!!
آن که میگفت که احساس مرا می فهمد …
کو کجا رفت ؟ که احساس مرا خوب فروخت !




برف ببارد یا
باران!!!
برای باور زمستان؛
همین جای نبودنت کافی ست...!!!



مــرور میــــکنـَم ..
خاطِراتِـمـــان را
امـــــا مَگر ..
کـپـــی برابـَـر اَصـــل میشــَـــوَد ؟........





دیشب تو خواب با بارون مسابقه دادم.اون بارید و من گریه کردم..
باهاش از تو حرف زدم..اون دلتنگ خورشید شده بود و من دلتنگ تو...





دیشب تو خواب با بارون مسابقه دادم.اون بارید و من گریه کردم..
باهاش از تو حرف زدم..اون دلتنگ خورشید شده بود و من دلتنگ تو...




جاده ی زندگی نباید صاف و مستقیم باشد ، خوابمان می گیرد ... دست اندازها نعمتند...!!!




من شیفته ی میزهای کوچک کافه ای هستم…
که بهانه نزدیک تر نشستن مان می شود…
و من …
روبه روی تو …
می توانم تمام شعر های نگفته دنیا را یک جا بگویم





بعضي وقتا انقدر دلتنگ كسي ميشي
كه اگه بفهمه خودش از نبودنش خجالت ميكشه



وداع آخرم با تو، وداعم با نفس هامه
ببين نزديكه ويرون شم، رفيقم قلب تنهامه
يه دريا تو چشام دارم،شبم لبريز بارونه
بدون تو كسي جز من، كنار من نميمونه



ساکنان دریا پس از مدتی صدای امواج را نمیشنوند...چه تلخ است قصه عادت....
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  اس ام اس های عاشقانه و دل تنگی

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان