×{♥ بُغـــض قَـَـلَــــم " نُسخـــه ی ســہ "♥ } ×

[Apathetic]

هـر روز ،

هـر لحظـه ،

هـر سآعت ،

دل مـن پیش توسـت ،

دل تو کجا ست؟

[ற!ՖŠ Д¥Ť!Ñ]

مـردنَــم را آرزوستــــ اگـــر آرامگــاه ِ ابـَـدی آغــوش ِ تــو بـاشــد . . .

[Mïņ̃†êR]

خالی تر از سکوتم ، از نا سروده سرشار
حالا چه مانده از من ؟ ، یک مشت شعر بیمار
انبوهی از ترانه ، با یاد صبح روشن
اما ، امید باطل ، شب دائمی ست انگار

[-Edgar]

یه دریا اشـــــــــــــــک برای ریختن دارم…
یه دل گرفته…
یه زندگی پر از خالــی…
من سرشارم از تنــهایـــــــــی…

[Apathetic]

مـن ســتآره گمـشده ایـم ،

کـه فضآ دسـتآنـم رآ گرفت ،

تو فقـط مرآ گـم کردی !

همیـن ..×!

[ற!ՖŠ Д¥Ť!Ñ]

سخت بود

فراموش کردن کسی

که با او

همه چیز و همه کس را

فراموش می‌کردم

[Mïņ̃†êR]

تاریکی اتاقم شکسته می شود با نوری ضعیف . . .
لرزشی روی میز کنار تختم میفتد . . .
از این صدا متنفر بودم اما چشم هایم را میمالم . . .

[Apathetic]

یــه دنـیــا غـم توی صـدآته ،

در حـآلیـکـه ،

مـن بهـآر بی پایانـم !

[ƝeGaЯ]

تو فقط بگو مـی آیی…
صندلی کنار من،
طاقت اش زیاد است…!

[@_@]

به بازار میروی
از آن جابرایم یک بغض خوب بخر
بغض که من دارم روزی هزار بار میشکند