امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

برایمان از عشق بگو

#1
آنگاه المیترا گفت: برایمان از عشق بگو.
پیامبر سر را بلند کرد و به مردم نگریست. سکوتی آنان را فراگرفت. پس پیامبر با صدایی رسا چنین گفت:
هرگاه که عشق شما را به سوی خویش فراخواند، در پی اش روانه شوید، هرچند راه عشق دشوار و پر نشیب باشد.
و هرگاه بال و پر عشق شما را دربر گرفت، خود را تسلیم وی سازید حتی اگر تیغ پنهان در پرهایش شما را زخم زند.
و زمانی که با شما سخن می گوید باورش دارید، هرچند با صدای خویش رویاهایتان را بر باد دهد، همچون وزش باد ویرانگر شمال بر باغ.
زیرا همین که عشق شما را بر تخت می نشاند، مصلوبتان نیز خواهد کرد.
و همین که شما را رشد و پرورش می دهد، برگ و بارتان را نیز هرس می کند.
و همین که بر بلندای شما بالا می رود و ظریف ترین شاخه های رقصان در نور آفتاب شما را نوازش می کند، همین گونه در عمق ریشه هایتان فرو می رود و آنان را در حالی که به زمین چنگ زده اند، خواهد لرزاند.
عشق شما را به سان خوشه های گندم گرد خویش می آورد.
و چون خرمن کوبی شما را از پوسته به در می آرد.
و با غربال خویش از پوسته جدا یتان می سازد.
و در آسیاب خویش از شما آردی سپید به دست می دهد.
و خمیر شما را ورز می دهد و قابل انعطاف می نماید.
و آنگاه شما را بر آتش مقدس عرضه می دارد تا اینکه نان مقدس شوید برای میهمانی مقدس خداوند.
این همه را عشق با شما می کند باشد که از اسرار درون خویش آگاه شوید و با این آگاهی، جزئی از جان زندگی شوید.
لیک اگر از ترس خویش تنها در طلب صلح و صفا و سرور عشق باشید، پس همان به که عریانی خویش پنهان دارید و همنشینی با عشق را کنار گذارید،
و به دنیایی بی روح قدم گذارید که در آنجا خواهی خندید اما نه با تمامی وجود، و خواهید گریست اما نه با تمامی اشک هایتان.
هدیه عشق برای شما جز خود عشق نیست و چیزی به شما نخواهد بخشید جز از خویشتن خویش.
عشق نه چیزی دارد و نه از آن چیزی است،
چرا که عشق را خود عشق کفایت می کند.
هنگامی که عاشقید مگویید: "خداوند در قلب من جای دارد." بلکه بگویید: " من درون قلب خداوند جای دارم."
و در این اندیشه مباشید که عشق را راهبری نمایید، زیرا که اگر عشق شما را لایق بداند، هموست که شما را راه می نماید.
خواسته عشق چیزی نیست جز تحقق خویشتن،
ولیکن اگر عاشق گشتید و در این عشق آرزوهایی داشتید، پس بگذارید تمنای شما ازعشق اینگونه باشد:
تمنایتان این باشد که آب گردید و چونان جویباری روان طنین نغمه خویش را برای شب سر دهید.
تمنا کنید که که به رنج حاصل از عطوفت و رافت بسیار پی برید،
که زخم خورده درک خویش از عشق باشید،
و با رغبت و لذت، خون خویش بریزید.
تمنا کنید که صبحگاهان با قلبی در آرزوی پرواز چشم بگشایید و سپاس گذارید برای آغاز روزی نو لبریز از عشق،
و هنگام نیمروز در اندیشه شور عشق بیارمید،
و شامگاهان با ستایش عشق به خانه باز گردید.
و آنگاه با قلبی لبریز از نیایش معشوق و نغمه ستایش بر لب خود را به آغوش خواب بسپارید."
^__^

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
برایمان از عشق بگو 1

پاسخ
 سپاس شده توسط بيتا عاشق اما تنها(کره اي) ، Black Heart ، مبینافرزین ، فاطمه 09 ، Wєιяɗ
آگهی
#2
دیگـه عشقــی وجـود نــداره دیگـه|:

آدمـا فقط دل میشکونن|:
پاسخ
#3
عشق هههه
فقط اسمشه خودش که نی...
Wнαтever I вecoмe , I decιde
.I нαve ɴo reɢreтѕ 
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان