آقا با رفیقم داشتیم دور میزدیم یهویی یه دختر خانم خوشگلی دیدیم تیپش خوب بود (البته از نظر من خوب بود از نظر رفقا عالی)خب داشتم میگفتم یه ساپورت سیاه هم پاش بود آقا ما هم داشتیم از کنارش رد میشدیم یهو ازدستش یه چیزی افتاد دقت نکردم چی بود ولی فک کنم کیف پولش بود خب حالا وللش بعدش طرف خم شد بره بگیرتش یهو ججرررررررررر ساپورت طرف پاره شد تو اون همه جمعیت !!!! اون لحظه من ورفیقم واطرفیا خنده مون گرفت افتضاح ولی دلم به حالش سوخت به زوری هم که شده بود خنده مو قطع کردم تا که رفتیم جلوتر جوری که دیگه تو دید طرف نبودم خنده مو شروع کردم
بیچاره خیلی دلم به حالش سوخت برا یه دختر خیلی سخته ایطوری اونم تو جمع....
:4fv:
این خاطره رو میخوام بگم از یه رفیقمه زنگ آخر مدرسه مون خورده بود وهمه تعطیل شده بودیم من وبا چندتا بروبچ رفتیم با هم تا یکم دور بزنیم بعدش بریم خونه آخر هفته ای ما محصل ها بود دیگه فرداش هم تعطیل بود یکی از رفیقام علاقه بالایی به پوشیدن لباس های تنگ وشلوار های تنگ داره جوری که حتی لباس فرم مدرسه وبا شلوارش تنگه (برا بعضیا سوال پیش میاد مگه دبیرستانیا لباس فرم دارن؟؟؟بله دارن مدرسه من که داره)خب داشتم میگفتم داشتیم همه باهم دیگه راه میرفتیم وصحبت میکردیم که یهو همون رفیقم که به عرض تون رسوندم عاشق لباسا وشلوارای تنگه پای راستش سر میخوره چشتون روز بد نبینه یهو صدایی اومدجررررررررررر خشتک که بماند دیگه خشتکی نمونده بودش واسه شلوارش از پشتش تا جلو پاره شده بود یا به خودمونی جر رفته بودش ما هم که دیگه تحملمون 0شده بود زدیم زیر خنده
بنده خداتا خونه بره دور شلوارش گرم کن یکی از رفقا رو بسته بود 
(حالا بماند جلوی مردم وچندتا دختر خانومم ضایع شد )
حالا خداییش واقعا آرزو نمیکنین که این اتفاقا براتون نیفته؟؟؟؟ منتظر نظراتم



این خاطره رو میخوام بگم از یه رفیقمه زنگ آخر مدرسه مون خورده بود وهمه تعطیل شده بودیم من وبا چندتا بروبچ رفتیم با هم تا یکم دور بزنیم بعدش بریم خونه آخر هفته ای ما محصل ها بود دیگه فرداش هم تعطیل بود یکی از رفیقام علاقه بالایی به پوشیدن لباس های تنگ وشلوار های تنگ داره جوری که حتی لباس فرم مدرسه وبا شلوارش تنگه (برا بعضیا سوال پیش میاد مگه دبیرستانیا لباس فرم دارن؟؟؟بله دارن مدرسه من که داره)خب داشتم میگفتم داشتیم همه باهم دیگه راه میرفتیم وصحبت میکردیم که یهو همون رفیقم که به عرض تون رسوندم عاشق لباسا وشلوارای تنگه پای راستش سر میخوره چشتون روز بد نبینه یهو صدایی اومدجررررررررررر خشتک که بماند دیگه خشتکی نمونده بودش واسه شلوارش از پشتش تا جلو پاره شده بود یا به خودمونی جر رفته بودش ما هم که دیگه تحملمون 0شده بود زدیم زیر خنده




(حالا بماند جلوی مردم وچندتا دختر خانومم ضایع شد )
حالا خداییش واقعا آرزو نمیکنین که این اتفاقا براتون نیفته؟؟؟؟ منتظر نظراتم