03-02-2014، 20:11
با دوستم رفتیم تالاب انزلی، میگه این مرغابیا پرواز کردن اومدن اینجا؟ پ ن پ نذر داشتن پا پیاده اومدن اینجا
با دوستم طبقه سوم بودیم میپرسه آدم از اینجا بیوفته زمین، میمیره؟ پـَـــ نــه پـَـــ بیوفته زمین هوا میره، نمی دونی تا کجا میره …
بعد از طلاقم دارم گریه میکنم... مامانم میگه دلت شکسته؟ ناراحتی؟ دوسش داشتی؟ میگم پ نه پ میخواستم یه بار دیگه صحنه غرق شدن تایتانیک براتون القاء بشه!!
با دوستم طبقه سوم بودیم میپرسه آدم از اینجا بیوفته زمین، میمیره؟ پـَــ نــه پـَــ بیوفته زمین هوا میره، نمی دونی تا کجا میره …
پسر:بابا تو مرغداری کار پیدا کردم
بابا: به جوجه ها دونه میدی ؟
پسر: پ ن پ ... وقتی مرغ ها رو کشتن به جوجه ها دلداری میدم
اولی : چی شده کوه ریزش کرده
دومی : پ ن پ کریس آنجلم میخواد کوه رو غیب کنه
یارو چاقو خورده درحد بنز داره ازش خون میره، بردنش اورژانس، پرستار میگه؛ آمدین بستریش کنین؟ پ ن پ! آوردیم خون بده بریم!!
پسر: بابا تو باغ وحش کار پیدا کردم پدر: به عنوان یک کارمنده ؟! پسر: پ ن پ به عنوان پلنگ
خوابیدم بابام میگه خوابیدی میگم په نه په مردم خودم زدم به خواب
با دوستم طبقه سوم بودیم میپرسه آدم از اینجا بیوفته زمین، میمیره؟ پـَـــ نــه پـَـــ بیوفته زمین هوا میره، نمی دونی تا کجا میره …
بعد از طلاقم دارم گریه میکنم... مامانم میگه دلت شکسته؟ ناراحتی؟ دوسش داشتی؟ میگم پ نه پ میخواستم یه بار دیگه صحنه غرق شدن تایتانیک براتون القاء بشه!!
با دوستم طبقه سوم بودیم میپرسه آدم از اینجا بیوفته زمین، میمیره؟ پـَــ نــه پـَــ بیوفته زمین هوا میره، نمی دونی تا کجا میره …
پسر:بابا تو مرغداری کار پیدا کردم
بابا: به جوجه ها دونه میدی ؟
پسر: پ ن پ ... وقتی مرغ ها رو کشتن به جوجه ها دلداری میدم
اولی : چی شده کوه ریزش کرده
دومی : پ ن پ کریس آنجلم میخواد کوه رو غیب کنه
یارو چاقو خورده درحد بنز داره ازش خون میره، بردنش اورژانس، پرستار میگه؛ آمدین بستریش کنین؟ پ ن پ! آوردیم خون بده بریم!!
پسر: بابا تو باغ وحش کار پیدا کردم پدر: به عنوان یک کارمنده ؟! پسر: پ ن پ به عنوان پلنگ
خوابیدم بابام میگه خوابیدی میگم په نه په مردم خودم زدم به خواب