☠ گـُـفـتـُـــگـوےِ آزاد وِرژِלּِ ✗پنـــ50ـجاه ُنـُــ9ـــه ✗☠

[Ƒαкє ѕмιƖє]

روزگاریست وارونه...سرزمین باشکوه دیروز ، سرزمین خرابه های امروز. انگار سال هاست که کمر گربه راست نشده. سال هاست که کنده اند و برده اند و خورده اند. گویی بیش از سه صد سال است تاج فرمانروایی خویش را بر جهانیان ندیده.
اما مشکل از کجاست که شیر دیروز شده گربه ی امروز؟ از بیگانگان زالو و کفتار هست؟
 گفتن که از ماست که برماست و ما هم می گوییم که از ماست که برماست. یادمان رفته که اینده ساختنی است و ما هستیم که آن را میسازیم ، چه برای خود و چه برای فرزندانمان. پس به جای فرار از مشکلات و انداختن تقصیر ها بر سر هم ای کاش دست به دست هم و ب امید به فردایی روشن ، خودمان اغاز کنیم و منتظر دیگران نباشیم. نگوییم بوروژوازی و بروکراسی دیواری است مانع از دست یابی به فردای روشن ، نگوییم ما کاره ای نیستیم ، نگوییم دیگران خورده اند پس چرا ما نخوریم.
ایا دگرگونی در ساخت و بافت جوامع به دست نخبگان و  از بالا انجام می شود یا بر اثر تحول در زمینه و بستر اجتماعی و از پایین؟
در دو سده ی اخیر برخی از نخبگان سیاسی ایران می خواسته اند در ساخت و بافت جامعه ای که بر صدر آن قرار می گرفته اند دگرگونی ای انجام دهند که گویی در نقلاب میجی ژاپن انجام شد. نمونه ی بارز آن میرزا تقی خان امیر کبیر است و پیش از او میرزا ابوالقاسم قائم مقام و پس از او دکتر محمد مصدق. این سه تن نه درخواست و اراده تنها بودند و نه در نتیجه ای که عایدشان شد. پس درس بگیر ای ایرانی که ایران بی ایرانی نه می تواند بماند و نه می تواند فرج یابد. لیاقت ما آن چیزی هست که اکنون داریم و اگر ارزو های بزرگ تری داریم پس باید لیاقت و به تناسب تلاش بیشتری داشته باشیم.
بیهقی فرمودند: هر کس از این حکایت بتواند دانست که این چه بزرگان بوده اند. و همگان برفته اند و از ایشان این نام نیکو یادگار مانده است. و غرض من از نبشتن این اخبار آن است تا خوانندگان را فایده یی بحاصل آید و مگر کسی را ازین بکار آید.
پس ای ایرانی به آن چه بیهقی بفرمودند اندیشه کن و بجوی پند ها و اندرز های تاریخ را و تلاش کن برای فردایی روشن. دیگر کاری نکنیم که حسنک را بر دار کنند و مصدق را زندان کنند و امیرکبیر را تیغ زنند گویی ایرانی چاه غیرتش خوشکیده و سرش به زیر آمده.

ایران و ایرانی از هم جدا نیستند.

عـــــــــــآلـــــــــــــی بـــــــــــود (((:



چی توقع دارید!! همینم از سرتون زیادیه والا . . من همین الان یه موضوعش میکنم ^___^

(این کارم پاچه خواری هم نیستا گفته باشم . . /: من فقط میخوام نویسنده بشم همین . .

نویسنده شدن هم نیازی به پاچه خواری ندارع )

[pegah-p]

سلام پغولی ..

خجالت بکشین دیگه
انقد اسم منو خراب نکنین من عمه بتولم

[TinaMk]

تیانـــــــــــــــــــــــــــــــــــا آوآتآرم خوبه عایا؟؟ :|

اره عـــــــــــــــــــــــــــــــــ♥ــــــــــــــــــــــــــــالی
من چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

