امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اعترافات خنده دار ☺

#1
Wink 

اعتراف میکنم ی بار با مامانم رفته بودیمسرزمین موج های ابی تو شهر خودمون بعدش ی سرسره داشت ک طولش زیاد بود و مثل تونل بود مامان من تپل هستش و منم مثل نی قیلون من ب مامان گفتم ک من اول میرم تو اون پایین نگا کن من ک افتادم تو اب تو حرکت کن اقا ما ک حرکت کردیم دیدم ی خانمه پد زیر پاش در رفته و تو تونل گیر کرده بهش گفتم بروو میگفت نمیتونه پد نداره نگا کردم پشت سرم دیدم یا ابرفرض مامانمم حرکت کرده هی ب خانمه میگفتم برووو داره میاد میگفت کیییی چییی هی نگا میکردم پشت سرم هی جلو چشتون روز بد نبینه واقعا مثل تو فیلما بود ک انگار ی تریلی داره از رو ب روتون میاد و میخاید شاخ ب شاخ بشید خلاصه دیگه اخرای تونل بود خودم رسوندم ب خانمه جفت پا زدم تو کمرش طفلکی پرت شد تو اب خودمم پریدم تو اب .:4chs:
.
.
.


اعتراف میکنم بچه کی بودم از عنکبوت خیلیمیترسیدم . یبار برای اولین بار تنهایی رفتم حموم که مثلا مرد شدم دیگه زشت با بابام برم همون پامو که گذاشتم داخل حموم یه عنکبوت گندرو رو سقف حموم دیدم چنان فریادی زدم که دیگه تا ۱۵ سالگی وقتی میرفتم حموم بابام خودش قبل من میومد کل دیوار ها و سقف و چک میکرد که چیزی نباشه.تازه یه هفته هم بستری شده بودم اون موقع تو بیمارستان.

.
.
.
.




[ltr] [/ltr]



[ltr]اعتراف میکنم یه روز که خیلیکوچیک بودم داداشمم تازه به دنیا اومده بود مامانم گفت مراقبش باش 5دقیقه برم بیرون بیام.منم داداشمو گزاشتم تو یخچال بعدش یادم رفت تا دم ظهر مامانم داشت دنباله داداشم میگشت حالش بعد شد بابام رفت براش اب بیاره دید تو یخچاله من که تازه یادم اومد چی کار کردم پا به فرار گذاشتم[/ltr]


[ltr].[/ltr]


[ltr].[/ltr]


[ltr].[/ltr]


[ltr].[/ltr]



[ltr]
اعتراف می کنم یه شب کهتا دیر وقت با همکارم خانم حسینی که خیلی هم میونه خوبی با هم نداشتیم تو شرکت بودیم . دفتر به شکل l بود . ما تصویر همو نداشتیم ولی صدای همدیگرو میشنیدیم . یه دفعهگفت : تنهایی میترسم از این خیابون رد شم ، گفتم : چند دقیقه صبر کنید من همراهیتون می کنم . گفت : همی الان بیا ، خیلی کار دارم گفتم : الان کامپیوترو خاموش میکنمو میام . با عشوه گفت : ببییییییین بیادیگه ، از جام پا شدم و قهرمانانه رفتم برسونمش دیدم داره تلفنی با شوهرش حرف می زنه


.
[/ltr]


[ltr].[/ltr]


[ltr].[/ltr]


[ltr].[/ltr]


[ltr].[/ltr]




[ltr]اعتراف میکنم 5 ساله بودمخیلی شیطون بودم و مامانم یاد گرفته بود منو بندازه تو حموم چراغ رو هم نزنه مثلا بترسم تنبیه شم،دو سه بار انداخت من تنبیه نشدم،بار چهارم که منوانداخت تو حموم دیدم حوصلم سر میره شیر رو باز کردم و دوش گرفتم بعد زنگ حمومو زدم..مامانم فکر کرد تنبیه شدم. .باید میدیدینش تو اون حالوقتی درو باز کرد بجای اینکه بگم ببخشید،گفتم حوله بیار برام!!![/ltr]


[ltr].[/ltr]


[ltr].[/ltr]


[ltr].[/ltr]


[ltr].[/ltr]


[ltr].[/ltr]




[ltr]
اعتراف می کنم سال اولدانشگاه شدیدا به یکی از دخترها علاقه مند شده بودم و روم نمیشد بهش بگم ،همیشه آرزو می کردم بهش ماشین بزنه دم دانشگاه و من ببرمش بیمارستان و نجاتش بدم بلکه عاشقم شه!!

.
[/ltr]


.
.
.
.
اعتراف میکنم اولین بار که یه بز رو از نزدیک دیدم بچه بود از شدت ترس اول بهش سلام کردم بعد بلافاصله فرار کردم.
.
.
.
.




اعتراف می کنم واسهمصاحبه ی دانشگاه رفته بودم ، یارو گفت اصول دین رو بگو منم شرو کردم به خوندن : اصول دین پنج بود دانستنش گنج بود ... Big Grin
.
.
.




اعتراف میکنم اولین بارکه جزومو دادم به یکی از پسرای همکلاسیم,وقتی آورد بهم داد تا 5دقیقه داشتم توی جزوم دنباله شمارش

میگشتم
.
.
.
.





.
کلاس اول دبستان بودم سر درس "ص" وقتیداشتم مشقاشو مینوشتم به ذهنم رسید ما تو زبان عامیانه میگیمبارون اما کتابیش میشه باران پس صابون هم لابد صابانِ اصلش!!! از این نبوغ خودم خرکیفشدم همه مشقامو نوشتم صابان!!! فرداش معلممون به شدتنبوغمو برد زیر سوال
.
.
.
.





اعتراف میکنم دوران راهنمایی روز معلم بود همه تخم مرغآورده بودن که توش پر گل بود منم از یه تخم مرغ خام آورده بودم که بزنم بخندیم! این اومد داخل همه سرو صدا کردن و شادی کردن تخم مرغارو میزدنبه تخته منم این وسط تخم مرغو زدم به تخته ! ترکید رو تخته پاشید همه جا رو لباس معلمم ریخت ! سریع گفت کی بود ؟!!؟ هیچکی هیچینگفت با این که
میدونستن کار منه خلاصه از ته کلاس 4 5 نفر شلوغو آورد بیرون مثل سگ زدشون ولی نگفتن کار من بود ! چون شاگردزرنگیم بودم معلمه شک نمیکرد بهم ! وقتی از کلاس اومدیم بیرون تا دو کیلومتر به صورت چهار نعل فرار کردم آخرم سر کوچه گرفتن مث سگ زدنم

.
.
.


[rtl]اعتراف میکنم کلاس دوم ابتدایی که بودم، شبا موقع خواب گریه میکردم، حتمامیپرسید چرا؟![/rtl]

[rtl]راستش یاد درسایی می افتادم که معلم هنوز تدریس نکرده بود و با خودممیگفتم من چجوری اینارو یاد بگیرم و این میشد که میزدم زیر گریه، بابام هم نصفه شبی پا میشد درس رو که معمولا ریاضی بود بهم یاد میداد، منم یاد میگرفتمو بعد با خیال راحت میخوابیدم !Big Grin[/rtl]






[rtl]امیدوارم خوشتون اومده باشه.[/rtl]
پاسخ
 سپاس شده توسط ✿♥нα৳є ...ℓσνє✿♥ ، RєƖαx gнσѕт ، ```FATEMEH``` ، شکوفه2 ، Şilēຖt Ş¢rēค๓ ، radmehr rad ، ţђę ɱąŋ wђǫ şǫɭd ţђę wǫŗɭd ، mahlajoon ، Artmis2000 ، noora91
آگهی
#2
25r3025r3025r30 مرسی خیلی با حال بود
اعترافات خنده دار ☺ 1
پاسخ
 سپاس شده توسط *nadia*horan*
#3
مرسی خوب بود و باحال
پاسخ
 سپاس شده توسط *nadia*horan*
#4
مرسی واقعا قشنگ بود حال کردم
پاسخ
#5
merrrrccccccccccccc bahal bod
خاکی خاکی ام
آنکه دنیایم بود آنچنان زمینم زد که تا آخر عمر باید خودم را بتکانم....
پاسخ
#6
bad nabodBlushBlushBlushBlush
پاسخ
#7
هههههههه مرسی......
ولی زیاد بود اگه کمتر میزاشتی بهتر بود اینجوری حوصله آدمم سر نمیره....SmileWink
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.flashkhor.com/forum/showthread.php?tid=41041
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.flashkhor.com/forum/showthread.php?tid=15804
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.flashkhor.com/forum/showthread.php?tid=16362

اعترافات خنده دار ☺ 1
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  عکس های خنده دار (انفجار خنده) سری 2
  استاتوس های طنز و خنده دار فیسبوک (طنز جدید اعترافات خنده دار طنز اول مهر طنز مورد د
  بمب خنده (اگه میخوای نمیری از خنده نیا تو)
  تنها محض خنده !!! ( شادی و خنده)
Sad چقدر خنده داره که.....(واقعا خنده داره بیاین تو)
  جملات خنده دار ، قصار و طنز آلود پشت کامیونی ! مجموعه : مطالب طنز جملات خنده دار ، قص
  جدیدترین اس ام اس خنده دار و باحال روز مجموعه : اس ام اس خنده دار و طنز جدیدترین اس ا
  طنز خنده دار و جدید اعترافات مسخره
  مطالب طنز فقط محض خنده !! (40) مجموعه : مطالب طنز مطالب طنز فقط محض خنده !! (40)
  اعترافات جالب و خنده دار طنز (90) مجموعه : مطالب طنز اعترافات جالب و خنده دار طنز (90

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: