امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اس ام اس و پیامک دلنوشته های عاشقانه خانم “نازی”

#1
Wink 
سلام به دوستان عزیز سایت ، روزتون بخیر !
امروز یکی از دوستان سایت که خواستن به اسم “نازی” معرفیشون کنم ، چندتا دلنوشته که از کارهای خودشون بود رو به شماره سایت ارسال کردن و دوست داشتن نظر بقیه رو در مورد نوشته هاشون بدونن …
منم تصمیم گرفتم نوشته هاشونو توی یه مطلب جدا بزارم چون اگه با مطالب دیگه قاطی میشدن ممکن بود خیلی توی دید نباشن و اونجوری که باید در موردشون نظر ارسال نشه !
در ضمن میتونید نوشته هارو نقد هم بکنید و اگه به نظرتون اشکالی دارن بگید ! البته علامتها و ویرایش کار من بوده و اگه اشکالی دارن مقصرش منم ؛ پس پیشاپیش و محض احتیاط به خاطر اشتباهات احتمالی معذرت خواهی میکنم !
و آخر اینکه اگه کسی نویسندگی میکنه یا شعر میگه یا هر مطلبی که کار خودش باشه رو میتونه به همین سبک در معرض دید/نقد قرار بده !!!
از همه و مخصوصا نویسنده مطالب تشکر میکنم ؛ وقت خوش !

.
.
در میان بی کسی هایم ، آنکه تنهایم نگذاشت تنهایی بود
بنازم وفایش را که تنها او وفا کرد
هرکه را شریک خانه اش کردم رهایم نکرد ، آنقدر که همه رفتند ؛ دیگر خیالش راحت است !
آنقدر ماند که تمام زندگی ام را فرا گرفت !
تنهایی میداند که دیگر هیچکس شریک زندگی من نخواهد شد…
“نازی”
.
.
شب از نیمه گذشته است و نمی دانم کدام سو بروم ؛ هراسان است چشمان خیس و سوزناکم ، صدایی می آید ، دگر بار برمی خیزم و ناهشیار به این طرف و آن طرف کوچه ی سرد و تاریک سر میزنم !
پلک هایم را کمی سنگینتر بر هم میگذارم ، اشک هایم آرام و داغ غلت میخورند…
حالا بهتر میبینم جای پای کهنه ی تو را که هنوز رنگ تازه ای بر خود دارند…
جای پایی که فقط می رفت و فکر برگشتن نداشت !
“نازی”
.
.
دلتنگ تمام خاطرات تلخ و شیرین آن روزهای همیشه بهاریمان هستم
خاطراتی که با یادآوریشان قلب ترک خورده و بی جانم باز میشکند و من مثل همیشه مجبورم با چشمانی گریان تکه های خرد شده ی قلب تنهایم را به یکدیگر بچسبانم تا دوباره فرصتی داشته باشم تا چشمانم را به در بدوزم و فقط به یاد آن لحظه ای که گفتی : “بازخواهم گشت” بمانم !
خیلی گذشته است ، هنوز نیامده ای !
چاره ای نیست ، باز هم میمانم !
من به این “معجزه” ایمان دارم ! آری… تو بازخواهی گشت…
“نازی”
.
.
بهانه هایت تکراری بود و دیگر چیزی از ماندن نسرودی
من اما ماندنی ، با یاد تو در گوشه ای میخواندم : تو عشق منی ، بی تو من خواهم مرد…
وقتی به خود بازآمدم افسوس ، رفته بودی بی خداحافظ !
بی تو دیگر هیچم ، پوچ و نابود و ضعیف…
کاش می ماندی ولی ، رفتی و با رفتنت ویرانه کردی هستی ام را…
“نازی”
.
.
خاطره های تلخت همچون همنفسی کهنه برای قلب تنهایم به جامانده است !
حالا که نیستی دیگر صدای تپش قلبم را احساس نمیکنم ؛ شاید… شاید دیریست این حقیقت تلخ را پذیرفته است که دیگر برای یاد او چشمانت را بارانی نخواهی کرد !
تسلیت قلب صبورم ! ای که تمام هستی ات را به فدای وجودی کردی که از وجودت هیچ نفهمید و تو را همچون نیلوفری تنها در میان دنیای مرداب زندگی رها کرد…
آرامتر ناله کن ای دل… آرام…
آنکه مرا به قصدِ کشتِ رویاهای ترک خورده ام رها کرد ، از تو صدایی نمی شنود !
“نازی”
.
.
بر دیوار ناباوری هایم تکیه گاهی ساخته ام سخت عمیق ،
تا جایی که دیگر بی وفایی ها بر قلب خسته ام نشان بر جای نمی گذارند و دردها گدازه های آتش را بر زبانم نمی نهند !
من دیگر نایی ندارم ، نه برای عاشقی و نه برای هیچ چیز دیگر…
کاش میشد در قلب دلم زبانی داشتم تا ناباوری هایم را فریاد کند !
کاش میشد پرنده ی رویاهایم در قفس تنهایی نمی پوسید و تک ستاره ی آسمان شبهای زندگی ام مرا به امید خورشید سوزان فردا رها نمیکرد !
چه بیایی و چه نیایی دیگر مهم نیست !
من تو را برای قلبم صدا میزدم ، قلبی که از نبودنت سالهاست ایست کرده است…
“نازی”
.
.
به گذشته که برمیگردم غرق میشوم ، غرق روزهایی که آنقدر تلخ بودند که هرچه بود تباهی بود و بس !
هرکه آمد و نشست ، شکست و رفت !
ای روزگار !!! کسی تکه های شکسته ام را جمع نکرد ، هیچکس اشکهایم را پاک نکرد !
آه ای سرنوشت شوم !!! زخم ها زدی ، دردها دادی ، چه ها که نگرفتی ؛ زخم هایت هنوز سرِ باز دارند ! چرخی میزنی و نمکدان به دست نمک میپاشی و من هربار چه عاجزانه به خود میپیچم ؛ به خود که می آیم به دستان خالی ام زل میزنم ، دستانی که روزی برای دستهایش آرامش بودند…
“نازی”
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان