28-02-2014، 10:47
شنیدم در زمان خسرو پرویز
گرفتند آدمی را توی تبریز
به جرم نقض قانون اساسی
و بعضی گفتمان های سیاسی
ولی آن مرد دور اندیش، از پیش
قراری را نهاده با زن خویش
که از زندان اگر آمد زمانی
به نام من پیامی یا نشانی
اگر خودکار آبی بود متنش
بدان باشد درست و بی غل و غش
اگر با رنگ قرمز بود خودکار
بدان باشد تمام از روی اجبار
تمامش از فشار بازجویی ست
سراپایش دروغ و یاوه گویی ست
گذشت و روزی آمد نامه از مرد
گرفت آن نامه را بانوی پر درد
گشود و دید با هالو مآبی
نوشته شوهرش با خط آبی:
عزیزم، عشق من، حالت چه طور است؟
بگو بی بنده احوالت چه طور است؟
اگر از ما بپرسی، خوب بشنو
ملالی نیست غیر از دوری تو
من این جا راحتم، کیفور ِ کیفور
بساط عیش و عشرت جور و واجور
در این جا سینما و باشگاه است
غذا، آجیل، میوه رو به راه است
کتک با چوب یا شلاق و باطوم
تماما شایعاتی هست موهوم
هر آن کس گوید این جا چوب دار است
بدان آن هم دروغی شاخدار است
در این جا استرس جایی ندارد
درفش و داغ معنایی ندارد
کجا تفتیش های اعتقادی ست؟
کجا سلول های انفرادی ست؟
همه این جا رفیق و دوست هستیم
چو گردو داخل یک پوست هستیم
در این جا بازجو اصلا نداریم
شکنجه، اعتراف، عمرا نداریم
به جای آن اتاق فکر داریم
روش های بدیع و بکر داریم
عزیزم، حال من خوب است این جا
گذشت عمر، مطلوب است این جا
کسی را هیچ کاری با کسی نیست
نشانی از غم و دلواپسی نیست
همه چیزش تماما بیست این جا
فقط خودکار قرمز نیست این جا!
شاعر: هالو
عمو کلیپس فروش ! بله !
کلیپس کم فروش ! بله !
کلیپست جا داره ؟ بله !
دورِش پَر داره ؟ بله !
عمو کلیپس فروش ! بله !
من کلیپس می خوام !! بله !
واسه یه شب می خوام !! بله !
عمو چکمه فروش !! بله !
چکمه کم فروش ! بله !
چَکمت عُمق داره ؟ بله !
ارتفاع داره ؟؟ بله !
عمو چکمه فروش !! بله !
من چکمه میخوام ! باشه !
واسه یه رُب می خوام !!! باشه
موهاش همیشه سیخه
نگاش همیشه میخه
نگاش همیشه میخه
چت میکنه همیشه
بی مخ زدن؟نمیشه
بی مخ زدن؟نمیشه
پول از خودش نداره
باباش رو قال میذاره
باباش رو قال میذاره
دی اند جیشو میپوشه
میشینه بعد یه گوشه
میشینه بعد یه گوشه
زنگ میزنه به دافش
میبنده هی به نافش
میبنده هی به نافش
که من دوست میدارم
تاج سرم میذارم
تاج سرم میذارم
صورت رو کردی میک آپ
بیا بریم کافی شاپ
بیا بریم کافی شاپ
تو کافی شاپ،می خنده
همش خالی میبنده
همش خالی میبنده
بهم میگن خدایی!
چقدر بابا بلائی!
چقدر بابا بلائی!
همه رو من حریفم
میذارم توی کیفم
میذارم توی کیفم
هزارتا داف فدامن
منتظر یه نامن
منتظر یه نامن
ولی تویی نگارم
برات برنامه دارم
برات برنامه دارم
اگه مشکل نداری
میام به خواستگاری!
میام به خواستگاری!
بهترین ماشین ایرانی پراید
گرچه گاهی قاتل جانی پراید!
بینمت اکنون به هرجا و مکان
جانشین خوب پیکانی پراید
بسکه محکم هستی و سفت و قوی
مثل تانک جنگ میمانی پراید!
چشم بی پولان همه بر روی تو
چون که امید فقیرانی پراید
اغنیا سوی فراری می روند
درد ماها را تو درمانی پراید
هر کجا باشد ژیان یا که رنو
توی آنجا مثل سلطانی پراید
دارد اکنون اصغری و آتقی
مریم و مش مهدی و مانی پراید
یا که دارد بندری و ساوه ای
سیستانی و خراسانی پراید
گر که از مادرزنت سیری هنوز
هدیه اش کن بی پشیمانی پراید
من خجالت می کشم از وصف تو
بسکه داری حسن پنهانی پراید
گرچه گاهی قاتل جانی پراید!
بینمت اکنون به هرجا و مکان
جانشین خوب پیکانی پراید
بسکه محکم هستی و سفت و قوی
مثل تانک جنگ میمانی پراید!
چشم بی پولان همه بر روی تو
چون که امید فقیرانی پراید
اغنیا سوی فراری می روند
درد ماها را تو درمانی پراید
هر کجا باشد ژیان یا که رنو
توی آنجا مثل سلطانی پراید
دارد اکنون اصغری و آتقی
مریم و مش مهدی و مانی پراید
یا که دارد بندری و ساوه ای
سیستانی و خراسانی پراید
گر که از مادرزنت سیری هنوز
هدیه اش کن بی پشیمانی پراید
من خجالت می کشم از وصف تو
بسکه داری حسن پنهانی پراید
از فراقش قلب بشقابم شکست
قاشق و چنگال من در غم نشست
قاشق و چنگال من در غم نشست
دید او فیش حقوقم را مگر؟
کاین چنین از پیش من بگرفت پر
کاین چنین از پیش من بگرفت پر
مرغکم رفتی تو از پیشم چرا
کردی از پیش خودت کیشم چرا
کردی از پیش خودت کیشم چرا
من به تو خیلی ارادت داشتم
حشر و نشری با کبابت داشتم
حشر و نشری با کبابت داشتم
خاطراتت مانده در کنج اجاق
سوخت قلب دیگ تفلون از فراق
سوخت قلب دیگ تفلون از فراق
ران و بال و سینه ات یادش بخیر
قلب چون آیینه ات یادش بخیر
قلب چون آیینه ات یادش بخیر
با سس قرمز چه زیبا می شدی
خوب و دلچسب و دلارا می شدی
خوب و دلچسب و دلارا می شدی
ای فدای ژامبون رنگین تو
سوپ های داغ و آن ته چین تو
سوپ های داغ و آن ته چین تو
ناز کم کن پیش ماها هم بیا
لطف کن ،یک شام، اینجا هم بیا
لطف کن ،یک شام، اینجا هم بیا
دستمان از گوشت دور است ای نگار
پس تو دیگر اشکمان را در نیار
پس تو دیگر اشکمان را در نیار
زندگی بی تو جهنم می شود
سکته ،اسبابش فراهم می شود
سکته ،اسبابش فراهم می شود
ای فدای قُد قُدایت باز گرد
این دل و جانم فدایت باز گرد
این دل و جانم فدایت باز گرد
بی تو باور کن که مردن بهتر است
از جهان تشریف بردن بهتر است
از جهان تشریف بردن بهتر است
از خر شیطان بیا پایین عزیز
عشوه کم کن ،زهر در جامم مریز
عشوه کم کن ،زهر در جامم مریز
تازگی از دیگران دل می بری
هرکه بامش بیش ،با او می پری
هرکه بامش بیش ،با او می پری
در نبودِ هیکل زیبای تو
دلخوشم با سنگدان و پای تو
دلخوشم با سنگدان و پای تو
پس چه شد آن بال های خوشگلت
لک زده است این دل برای شنسلت
لک زده است این دل برای شنسلت
ذهن یخچالم پُر است از یاد تو
بازگرد ای خوشگل تو دلبرو
بازگرد ای خوشگل تو دلبرو
تخم خود را لا اقل از ما نگیر
تا که با خاگینه اش گردیم سیر
تا که با خاگینه اش گردیم سیر
:cool:سپاس و نظر فراموش نشه ((((((::cool: