امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

غروب

#1
غروب می شود باز....
بدون هیچ نگاه منتظری....
بدون هیچ دست گرمی که فنجانی چای تعارفت کند!
ومن تنهای تنها به دور دستهای این شهر سربی خیره میشوم
به تنهایی و غربت خود میان این همه چراغ های روشن مات میمانم
واز خود میپرسم چرا هیچ کسی انتظار کنار بودن با من را نمی کشد!!
چرا کسی مرا برای خودم از پک های مداوم به این سیگارلعنتی منع نمیکند...
و من میمانم و هزار سوال پی درپی در این غروب تکراری....
ومن میمانم و غروب هایی که میگذرند بدون یک همدم....
و من میمانم و عمری که غروب هارابا سیگار و فنجان چای نیم خورده ام زندگی کرده ام نه زندگی کردن نه!!!
مرگ تدریجی منو خاطرات وسیگاری که به پای تنهاییم میسوزد!!!!
وسعت عشق پسرا اونقدر زیاده که دوست دوست دخترشونوهم دوست دارنExclamationExclamation
پاسخ
 سپاس شده توسط ashkyakhee ، پری استار ، ♫♪M.J.X♪♫
آگهی
#2
واقعا عالی.
شبیه نوشتهای صادق هدایت بود.

به او گفتم غمگين ترين ترانه را برايم بخوان؛چشمهايش
را بست و آرام آرام گريست
ﻧﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ،
ﻧﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ
ﻓﻘﻂ ﺷﻠﻮﻏﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ
ﮔﻨﺠﺸﮏ ﻫﺎﯾﯽ
ﮐﻪ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﺎﺧﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺷﺎﺧﻪ ﭘﺮﯾﺪﻥ
ﻋﺎﺩﺗﺸﺎﻥ ﺍﺳﺖ . . .
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
نت هاي آشفته
پاسخ
#3
عالی بودHeart
غروب 1
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  مطالب غم ناک میچسبه تو غروب پاییز
  غروب آفتاب (تصاویرعاشقانه دو نفره)
  عکسای زیبای غروب خورشید
  غروب

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان