امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

سخنان رابيندرانات تاگور

#1
سخنان رابيندرانات تاگور 1

هر کودکی با این پیام به دنیا می آید که ، خداوند هنوز از بشر نا امید نشده است.رابيندرانات تاگور



هنرمند عاشق طبعت است به همین دلیل هم برده و هم ارباب آن است.رابيندرانات تاگور



عشقت را بر پرتگاه منشان چرا که بلند است آن! . رابيندرانات تاگور



من با عشق به تو تنها به میعادگاهم می آیم ، اما این من ، در ظلمت کیست کنار می آیم تا از او دوری کنم ، اما نمی توانم از او بگریزم ، او وجود کوچک خود من است ، آقا و سرور من . حیا و شرمندگی نمی شناسد و شرمنده ام که همراه با او به درگاه تو آمده ام . رابيندرانات تاگور



آسمان برای گرفتن ماه تله نمی گذارد،آزادی خود ماه است که او را پایبند می کند .رابيندرانات تاگور



اگر انتظار و توقع نداشته باشی همه دوست تو اند . رابيندرانات تاگور



خشم زن مانند الماس است می درخشد اما نمی سوزاند . رابیندرانات تاگور



اميد، نان روزانه آدمي است . رابيندرانات تاگور



رنج هست، مرگ هست، اندوه جدايي هست،
اما آرامش نيز هست، شادی هست، رقص هست،
خدا هست.
زندگی، همچون رودی بزرگ، جاودانه روان است.
زندگی همچون رودی بزرگ كه به دريا می رود،
دامان خدا را می جويد .
خورشيد هنوز طلوع ميكند
فانوس ستارگان هنوز از سقف شب آويخته است :
بهار مدام می خرامد و دامن سبزش را بر زمين مي كشد :
امواج دريا، آواز می خوانند،
بر ميخيزند و خود را در آغوش ساحل گم ميكنند.
گل ها باز می شوند و جلوه می كنند و می روند .
نيستی نيست .
هستی هست .
پايان نيست.
راه هست.
تولد هر كودك، نشان آن است كه :
خدا هنوز از انسان نااميد نشده است . رابيندرانات تاگور



بیا…
همان گونه كه هستي بيا دير مكن…
گيسوان مواجت آشفته
فرق مويت پاشيده.
بيا دلگير مشو
بيا همان گونه كه هستی
بيا دير مكن
چمن ها را پايمال كرده به سرعت بيا.
اگر چه مرواريد هاي گردنبندت بيفتد و گم شود.
باز بيا و دلگير مشو
از كشتزارها بيا،
تندتر بيا…
ابرهايي كه آسمان را پوشيده است مي بيني
در طول رود كه در آن ديده مي شود.
دسته پرندگان وحشي در پروازند.
بادي كه از روي چمن ها مي گذرد و هر آن شدت مي گيرد باد آن را خاموش خواهد كرد
چه كسي مي تواند ترديد داشته باشد كه به ابروان و مژگانت سرمه نپاشيده اي
زيرا ديدگان طوفانيت از ابرهاي باراني هم سياه ترند
اگر هنوز حلقه ي گل بافته نشده، چه مانعي دارد؟
اگر زنجير طلايت هم بسته نشده آن هم بماند
آسمان از ابر آكنده است دير شده همان گونه كه هستي بيا…
بيا فقط بيا…(بخشي از نامه ي رابیندرانات تاگور به همسرش)



زرتشت به وسیله فلسفه خود بشر را از بار سنگین مراسم ظاهری آزاد ساخت و اساس آئینش را بر آموزشهای اخلاقی نهاد . رابيندرانات تاگور

منبع=http://jomalatziba.blogfa.com/
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Earth سخنان متفکران جهان:]
  سخنان صادق هدایت
  سخنان بزرگان درباره ی کتاب
  سخنان زیبا و آموزنده ویلیام شکسپیر
  آخرین سخنان و تصاویر جورج جرداق
  سخنان آموزنده و بسیار خواندنی ایمانوئل كانت مجموعه : سخنان بزرگان سخنان آموزنده و بس
  سخنان زیبا و گلچین برمودا باترا مجموعه : سخنان بزرگان سخنان زیبا و گلچین برمودا باتر
  سخنان جالب و خواندنی خانم مایا آنجلو مجموعه : سخنان بزرگان سخنان جالب و خواندنی خانم
  سخنان زیبا و آموزنده از ناپلئون هیل مجموعه : سخنان بزرگان سخنان زیبا و آموزنده از ناپ
  سخنان کریستین بوبن

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان