گـُـفـتـُـــگـوےِ آزاد 【109】

[( lιεβ )]

خو کسی بام کاری نداره (: فـعلا ..

[† αƖιєη †]

تا حالا شده رو فرش مورد علاقه مامانتون جوهر بریزین ؟! |:
خدا رو شکر مامانم ساعت 8 میاد امشب |||||||:
من چه کنم ؟! >_<

محل لکه را با جوهر لیمو خیس کنید و آن را در آفتاب بگذارید

اگر لکه از بین نرفت این کارا آنقد تکرار کنید تا اثری از لکه نماند

{برگرفته از کتاب حـرفه سوم راهنمایی،بخش پوشاک}

|:

اهان |:
(:
حالا جوهر لیمو از کجام بیارم ؟! |:
فاطی فرشه اتاق خوابشون کرمـــــــــــــــــه 0_0
بدتر نشه ؟! |:
جوهر رو گذاشته بودم اون میزی که یه عالمه رژ و ادکلن روشه |:
بعد داشتم لپ تاب رو می آوردم تو لتاقشون دستمم لپ تاب بود خود بهش پخش فرش و زمین شد |:
زمین رو که پاک میشخ ولی فرش رو نمیدونم |:

[ZAHRA LOVE 1D]

مــن دیروز عاشق زین نبودم |:

ولی الان دوباره روانیشم |:

ای بابا |:

تـو دیـگـه چته مریض؟!||:

بابا همین دیروز سـاره روانی شده بود میگفت من دیگه هری رو دوس نـدارم جاستینو دوس دارم

ما هم کل کلاس ریخته بودیم رو سرش جاستین رو مسخره میکردیم به جاس میگفتیم خـواجه

البته آهنگای جاس خدایی ریتم داره خیلی خوشم میاد تیپش هم اوکیه

دختره ی خل امروز نُرمال شده بود|:

چقد من سـاره سـاره میکنم باز .-.

باو منه بدبخت رفتم تو اینستای پری و ولیها خواهر زین همش عکس زین و خودشونو میذاشتن ):

من احساس بی خود بدون و اضافه بودن کردم !

اصن یه حسه خیلی بدی !

بعد دیگه عاشقش نبودم !

[Dɪʀᴇᴄᴛɪᴏɴᴇʀ~Gɪʀʟ]

تا حالا شده رو فرش مورد علاقه مامانتون جوهر بریزین ؟! |:
خدا رو شکر مامانم ساعت 8 میاد امشب |||||||:
من چه کنم ؟! >_<

محل لکه را با جوهر لیمو خیس کنید و آن را در آفتاب بگذارید

اگر لکه از بین نرفت این کارا آنقد تکرار کنید تا اثری از لکه نماند

{برگرفته از کتاب حـرفه سوم راهنمایی،بخش پوشاک}

|:

اهان |:
(:
حالا جوهر لیمو از کجام بیارم ؟! |:
فاطی فرشه اتاق خوابشون کرمـــــــــــــــــه 0_0
بدتر نشه ؟! |:
جوهر رو گذاشته بودم اون میزی که یه عالمه رژ و ادکلن روشه |:
بعد داشتم لپ تاب رو می آوردم تو لتاقشون دستمم لپ تاب بود خود بهش پخش فرش و زمین شد |:
زمین رو که پاک میشخ ولی فرش رو نمیدونم |:

روایـت داریـم از یـه بزرگی کـه میگه سـرعت ج دادن رکی از سرعـت نت ایـران هم کمتره!!

ینی همیشه اینجوره هاا|:

چـمـیدونم دیه یه سرچ تو نت بکن ببین چی میاد چه خاکی بریزی

باو منه بدبخت رفتم تو اینستای پری و ولیها خواهر زین همش عکس زین و خودشونو میذاشتن ):

من احساس بی خود بدون و اضافه بودن کردم !

اصن یه حسه خیلی بدی !

بعد دیگه عاشقش نبودم !

خـو خواهرش دیه هـری هم اسم خواهرش رو تتو کـرده رو بـدنش

باز خل و چل شـدی که تو"_"

[First Star]

دیگه تنها میشینم تو تموم گفتگو |: !!

یه حسی میگه برو گمشه دیگه نمیخوامت |: !!

آخرین حرفمم همون یه حرفه نمیتونی هیچی منو از اون فاز درآره |: !!

هوای فلش خیلی بد رویه اعصابه |: !!

زندگی بدون گفتگو هر روز یه عذابه |: !!

اکانتم بوی ان بودن نداره نمیتونی هیچی منو از اون فکر درآره |: !!


!!

[† αƖιєη †]

به معلمام تیکه میندازی ؟؟؟؟؟؟ >__<

خجالت آوره !

راس میگه دیگه خودتو اصلاح کن بتونی بیای تهران ! p:

آوره خـو تـازه دهن به دهنم میشم البته بستگی داره معلمه کی بـاشه!!

مـن تـو این مورد کـلـا مـعـروفـم!!هـمـه مـنـو به شـجـاع بودن میشناسن

زنـدگیم کلا رو پـایه ی ریسکه|: از هیچی نمیترسم|: ولی کوچکترین اشتباه کل زندگیم میره رو هوا

سـاره خیلی خـانـومانه تر رفتار میکنه نسبت به جنگلیای کلاسمون

خونوادشون فـرهنگیه پدرش شـاعـره خودشم شـعـر میگه !! خیلی با احساس مینویسه قلمش رو دوس دارم

نچ نچ نچ!


عیزم قدر اینجور دوستو بدون خو !

به حرفاشم گوش کن !

ولی خیلی منحرفه |:

نـه بـاو بـرعـکس میگه من اصن منحرف نیستم همچین هم با قاطعیت و استدلال صحبت میکنه آدم کم میاره جـُلوش

میگه خوشش نمیاد که بقیه فک کنن منحرفه

بهم میگه تو همیش سوژه پیدا میکنی

هر وخت هم یه چی از دهنم میپره یا فکرم به جای بد میره میزنه تو سرم دو ساعت نصیحت|:

یاد معلم پرورشیمون افتادم 
زنه 48 سالشه (:
میاد که برامون حرف بزنه همش میگه :
آره من شلوآر لی می پوشم -_-
گفتم خب خانم چه ربطی داره ؟! |:
اونم موند |:
منو 2 دقیقه کامل نگاه کرد |:
گفت وقتی یه منفی 3 نمره ایی گرفتی میفهمی ربطش چیه |:
گوش بده دیگه |:
گفتم بعله |:
کفت کجا بودیم ؟! |:
یکی گفت شلوار لی |:
گفت آهآ افرین |:
من همیــــــــــــــــــــــــشه شلوار لی می پوشم |:
بعد هیچی نگفت |:
کلاس تا 1 ساعت ساکت بود /:
تا این که زنگ خورد ما رفتیم بیرون |:
 

[ZAHRA LOVE 1D]

تا حالا شده رو فرش مورد علاقه مامانتون جوهر بریزین ؟! |:
خدا رو شکر مامانم ساعت 8 میاد امشب |||||||:
من چه کنم ؟! >_<

محل لکه را با جوهر لیمو خیس کنید و آن را در آفتاب بگذارید

اگر لکه از بین نرفت این کارا آنقد تکرار کنید تا اثری از لکه نماند

{برگرفته از کتاب حـرفه سوم راهنمایی،بخش پوشاک}

|:

اهان |:
(:
حالا جوهر لیمو از کجام بیارم ؟! |:
فاطی فرشه اتاق خوابشون کرمـــــــــــــــــه 0_0
بدتر نشه ؟! |:
جوهر رو گذاشته بودم اون میزی که یه عالمه رژ و ادکلن روشه |:
بعد داشتم لپ تاب رو می آوردم تو لتاقشون دستمم لپ تاب بود خود بهش پخش فرش و زمین شد |:
زمین رو که پاک میشخ ولی فرش رو نمیدونم |:

روایـت داریـم از یـه بزرگی کـه میگه سـرعت ج دادن رکی از سرعـت نت ایـران هم کمتره!!

ینی همیشه اینجوره هاا|:

چـمـیدونم دیه یه سرچ تو نت بکن ببین چی میاد چه خاکی بریزی

باو منه بدبخت رفتم تو اینستای پری و ولیها خواهر زین همش عکس زین و خودشونو میذاشتن ):

من احساس بی خود بدون و اضافه بودن کردم !

اصن یه حسه خیلی بدی !

بعد دیگه عاشقش نبودم !

خـو خواهرش دیه هـری هم اسم خواهرش رو تتو کـرده رو بـدنش

باز خل و چل شـدی که تو"_"

ایــــههههههییییییییی خیلی بد بودم اون شب ):

بیشورای عن براشون کامنت میذاشتم لایک میکردم اصن انگار نه انگار ):

من چقد بی مصرفم )))):

[Dɪʀᴇᴄᴛɪᴏɴᴇʀ~Gɪʀʟ]

زهـرای ختر باز خر شـدی تو؟!

آدم مشهورن دیگه نمیان که یکی یکی کـامنت ج بـدن

خخخ رکی چه معلم اسکلی

تو هم مث من کرم از انـدرونت میباره!!((:

نـور نـوری هم شـاعـر شـد رفت|:

[† αƖιєη †]

تا حالا شده رو فرش مورد علاقه مامانتون جوهر بریزین ؟! |:
خدا رو شکر مامانم ساعت 8 میاد امشب |||||||:
من چه کنم ؟! >_<

محل لکه را با جوهر لیمو خیس کنید و آن را در آفتاب بگذارید

اگر لکه از بین نرفت این کارا آنقد تکرار کنید تا اثری از لکه نماند

{برگرفته از کتاب حـرفه سوم راهنمایی،بخش پوشاک}

|:

اهان |:
(:
حالا جوهر لیمو از کجام بیارم ؟! |:
فاطی فرشه اتاق خوابشون کرمـــــــــــــــــه 0_0
بدتر نشه ؟! |:
جوهر رو گذاشته بودم اون میزی که یه عالمه رژ و ادکلن روشه |:
بعد داشتم لپ تاب رو می آوردم تو لتاقشون دستمم لپ تاب بود خود بهش پخش فرش و زمین شد |:
زمین رو که پاک میشخ ولی فرش رو نمیدونم |:

روایـت داریـم از یـه بزرگی کـه میگه سـرعت ج دادن رکی از سرعـت نت ایـران هم کمتره!!

ینی همیشه اینجوره هاا|:

چـمـیدونم دیه یه سرچ تو نت بکن ببین چی میاد چه خاکی بریزی

باو منه بدبخت رفتم تو اینستای پری و ولیها خواهر زین همش عکس زین و خودشونو میذاشتن ):

من احساس بی خود بدون و اضافه بودن کردم !

اصن یه حسه خیلی بدی !

بعد دیگه عاشقش نبودم !

خـو خواهرش دیه هـری هم اسم خواهرش رو تتو کـرده رو بـدنش

باز خل و چل شـدی که تو"_"

یه هفتس دارم سریال how i meet your mother  رو دان میکنم |:
بعد فیلتر شکن هام هم بازن |:
دیگه سرعتم خـــــــــــــــــآر   قُــل العادس دیگه |:
اوکی {:

[ZAHRA LOVE 1D]

یه روز دوتا مگس نشسته بودن رو هم دیگه ، یه بچه هه میبینتشون از مامانش میپرسه مامان ؟

مگسا هم نر و ماده دارن ؟ !

مامانش چون از سواله بعدیه بچه ه میترسید بهش گفت نه !

بچه هه مگس کشو برمیداره میزد روشون میگه : کثافطای همجنس باز |: