امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان کوتاه بسیار زیبا

#1
 بانوی باحجابی داشت در یکی از سوپرمارکت‌های زنجیره‌ای در فرانسه خرید می‌کرد؛ خریدش که تمام شد برای پرداخت رفت پشت صندوق. صندق‌دار زنی بی‌حجاب و اصالتاً عرب بود.
صندوق‌دار نگاهی از روی تمسخر به او انداخت و همینطور که داشت بارکد اجناس را می‌گرفت اجناس او را با حالتی متکبرانه به گوشه میز می‌انداخت.

اما خواهر باحجاب ما که روبنده بر چهره داشت خونسرد بود و چیزی نمی‌گفت و این باعث می‌شد صندوقدار بیشتر عصبانی شود!

بالاخره صندوق‌دار طاقت نیاورد و گفت: «ما اینجا توی فرانسه خودمون هزار تا مشکل و بحران داریم و این نقابی که تو روی صورتت داری یکی از همین مشکلاته که عاملش تو و امثال تو هستید! ما اینجا اومدیم برای زندگی و کار نه برای به نمایش گذاشتن دین و تاریخ! اگه می‌خوای دینت رو نمایش بدی یا روبنده به صورت بزنی برو به کشور خودت و هر جور می‌خوای زندگی کن!»

خانم محجبه اجناسی رو که خریده بود توی نایلون گذاشت، نگاهی به صندق‌دار کرد… روبنده را از چهره برداشت و در پاسخ خانم صندوق‌دار که از دیدن چهرهٔ اروپایی و چشمان رنگین او جا خورده بود گفت:

«من جد اندر جد فرانسوی هستم… این دین من است و اینجا وطنم… شما دینتان را فروختید و ما خریدیم!»



                                             سپاس فراموش نشهBig Grin
پاسخ
 سپاس شده توسط kourosh399 ، ♥♥♥نــازگــل♥♥♥ ، یاسی@_@ ، キム尺刀ム乙
آگهی
#2
باریکلا
پرسپولیس
پاسخ
#3
(03-12-2013، 15:28)kourosh399 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
باریکلا
ممنون سر زدین
پاسخ
#4
عالی بودBlush
داستان کوتاه بسیار زیبا 1
پاسخ
#5
(03-12-2013، 16:00)♥♥♥نــازگــل♥♥♥ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
عالی بودBlush
نظر لطف شماست
پاسخ
#6
واقعا زیبا بود
پاسخ
#7
خیلی خوشم نیومد راستش اتگار کم شده داستان ، ناقصه نمیدونم ولی به دل نمیشینه ، ممنون
نویسنده ی این لطفا اینقدر اسپم ندین و کاربران محترم شماها هم همینطور
داستان کوتاه بسیار زیبا 1
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  داستان ازدواج حضرت قاسم علیه السلام در کربلا
  داستان کوتاه درخت قوم بنی اسراعیل
  داستان کوتاه ادعای خدایی/دیدار فرعون با ابلیس
Heart یک داستان کوتاه درباره امام زمانم(قشنگه)
  بيان خاص و عام و بسیار مهم برای تمام کسانی که به حق و با دل و جان از انصارالله هستند
  بسیار واقعیت جالبی ست پیشنهاد میکنم حتما بخونید
  داستان قرآنی، موریانه و سلیمان
  دل نوشته کوتاه و تکان دهنده دختر با شهدا
  جملات زیبا و خواندنی در مورد خدا
  سخنان زیبا امام خمینی درباره شهدا

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان