26-07-2015، 17:52
اسکندر با خیال راحت از مصر به سمت
ایران حرکت کرد، از سوریه گذشت و وارد
بین النهرین شد. از دجله هم رد شد و به دشت
گواگمله (جایی نزدیک شهر موصل امروزی) رسید.
داریوش یک بار دیگر در برابر او صف آرایی کرد
. تعداد دو سپاه مثل دو دفعه قبلی کاملا نابرابر بود؛
480 هزار ایرانی در برابر 47 هزار یونانی. این بار
دشت گواگمله هم برای ارتش تیرانداز و ماهر داریوش
جای خوبی برای مانور داشت. اما باز هم داریوش
ضعف فرماندهی اش را نشان داد. او تمام ارتش را در
یک خط صاف سازماندهی کرد؛ برعکس اسکندر و
سردارانش که با آرایش مثلث اسپارتی، ارتش شان را
به سه قسمت تقسیم کردند و نوک مثلث که خود اسکندر
هم در آن بود، باز با حمله مستقیم به قلب سپاه، جایی که
داریوش در آنجا بود، باعث وحشت او شدند. داریوش
دوباره فرار کرد و فرار او باعث به هم ریختن سپاه ایران شد
. اسکندر تا چند فرسخ داریوش را تعقیب کرد؛ بعد
هم بدون دردسر به شهر باستانی بابل رفت و آن شهر
را بدون هیچ زحمتی تصرف کرد. بابل جایی بود
که کورش بعد از تصرف آن،
بنیانگذاری «امپراتوری» را اعلام کرد.