گــفـتگـوے آزاد 【84】

[Magical Girl]

پری :|
از تو بعیده -____-
این کصافط،ینیی صادق -___-
میدونه من ب هر وسوندی کنار اسمم حساسم..یرا همین هردفه ی عزیزمی چیزی باید کنارش بچسبونه،والا شب کرماش نمیذارن راحت بخوابه ! -____-

[† αƖιєη †]

وایستین چند به چند رکسانا رو اذیت نکنین خخخ

حسام؟ |:

بله..؟

خوبی؟ |:

[along boy]

بلی؟ -_-

دوسـت دارم-_-
خـعـلی زیـاد-_-

مآ بیشتر ^_^
چش مایی (:

---

سلام بکس

سلام حسام (:

اه دو صفحه عقبم |:

سلام رکی خوبی

آفرین به تو |:

ها؟؟آفرین به من؟؟

[Ƒαкє ѕмιƖє]

بدم میاد ازش

خدافس

[ღSηow Princessღ]

چه داداش داداشیـه این وسط!

[Albert wesker]

این نــآزی خیلـــی خوبـ بود..دلــم واسـه همه ی دوستای اون نسخه تنگـ شده...بخصوص نازی..!!

اون زن منه

میدونــــم

زنــه شما بود...ولــی حالا سه تا خیابون بالاتر از ما زندگی میکنـه!عروسـه ماس!

منظورت چیه؟
واضح حرف بزن

دوستمـه توی دنیای واقعــی....}

عروسـه ماست یعنــی عروسِ خانواده ی ما شده!

اونوقت دوماد کیه؟-_-

[along boy]

آره خوبم تو خوبی؟

[**MOHAMMAD**]

چرا فقد سارا و اسنو پرنسس تو چشام اشنان؟؟؟
قدیمیا رفتن؟؟ هه هه

[† αƖιєη †]

بلی؟ -_-

دوسـت دارم-_-
خـعـلی زیـاد-_-

مآ بیشتر ^_^
چش مایی (:

---

سلام بکس

سلام حسام (:

اه دو صفحه عقبم |:

سلام رکی خوبی

آفرین به تو |:

ها؟؟آفرین به من؟؟

حسام سرت چیزی نشده ؟ |:

[MOHSENEBRAHIMI]

درود داش محسن

سپاس از شما برادر

چه خبر دوستان ؟