امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کودتای مونیخ در 1923

#1
کودتای آبجوفروشی ، که با نام کودتای مونیخ نیز شناخته میشود یک تلاش ناموفق از طرف رهبر حزب نازی ، آدولف هیتلر و اریش لودندورف و دیگر رهبران حزب نازی برای جلوگیری از تجزیه آلمان و جدایی باواریا ، در هشتم و نهم نوامبر سال ۱۹۲۳ بود . در حدود دو هزار مرد به طرف مرکز مونیخ حرکت کردند و با رویارویی نیروهای حزب نازی و پلیس ، ۱۶ نازی و ۴ افسر پلیس کشته شدند .

هیتلر دو روز بعد دستگیر شده و به خیانت به کشور متهم شد ! با شکست این کودتا ، هیتلر فرصت این را پیدا کرد که تبلیغات ملی خود را گسترش دهد . هیتلر دستگیر شد و پس از یک محاکمه ۲۴ روزه ، به پنج سال زندانی شدن در قلعه لاندزبرگ آم لخ محکوم شد . در تاریخ ۲۰ دسامبر سال ۱۹۲۴ ، که تنها نه ماه از زمان وارد شدن هیتلر به زندان گذشته بود ، او آزاد شد . نتیجه این کودتا توسعه تبلیغات حزب نازی و پیشبرد هداف آن بود.

زمینه

آبجو فروشی ها از قرن بیستم در شهرهای بزرگ جنوبی آلمان ساخته شده بودند.یعنی جایی که ملت می توانستند شب ها دور هم جمع شده و در بحث های سیاسی و اجتماعی شرکت کنند.این مکان ها همچنین مکان هایی برای تظاهرات سیاسی بودند.این سنت هنوز هم در بین مردم آلمان جنوبی زنده است.یکی از بزرگترین آبجو فروشی در مونیخ بورگر بلاکر نام دارد که کودتا از آنجا آغاز شد.

قدرت و اعتبار آلمان پس از جنگ جهانی اول ویران شد.مانند بسیاری دیگر از ملی گرایان آلمان ، هیتلر نیز به نظریه خنجر خوردن از پشت اعتقاد داشت.بر اساس این نظریه ، ارتش آلمان در میادین نبرد در جنگ جهانی اول شکست ناپذیر بود ولی مارکسیست ها و رهبران ملت از پشت به آن(ارتش آلمان)خنجر زدند.در مونیخ، هیتلر در “تفکر ملی” نقش داشت که توسط آموزش و پرورش و تبلیغات باواریا زیر نظر کاپیتان کارل مایر توسعه یافته بود.

مایر به هیتلر دستور داد که در حزب کارگران آلمان نفوذ کند.در ۱۲ سپتامبر ۱۹۱۹ هیتلر عضو حزب کارگران آلمان شد.او خود را در میان هرج و مرج سیاسی بعد از جنگ در مونیخ ، به درجات بالا در این حزب رساند.بر اساس توافق، رهبری انجمن های وطن پرستانه کل باواریا که با نام کامف باند(کمپف باند)شناخته میشدند به هیتلر داده شد.با استفاده از این پایه سیاسی، هیتلر می توانست با در حدود ۱۵،۰۰۰ سرباز سابق رابطه داشته باشد.

در ۲۶ سپتامبر سال ۱۹۲۳، پس از یک دوره هرج و مرج و خشونت سیاسی، نخست وزیر باواریا یوگن فون کلینینگ اعلام حالت فوق العاده کرد و گوستاو فون کاهر ، مأمور ایالتی را به عنوان حکومت دیکتاتوری منصوب کرد.همراه با رئیس پلیس باواریا ، سرهنگ هانس ریتر فون سیسر ، و ژنرال اتو فون لوسوف ، کاهر یک محور سه نفره تشکیل داد.هیتلر اعلام کرد که با شروع ۲۷ سپتامبر سال ۱۹۲۳ ، ۱۴ نشست جمعی برگذار خواهد کرد.یکی از اولین کارهای کاهر ممنوع کردن نشست های جمعی بود.هیتلر زیر فشار به عمل بود.

نازی ها، با رهبران دیگر در کامف باند ، احساس کردند که باید در برلین رژه رفته و قدرت را به دست بگیرند یا اینکه پیروان آنها به سمت کمونیست ها خواهند رفت.هیتلر قصد داشت با به دست آوردن حمایت یکی از ژنرال های جنگ جهانی اول ، اریک لودندرف ، حمایت کاهر و محور سه نفره او را نیز به دست آورد.با این حال، کاهر قصد داشت با دوستان خود ، سیسر و لوسوف ، یک حکومت دیکتاتوری ناسیونالیستی ملی بدون هیتلر ایجاد کند.نوامبر ۱۹۲۳ اوج تورم شدید در جمهوری وایمار بود.

کودتا

این کودتا از تلاش های موفقیت آمیز بنیتو موسولینی در رم طی روزهای ۲۲ تا ۲۹ اکتبر ۱۹۲۲ الهام گرفته شده بود . هیتلر و همکارانش برنامه ریزی زیادی برای استفاده از شهر مونیخ به عنوان پایگاه یک راهپیمایی بزرگ در برابر دولت جمهوری وایمار آلمان کرده بودند اما شرایط آنان بسیار متفاوت از ایتالیا بود. هیتلر دانست که کاهر نمی تواند کنترل تظاهرات علیه دولت در برلین عمل را بر عهده بگیرد زیرا هیتلر می خواست برای به دست گرفتن لحظه ای بحرانی و تحریک آمیز برای جمعیت پشتیبانی شود. با این حال او تصمیم گرفت امور را در دستان خود بگیرد . هیتلر ، همراه با یک بخش زیادی از اعضای اس آ، در یک سالن آب جو فروشی در مونیخ به نام Bürgerbräukeller که در آن کاهر مقابل ۳۰۰۰ نفر در حال سخنرانی بود ،اجنماع کردند.

در آن سرما و شب تاریک، ۶۰۰ نفر از اعضای اس آ به احاطه سالن آب جو فروشی پرداخته و با یک مسلسل به سالن اجتماعات نشانه گیری کرده بودند. هیتلر عمدتا با همکاران خود که در حدود ۲۰ نفر به نام های هرمان گورینگ و آلفرد روزنبرگ و رودولف هس و ارنست هانف استنگل و آلریچ گراف و یوهان الاینر و آدولف لنک و مکس امان و مکس اروین و فون شوبنر و ریشتر و ویلهلم آدام احاطه شده بود و در حال ارائه ی نطق خود با صدای رسا برای جمعیت موجود در سالن اجتماعات شلوغ آنجا بود .ناگهان هیتلر با شلیک به سقف و پریدن بر روی صندلی با فریاد گفت : انقلاب ملی شکست خورده است و هیچ کس حق خروج از سالن را ندارد . ۶۰۰ نفر حامی وی نیز عملا وی را در این کار همراهی کردند و مانع خروج جمعیت شدند . او در ادامه افزود: دولت باواریا مخلوع است و تشکیل یک دولت جدید با نام لادنروف را اعلام کرد.

هیتلر ، به همراه رودولف هس و لنک و اولریش گراف به اتاق مجاور به زور اسلحه وارد شده و به هر سه ی کاهر و سیسر و لوسوو دستور دادند تا از کودتای آنان حمایت کنند. هیتلر چند روز قبل از واقعه از لوسوو برای یک کودتا درخواست کمک کرده بود. او منتظر پاسخ فوری بود. گفتگو ها به سر انجام نرسید و حتی التماس های کاهر به نایب السلطنه باواریا هم باعث ایجاد شرایط و موقعیت این کار نشد. پس از این دیدار کاهر پاسخ داد که نمی توان به همکاری امید داشت به خصوص که سالن تحت محافظت سنگین قرار گرفته است.

نفراتی مانند هاینز پرنت و یوهان الاینر و شوبنر ریشتر انتخاب شدند تا به لادنروف بروند و البته با این کار باعث اعتبار نازی ها شدند . یک تماس تلفنی از آشپزخانه ی سالن آبجو از طرف هرمان کریبل به ارنست روهم که در رایشز کریگ فلاگز یک سالن آب جو دیگر حضور داشت و منتظر این تماس بود، گرفته شد و به او دستوری مبنی بر به دست گرفتن ساختمان های کلیدی در سراسر شهرستان ها داده شد. در همان زمان ،گروهی از دانش آموزان و افسران مدرسه پیاده نظام تحت فرمان گرهارد رزباخ برای به دست گرفتن اهداف دیگر بسیج شدند .

هیتلر توسط کاهر و پونر و فردریش وبر و کریبل به سمت سالن آبجو فروشی که از قبل تحت کنترل بود حرکت کرد و در ادامه ی سخنرانی گورینگ گفت :این اقدام از قبل طراحی شده نیست اما دولت برلین یهودی و جنایتکاران نوامبر ۱۹۱۸ باید به سزای عمل خود برسند . دکتر کارل الکساندر فون مولر ، استاد تاریخ مدرن و علوم سیاسی در دانشگاه مونیخ و یکی از طرفداران کاهر، نیز یکی از شاهدان عینی بود. از وی در یادداشتی گزارش شده:

من در تمام زندگی به یاد ندارم ، تغییر در نگرش جمعیت در عرض تنها چند دقیقه و یا تقریبا چند ثانیه اتفاق بیفتد … هیتلر با چند جمله و کلمه که تقریبا چیزی بی معنی و یا حتی سحر و جادو به حساب می آمد توانست نظرات مردم را به سمت خود فرا بخواند . هیتلر سخنان خود را با این جمله به پایان رساند : بنظرم کاهر و لوسوو و سیسر خارج شده هستند و در حال مبارزه برای گرفتن یک تصمیم . میخواهم به آنها بگویم که شما پشت سر چه کسی ایستاده اید؟

تماشاگران حاضر در سالن با سر و صدا و شادی خود هیتلر را مورد حمایت قرار داده و با این کار طرح او را تصویب کردند . وی در ادامه گفت :شما می توانید ببینید که آنچه به ما انگیزه می دهد ،نه خود بینی و نه منافع شخصی است،بلکه فقط میل سوزان ما برای نبرد در ساعت یازده به خاطر سرزمین پدری و یا مردن در این راه است … یکی از آخرین چیزهایی که می توانم به شما بگویم این است که، هر دو انقلاب آلمان امشب آغاز می شود و با طلوع آفتاب تمام خواهد شد یا با ما و یا بدون ما .

هیتلر به اتاق خود بازگشت، به تحسین گوش خراش مردم توجه کرد. در راه برگشت ، هیتلر به گورینگ و هس دستور داد تا یوهان فون نیلینگ و هفت تن دیگر از اعضای دولت باواریا، بازداشت شوند . در طول سخنرانی هیتلر ، پونر و وبر و کریبل در مد آشتی جویانه در تلاش بودند تا نقطه نظر خود را با آنها نزدیک کنند . جو اتاق سبک تر شده بود ، اما کاهر بر مواضع خود پافشاری می کرد. کمی قبل از ۹:۰۰ شب در لادنروف با حضور لوسوو و سیسر مشخص شد که آنها وظیفه ی خود را احساس کرده و سرانجام با اکراه وارد شدند .

هیتلر پس از این کار در لادنروف به پشت تریبون سالن اصلی بازگشت و دستی تکان داد و سپس بازگشت و به تماشاگران اجازه ترک سالن داده شد . در یک اشتباه تاکتیکی ، هیتلر تصمیم به ترک سالن Bürgerbräukeller برای مدت کوتاهی گرفت تا برای مقابله با بحران در جای دیگر برود که این کار باعث شد در ساعت ۲۲:۳۰ سالن لادنروف به دست کاهر و همکارانش بیفتد.

آن شب ناآرامی در میان مقامات دولتی، نیروهای مسلح، واحدهای پلیس و افراد تصمیم گیرنده بوجود آمده بود که آیا اعلام وفاداری کنند و یا تصمیم دیگری بگیرند . واحد کوچکی از کمپف باند در اطراف انبارهای مخفی مهمات و تصرف ساختمان مشغول به کار شد . در حدود ساعت ۳ صبح، اولین تلفات کودتا رخ داد و پادگان محلی رایشز ور عده ای از مردان را که در حال خروج از سالن آب جو بودند، دیدند .

آنها تلاش میکردند به سربازخانه رایشز ور حمله کرده و آنجا را آزاد کنند . در این میان، افسران پادگان و کل پادگان رایشز ور را در حالت آماده باش قرار داده و خواستار پشتیبانی شدند و مستشاران خارجی را در اتاق های خود در حبس قرار دادند. صبح زود ، هیتلر دستور داد که اعضای شورای مونیخ به عنوان گروگان گرفته شوند . او در ادامه افسر ارتباطات کمپف باند به نام نئونزت را به طلب کمک از ولیعهد رابرخت باواریا برای میانجیگری بین کاهر و کودتاگران فرستاد اما نئونزت در این ماموریت شکست خورد.در اواسط صبح ۹ نوامبر ، هیتلر متوجه شد که کودتا جدی نبود و کودتاگران نمی دانند چه باید بکنند و تسلیم میشوند. در این لحظه وی فریاد زد ” مارشیرن ویر ( ما راهپیمایی خواهیم کرد) .

نیروی روهم با مردان هیتلر ( در مجموع حدود ۲۰۰۰ مرد) راهپیمایی خود را با هیچ برنامه خاصی آغاز کردند . در همان لحظه وزارت دفاع مانع از این کار شد و در ادنس پلاتز در مقابل فلد هرنهال با حدود ۱۰۰ سرباز به فرماندهی پلیس ایالتی ارشد ستوان بارون مایکل فون گودین اقدام به مسدود کردن راه تظاهر کنندگان کرد. دو گروه به مقابله با هم پرداخته و به تبادل آتش بین یکدیگر پرداختند که این امر سبب کشته شدن چهار افسر پلیس و ۱۶ نفر از نازی ها شد. این حرکت بعدها منشاء بلوت فاهن (پرچم خون ) شد. هیتلر و گورینگ هر دو مجروح شدند. شابنر توسط گلوله کشته شد . گورینگ در کشاله ران به ضرب گلوله مجروح شد و اما کشته نشد . بقیه نازی ها هم پراکنده و یا دستگیر شدند و هیتلر دو روز بعد دستگیر شد.

واحد پلیس ایالتی برای اولین بار از طریق سه کارآگاه پلیس خود که در Löwenbräukeller مستقر بودند طی گزارشی تحقیقات خود را به سرگرد زیگموند فون ایمهاف در پلیس ایالتی رساندند . او بلافاصله تمام واحد های پلیس خود را برای تصاحب دفتر مرکزی تلگراف و تلفن ارسال کرد . هر چند وی باید این عمل مهم خود را به اطلاع ژنرال جاکوب ریتر فون دانر فرمانده شهرستان رایشز ور در مونیخ می رساند . به عنوان یک اشراف زاده وی شخصی منفور بود . او همچنین بسیار شبیه به افسر فرمانده اش ،سپهبد لوسوو بود . او برای مقابله با کودتا با بودن و یا بدون وچود لوسوو به عنوان فرمانده تعیین شد. ژنرال ریتر فون دانر هم یک پست هشدار فرماندهی در ۱۹ پادگان پیاده نظام و واحد نظامی ایجاد کرد.

در همین حال، کاپیتان کارل وایلد در حال آموزش به کودتا گران برای محافظت از ساختمان دولتی و کمیساریای کاهر بود تا با دستور وی به مخالفان شلیک کنند. حدود ۲۳:۰۰ شب ، ژنرال ریتر فون دانر ، همراه با افسران دیگری مانند رایس و فریهر و کریس اشتین، ،به درخواست لوسوو مجبور به انکار کودتا و قطع همکاری با آنان شدند. فرانتس مت یکی از اعضای کابینه در Bürgerbräukeller و معاون نخست وزیر و وزیر آموزش و پرورش و فرهنگ که شخصی کاتولیک و به شدت محافظه کار به حساب می آمد با اسقف اعظم مونیخ ، کاردینال فال هابر و اسقف اعظم یوگنیو پاسلی که بعدها پاپ پیوس هفتم شد)در حال شام خوردن بود که متوجه عمق کودتای رخ داده شد .

او بلافاصله با کاهر تماس تلفنی برقرار کرد و وقتی متوجه شد که وی خود را باخته و نامطمئن جلوه می دهد ،قاطعانه طرح راه اندازی دولت در تبعید در رگنسبورگ را به کار بست و فراخوانی را به همه اعضای پلیس ، نیروهای مسلح و کارمندان دولتی اعلام کرد تا به دولت قانونی وفادار بمانند که این عمل باعث ایجاد مشکلات اساسی برای کودتاگران شد. در روز چهارشنبه ، ۳۰۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه مونیخدست به شورش و راهپیمایی تا جلوی فلدهرنهال زدند و به تظاهرات خود تا جمعه و زمان دستگیری هیتلر ادامه دادند. همچنین کاهر ولوسوو هر دو وطن فروش و خائن نامیده شدند.

دادگاه و زندان

دو روز پس از کودتا ، هیتلر در دادگاه خلق متهم به خیانت شد . برخی از توطئه گران همکار او دستگیر شده و برخی دیگر نیز به اتریش فرار کردند مانند : هرمان گورینگ و هانف استنگل و رودولف هس . مقر حزب نازی هم مورد حمله قرار گرفت و روزنامه آنها به نام ( ناظر خلق ) ممنوع الانتشار اعلام شد. این دادگاه اولین درگیری هیتلر با قانون نبوده است . در یک حادثه دیگر نیز در ماه سپتامبر سال ۱۹۲۱، او و برخی از اعضای اس آ در نشست بایرن باند ایجاد اخلال کرده بودند و در نتیجه ، دستگیر شدند . هیتلر کمی بیش از یک ماه از سه ماه حکم زندان خود را زندانی شد. نیسارت، قاضی در هر دو پرونده ی هیتلر بود.

محاکمه او در ۲۶ فوریه سال ۱۹۲۴ آغاز شد و تا یکم آوریل ۱۹۲۴ طول کشید. لوسوو به عنوان شاهد اصلی در این پیگرد قانونی حضور داشت. هیتلر به خوبی از عهده ی این محاکمه بر آمده و در دفاع از اقدام جسورانه خود به احساسات ضد یهودی خود پرداخت که همین امر باعث حمایت مردم از او شد و او نیز به ذخیره سازی این حمایتها پرداخت . او با شجاعت تمام ادعا کرد که مسئولیت کودتا تنها بر عهده ی او بوده است و همین امر الهام بخش بسیاری برای پیشوا خواندن وی شد . قضات غیر روحانی متعصبانه طرفدار نازی ها بودند و به قاضی پرونده جهت تبرئه هیتلر فشار می آوردند .

اما سر انجام هیتلر و هس هر دو به پنج سال زندان در فستانگ شافت و به جرم خیانت محکوم شدند. زندان اشتون شافت خفیف ترین نوع حکم زندان در قانون آلمان به حساب می آمد (از سه نوع حکم زندان موجود) آنها بدون داشتن کار اجباری، در سلول های راحت قرار داده شدند و اجازه داشتند تقریبا هر روز برای ساعت های زیادی بازدیدکننده داشته و در هوای باز باشند . جمله ی قاضی مبنی بر خیانت به این شکل بود که آنها دارای انگیزه های محترم اما گمراه شده هستند و این منظور، ننگ خیانت در معنای واقعی را به همراه نداشت. در پایان، هیتلر فقط نه ماه از این حکم را تحمل کرد و به دلیل رفتار خوب عفو شد .

با این حال، هیتلر از دادگاه به عنوان یک فرصت برای گسترش ایده های خود استفاده کرد. هر کلمه که او صحبت می کرد در روزنامه های روز بعد گزارش می شد. قضات با توجه به داستان زندگی او ، تحت تاثیر قرار گرفتند و در نتیجه هیتلر تنها کمی بیش از هشت ماه در زندان ماند و مبلغ ۵۰۰۰ مارک جریمه شد. همچنین لادنروف تبرئه شد. هر دو متهم روهم و ویلهلم فریک هر چند گناهکار بودند اما آزاد شدند. گورینگ که در ساق پا و کشاله ران خود از زخم گلوله رنج می برد به طور فزاینده ای وابسته به مورفین و دیگر داروهای ضد درد شد و این اعتیاد را تا پایان عمر خود ادامه داد. یکی از نگرانی هیتلر پس از کودتا این بود که او شانس دوباره برای ماندن در آلمان را نخواهد داشت و به زادگاهش اتریش برگردانده می شود .

اما قاضی نیسارت نسبت به هیتلر بسیار دلسوز بود و معتقد بود که قوانین مربوط به جمهوری وایمار می تواند نسبت به یک مرد اعمال نشود. با توجه به این رای ،هیتلر مانند یک آلمانی و به عنوان رهبر نازی های آینده در آلمان باقی ماند. اگرچه هیتلر برای رسیدن به هدف مورد نظر خود در آن زمان شکست خورد اما این رویداد اولین توجه ملی و یک پیروزی تبلیغاتی را برای نازی ها به همراه آورد. وی در حالی که دوران محکومیت زندان خود را در لاندسبرگ با رودولف هس می گذراند کتاب نبرد من را نوشت . همچنین این کودتا و اثرات آن چشم انداز هیتلر در مورد انقلاب های خشونت آمیز اثر تغییر داد.

از آن پس او فکر کرد که به منظور پیروزی بر قلوب ملت آلمان باید همه چیز را در کتاب خود به شدت قانونی دنبال کند . همین امر باعث شد بعدها، مردم آلمان را به او را با عنوان هیتلر قانونمند بشناسند. ترکیب فرایند کار گروه های محافظه کار ملی و سلطنت طلب ها و کنترل حرکت ملی سوسیالیستی برای کسب کرسی های بیشتر در قدرت همگی دست به دست هم داد تا ۱۰ سال بعد و در سال ۱۹۳۳ فرانتس فن پاپن از هیتلر برای تشکیل یک دولت دعوت به عمل آورد.

نازی هایی که در کودتا درگذشتند

فلیکس آلفارس، تاجر ، متولد ۵ ژوئیه ۱۹۰۱ در لایپزیگ .وی در آثار Siemens-Schuckert مطالعه کرده بود و در سال ۱۹۲۳برای شروع کار خود به مونیخ نقل مکان کرد.

اندریاس باریدل، کلاهدوز ، متولد ۴ می ۱۸۷۹ در آشافنبرگ بود. قتل او باعث تغییر پرچم نازی ها شد. خونباریدلپرچم را خیس کرده بود و از همین رو بعدها به عنوان یادگار نازی ها به نامبلوت فان شناخته شد.

تئودور کسلاکارمند بانک ، متولد ۸ اوت ۱۹۰۰ .

ویلیام ارلیچ کارمند بانک ، متولد ۸ اوت ۱۸۹۴ .

مارتین فاست کارمند بانک ، متولد ۴ ژانویه ۱۹۰۱ .

هشنبرگر قفل ساز ، متولد ۲۸ سپتامبر ۱۹۰۲.

کورنرتاجر دراوبر پیلااومتولد ۴ ژانویه ۱۸۷۵.

کارل کانسر آشپز در یک رستوران، متولد ۷ ژوئیه ۱۸۷۵ .

لافورس دانشجوی مهندسی متولد ۲۸ اکتبر ۱۹۰۴ جوان ترین در بین کودتا گران.

نوبااور نوکر در هوپفن گارتنمتولد ۲۷ مارس ۱۸۹۹٫

کلاوس فون پاپ تاجر در اوشاتزمتولد ۱۶ اوت ۱۹۰۴ .
تئودور فون درپفوردتن عضو بخش شورای دادگاهی که در جنگ جهانی اول جنگیده بود و متولد ۱۴ مه ۱۸۷۳ در بایرویت بود و مسن ترین نفر در کودتا بحساب می آمد.

یوهان هانس ریکمرس کاپیتان سواره نظام بازنشسته که در جنگ جهانی اول جنگیده بود و در برمن متولد ۷ مه ۱۸۸۱ بود .
مکس اروین فون شوبنر ریشتر رهبر نازی ها ، در ریگا متولد شد در تاریخ ۲۱ ژانویه ۱۸۸۴.
لورنز ریشتر فون استرانسکیم هندس ، متولد ۱۴ مارس ۱۸۸۹ بود و مبتلا به اسکیزوفرنی بود.
ویلهلم ولف تاجر ، متولد۱۹ اکتبر ۱۸۹۸
مکس اروین فون شوبنر ریشتر بازو به بازو با هیتلر در کودتا شرکت کرد با اصابت گلوله به ریه اش کشته شد و بلافاصله فوت کرد . او هیتلر را به پایین کشید باعث در رفتن شانه هیتلر در زمان سقوط شد و با این کار جان وی را نجات داد . او تنها رهبر درجه اول نازی در کودتا بود که کشته شد. از تمام اعضای حزب که در کودتا درگذشتند به ادعای هیتلر فقط او بود که غیر قابل جایگزین بود .

۱۶ نفر کشته شده به عنوان اولین ” خون شهدا ” از ان اس دی ای پی در نظر گرفته شد و توسط هیتلر در مقدمه کتاب نبرد من یاد شده است . پرچم نازی ها که در این دوره از وقایع با خون آغشته شده بود با عنوان پرچم خون شناخته شد و برای ادای سوگند هیتلر در مقابل فلد هارنهال آویزان شد و تا پایان قدرت وی نیز در آنجا ماند. هیتلر مدت کوتاهی پس این وقایع به قدرت رسید و دستور ساخت یک بنای یادبود در ضلع جنوبی فلد هرنهال با یک صلیب شکسته را صادر کرد.

پشت بنای یادبود “Und ihr habt doch gesiegt” نوشته شد که به معنای (و شما با این حال پیروزید) بود . در پشت آن بنا دسته های گل گذاشته شد و پلیس های گارد SS پایین تر از دسته گل ها ایستاده بودند . عابران نیز به هنگام عبور برای احترام به کشته ها ،سلام هیتلری می دادند . یادبود و جشن کودتا نیز در سه مجموعه تمبر به چاپ رسید .در کتاب نبرد من به لیست صدها تن از افراد کشته شده نیز اشاره شده است و در متن هدر این کتاب نوشته شده است ” اگر چه آنها را برای اعمال خود کشته شده اند اما یاد آنها برای همیشه زنده است “

ضمنا این کشتار یکی از تاریخ های مهم در تقویم نازی ها به ویژه پس از به قدرت رسیدن در سال ۱۹۳۳ تبدیل شد . هر سال و تا زمان سقوط آلمان نازی، یاد این کودتا و رویدادهای مهم که در مونیخ اتفاق افتاد ،در سراسر کشور گرامی داشته می شد. در شب ۸ نوامبر، هیتلر با حضوردر (آلت کمپفر، جنگجوهای قدیمی) در Burgerbraukeller و شرکت در راهپیمایی روز بعد و در خیابان های شهر مونیخ با یادآوری ۱۶ نفر کشته شده ی این کودتا ، یاد آنان را گرامی می داشت .

بعدها از این مراسم به عنوان پس از شب با چاقوهای بلند یاد شد . در سال ۱۹۳۸، از آن با نام شب شیشه های شکسته یاد شد و در سال ۱۹۳۹ با سوء قصد به جان هیتلر توسط گئورگ السر این مراسم برگزار نشد .


با آغاز جنگ در سال ۱۹۳۹، نگرانی های امنیتی باعث تعلیق افتادن برنامه شد و دیگر هرگز از سر گرفته نشد . با این حال، هیتلر در ۸ سخنرانی از نوامبر ۱۹۴۳ تا سال ۱۹۴۴ از آن واقعه یاد کرد . هیتلر از این واقعه که به قلم هاینریش هیملر نوشته شده بود صحبت کرد. هنگامی که جنگ درگرفت ساکنان مونیخ به طور فزاینده نگران حضور رهبران نازی در شهرهای خود بودند و آن حضور را یک آهن ربا برای بمب افکن های متفقین می دانستند.

با همه ی این اتفاقات هر ساله در گااو نیز ( منطقه اداری آلمان) برگزاری مراسم یاد بود این ۱۶ نفر برگزار میشد. در تاریخ ۹ نوامبر سال ۱۹۳۵،کشته شده های این کودتا را از گورهای خود به فلد هرنهال منتقل کردند . اعضای اس آ و اس اس آنها را به (افتخار معابد گونیگپلاتز) که از قبل برای این کار ساخته شده بود، با احترام منتقل کردند که در هر یک از تابوت ها هشت نفر از کشته شدگان با نام خود، دفن شده اند.

در ماه ژوئن سال ۱۹۴۵ کمیسیون کنترل متفقین، بدن این ۱۶ نفر را از این مکان خارج و با خانواده های آنها تماس گرفت. آنها مجبور شدند تا کشته های خود را در گورستان مونیخ و در گورهای بی نام و نشان به خاک سپارند و یا اینکه در آلمان سوزانده شوند . در ۹ ژانویه ۱۹۴۷، قسمت های بالایی از ساختمان منفجر شد .

تاریخ: ۸-۹ نوامبر ۱۹۲۳
محل: مونیخ، باواریا، آلمان
نتیجه: پیروزی رایشز ور . شکست کودتا و دستگیری رهبر حزب نازی .
طرفین: حزب نازی ، جمهوری وایمار ، دولت باواریا ، رایشز ور

فرماندهان و رهبران : آدولف هیتلر ، اریش لودندورف ، ارنست روهم ، رودولف هس ، شوبنر ریشتر ، هرمان گورینگ
در طرف دیگر : گوستاو آر فون کاهر ، یوگن فون نیلینگ ، هانس آر فون سیسر ، اوتو فون لوسوو
تعداد افراد : نازی ها ۳۰۰۰ و طرف دیگر : ۱۰۰
تلفات : ۱۶ نازی و ۴ نفر از طرف دیگر
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان