×{♥ بُغـــض قَـَـلَــــم " نُسخـــه ی ســہ "♥ } ×

[کاترینا جون]

بی کیفیت............. چرت

[ற!ՖŠ Д¥Ť!Ñ]

گفته بودم لب تر کنی برات میمیرم ... نه تا این حد لبانت با لبان دیگری تر شود نامرد ...

[Apathetic]

دخـدرآ میگـن بآس موقـع سَخـتی هآ جیـغ زد ..

تـو میگـی بآس مث شیر حملـه کرد ..

ولـی مـن میگم بهـدره همه چـی رو فرآموش کرد .. حتی تو را :/

[ÐeaÐ GiЯl]

موضوع انشاء:

سر سطر ....

بنویس:پسران کراک ای، دختران شیشه ای،مادران دق مرگی

بنویس:پدران سگ دوبرای نان

بنویس:بابا نای نان دادن ندارد، بابا کار ندارد

بنویس: بابا سهمیه ای برای استخدام ندارد

بنویس: تلاش بی ثمر

بنویس:آن مرد با الگانس آمد

بنویس:آن مرد باتوم دارد،باتوم درد دارد، درد من برای آن مرد حال دارد

ببخشید، بنویس درد من برای آن مرد نان دارد
.
.
.
.صاحب خانه بابا را جواب کرد، حاج رحیم برای چندمین بار به حج میرود

بابا پول قبض آب ندارد.

[ற!ՖŠ Д¥Ť!Ñ]

هر کس روشنی دهد عاقبتش "دار" است ...

سقف خانه را ببین!!!اعدام دسته جمعی چراغهاست ...

[ÐeaÐ GiЯl]

آخِــه ایـن چـه دلـداری دادنـیـه
" لـیـاقـتـت رو نـداشـت " ...
چـنـد نـفـر لـیـاقـت مــا رو نـداشـتـن ؟!
یعـنـی مــا انـقَـدر خَــفَـنـیـم ؟!

[Mไ∫∫ ∫MΘKξЯ]

تـو هم تلخ بودی
تلــخ !
درست مثل قطره های فلج اطفالی
كه در كودكی به خوردم می دانند !
غافل از اینكه این بار
تلخی تــو دلم را فلــج كرد ...!

[ÐeaÐ GiЯl]

مـــآمِ غُصهـــ هـــآیــــ رو کهــــ بَـــراتــــ خـــوردمــــو

بـــآلـــآ میـــآرم...

همَـــشـــ طَعــمِــــ بیهـــودِگـــی میـــداد...!!!

[Mไ∫∫ ∫MΘKξЯ]

عمریست نشسته ام
پای لرز خربزه هایی
که هیچوقت یادم نمی آید
کی؟!
خوردمشان…

[ÐeaÐ GiЯl]

هیچکس دیگر او نمی شود

حتی...

خودش ...!