---

روزگاریست وارونه...سرزمین باشکوه دیروز ، سرزمین خرابه های امروز. انگار سال هاست که کمر گربه راست نشده. سال هاست که کنده اند و برده اند و خورده اند. گویی بیش از سه صد سال است تاج فرمانروایی خویش را بر جهانیان ندیده.
اما مشکل از کجاست که شیر دیروز شده گربه ی امروز؟ از بیگانگان زالو و کفتار هست؟
 گفتن که از ماست که برماست و ما هم می گوییم که از ماست که برماست. یادمان رفته که اینده ساختنی است و ما هستیم که آن را میسازیم ، چه برای خود و چه برای فرزندانمان. پس به جای فرار از مشکلات و انداختن تقصیر ها بر سر هم ای کاش دست به دست هم و ب امید به فردایی روشن ، خودمان اغاز کنیم و منتظر دیگران نباشیم. نگوییم بوروژوازی و بروکراسی دیواری است مانع از دست یابی به فردای روشن ، نگوییم ما کاره ای نیستیم ، نگوییم دیگران خورده اند پس چرا ما نخوریم.
ایا دگرگونی در ساخت و بافت جوامع به دست نخبگان و  از بالا انجام می شود یا بر اثر تحول در زمینه و بستر اجتماعی و از پایین؟
در دو سده ی اخیر برخی از نخبگان سیاسی ایران می خواسته اند در ساخت و بافت جامعه ای که بر صدر آن قرار می گرفته اند دگرگونی ای انجام دهند که گویی در نقلاب میجی ژاپن انجام شد. نمونه ی بارز آن میرزا تقی خان امیر کبیر است و پیش از او میرزا ابوالقاسم قائم مقام و پس از او دکتر محمد مصدق. این سه تن نه درخواست و اراده تنها بودند و نه در نتیجه ای که عایدشان شد. پس درس بگیر ای ایرانی که ایران بی ایرانی نه می تواند بماند و نه می تواند فرج یابد. لیاقت ما آن چیزی هست که اکنون داریم و اگر ارزو های بزرگ تری داریم پس باید لیاقت و به تناسب تلاش بیشتری داشته باشیم.
بیهقی فرمودند: هر کس از این حکایت بتواند دانست که این چه بزرگان بوده اند. و همگان برفته اند و از ایشان این نام نیکو یادگار مانده است. و غرض من از نبشتن این اخبار آن است تا خوانندگان را فایده یی بحاصل آید و مگر کسی را ازین بکار آید.
پس ای ایرانی به آن چه بیهقی بفرمودند اندیشه کن و بجوی پند ها و اندرز های تاریخ را و تلاش کن برای فردایی روشن. دیگر کاری نکنیم که حسنک را بر دار کنند و مصدق را زندان کنند و امیرکبیر را تیغ زنند گویی ایرانی چاه غیرتش خوشکیده و سرش به زیر آمده.

ایران و ایرانی از هم جدا نیستند.

عـــــــــــآلـــــــــــــی بـــــــــــود (((:



چی توقع دارید!! همینم از سرتون زیادیه والا . . من همین الان یه موضوعش میکنم ^___^

(این کارم پاچه خواری هم نیستا گفته باشم . . /: من فقط میخوام نویسنده بشم همین . .

نویسنده شدن هم نیازی به پاچه خواری ندارع )

منم دوست دارم نویعسنده شمع

[sufiy]

تاسوعا عاشورا بشه حمله کنیم به شله دهی چه شود

[Mïņ̃†êR]

یارو پم دادۀ ج مسابقرو میدونم جوابو گفتۀ میگم جوابو دادن غبلا اعلامم کردیم ایشالا دفۀ بد میگۀ ینی راهی ندارۀ؟

من ب این چی یبگم اخه؟

[FARID.SHOMPET]

راسـ میگه فرید خیلی ضایع بود

ها!؟ غزال که خیلی خوشش اومد.

اسن متحول شدم میخوام برم بدون ویزیت بیمار ببینم

ن جدی خوب بود خوشم اومد بغیر از عشقولانه موضوعای دیگرم خوب مینویسی تبریک یکم ویرایش میخواد یکلۀ نوشتی باید فرازو نشیب داشتۀ باشۀ

دیگه توی نیم ساعت نوشتن بیشتر از این نمی شد!
ویرایش نمیخواد. این یه جور سبک نوشتن هست که ساختار جملات بر پایه کتاب های قدیمی هست. اون فراز و نشیب هم برای داستان هست. این مخصوصا یه جوریه که از لحنی بپری به لحن دیگه و نیازی هم به جملات پیوند دهنده نداره.

[сÜтε Đévìł ツ]

فرید انشای منو پخش نکن

[TinaMk]

به من چه ولی بعضی جاهاشو دوست داشتم بای

[HeDyE~×~]

[quote=♥اهورا♥ pid=1218440 dateline=1383327194]
تیانـــــــــــــــــــــــــــــــــــا آوآتآرم خوبه عایا؟؟ :|

اره عـــــــــــــــــــــــــــــــــ♥ــــــــــــــــــــــــــــالی
من چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

لایــک^__^

آیســـان :)

[Snow-Girl]

سلام پغولی ..

خجالت بکشین دیگه
انقد اسم منو خراب نکنین من عمه بتولم

خجالت؟چی هس اصن؟خوردنیه؟پوشیدنیه؟کشیدنیه؟

باشه ازین به بعد بت میگم عمه بتول ..:...:..