17-11-2018، 12:57

تو تمنای من و ، یارِ من و ای جان منی
پس بمان تا که نمانم ، به تمنای کسی
تو خودَت روح و روانی ، تو آرامشِ جانی
پس بمان تا که نمانــــم ، به تماشای کسی
به تماشای کسی
شوریده یِ آزرده دلِ بی سر و پائم
در شهر شما عاشق انگشت نمائم
دیوانه تر از مردم این شهر اگر هست
جانا به خدا من ، به خدا من ، به خدا من
به خدا من ، به خدا من ، به خدا من
مستیِ هر نگاه تو ، بند به بند مویِ من
خیال ماه روی تو ، گر شود آرزویِ من
رسوا میکند مرا ، غوغا میکند مرا
آتش میزند به دل ، شیدا میکند مرا
شوریده یِ آزرده دلِ بی سر و پائم
در شهر شما عاشق انگشت نمائم
دیوانه تر از مردم این شهر اگر هست
جانا به خدا من ، به خدا من ، به خدا من
به خدا من ، به خدا من ، به خدا من