امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

گزیده اشعار سیدحسن حسینی

#1
عاشقی در هوس نمی گنجد
آسمان در قفس نمی گنجد
عشق یعنی عقاب خاطر ما
زیر بال مگس نمی گنجد
باده خواریم و دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ر ند و شیوه ما
در خیال عسس نمی گنجد
دلم انگشتری ست خون آلود
که به انگشت کس نمی گنجد
عطر این غنچه معمایی
در سر خار و خس نمی گنجد
بر نگینی که عین دلتنگی ست
نام فریادرس نمی گنجد
بی نفس می کنیم یاد لبش
گرچه اینجا نفس نمی گنجد
منم و عشق و خلوتی که در آن
هیچکس، هیچکس نمی گنجد سیدحسن حسینی

شاهد مرگ غم انگيز بهارم چه کنم؟
ابر دلتنگم اگر زار نبارم چه کنم؟
نيست از هيچ طرف راه برون شد دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ز شبم
زلف افشان تو گرديده حصارم چه کنم؟
از ازل ايل و تبارم همه عاشق بودند
سخت دلبسته‎ی اين ايل و تبارم چه کنم؟
من کزين فاصله غارت شده‎ی چشم تو ام
چون به ديدار تو افتد سر و کارم چه کنم؟
يک به يک با مژه‎هايت دل من مشغول است
ميله‎های قفسم را نشمارم چه کنم؟ سیدحسن حسینی
 
چون چشم ندارند هماره ببینند
همواره بر آنند که نامرد ببینند
در کوچه یلدایی تاریخ، دلت را
چون شب پره خواهند که ولگرد ببینند
از درد و رگ درد مزن دم که حریفان
خواهند ترا بی رگ بی درد ببینند....
تا خاطر گلدان لب طاغچه سبز است
غم نیست اگر باغچه را زرد ببینند
امید من آن است که در آینه یک روز
چون دیده گشودند کمی مرد ببینند! سیدحسن حسینی
کاغذ ابر و باد را بردار
و رو به قبله من
در همین حوالی
قلمت را بی بهانه بتراش...
اگر خواستی مرا بنویسی- یک خواهش صمیمی و کوچک
تنهایی مرا بکش
تا بامداد قیامت! سیدحسن حسینی

شاعری وارد دانشکده شد
دم در 
ذوق خود را به «نگهبانی»داد!
شاعری
وام گرفت
شعرش آرام گرفت!
شاعر تشنه
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ز دریا می گفت
اهل بیت سخنش را
به اسارت بردند!
شاعری روی زمین
سیب سرخی را دید
زیر لب فاتحه ای خواند و گذشت!... سیدحسن حسینی

نسیم را
با خط کش می سنجند
و غنچه ها را
در کفه های ترازو
می ریزند
سلامشان
بوی عدد می دهد
و بدرودشان
شمارش معکوس است
لبخندها را در دل
به طلا تبدیل می کنند
و عرض تبسم را
به عمد
طول می دهند
صرفجویانه
سرمی زنند
و حال ترا از حسابهای جاری می پرسندصرافان بی مغازه همه جا میگردند
و مدام
تو را در احتمال طلایی
ضرب می کنند... سیدحسن حسینی



منبع=http://jomalatziba.blogfa.com
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Rainbow اشعار انگلیسی همراه با ترجمه
  اشعار جامع
  گزیده شعر شاعران رمانتیسم ایران / فریدون توللی
Information اشعار کوتاه ناب سری اول
  اشعار مریم حیدر زاده
  اشعار مناسب حال من...
  اشعار شاعران خارجی(ترجمه فارسی)
  مشاعره با اشعار خودمان
Thumbs Up مجموعه اشعار نیما یوشیج به‌همراه دستخط شاعر
Lightbulb «گزینه اشعار روح‌انگیز کراچی» نقد می‌شود

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان