ıllıllı گــفـتــــگـوےِ آزاد نسخه 131 ıllıllı

[Dead Silence]

تا حرف از پیشنهاد میزنی ، آیسان میاد :|

باو یکی بیاد این انگل جامعه رو از اینجا ببرتش -_-*

خجالتم نمیکشه ! :|

تو زن داری ! تازه صاحب بچه شدی ! اونوقت به من پیشنهاد ازدواج میدی !؟ :|

پناه میبرم به خدا ؛ از شر شیطان رانده شده (=

رضا با من نسبتی نداره :| !

رو درخواستش فک کُن :|

دعوا نمک زندگیه :|

غلط میکنه به من پیشنهاد ازدواج میده -_-*

من اصولا پیشنهاد بعضی افراد خاص رو قبول میکنم :|||||||||||

[Δ.н.ο.υ.я.Δ]

خدافض فعلا(:

[Thyme]

آیس .. بهش گفتی من با قیصرم ..

به کل فلش گفت T_T هی بش میگم دهنتو ببند دوباره تکرار میکنه T_T

نه دیگه جنسیتش رو از قبل انتخـاب کردن قراره دختر باشه :|

بچه ای در کار نی ..

همون آوا بود که بدنیا اومد رَف ..

فرزام هم ب فرزندیش قبول میکنه آوا رو ..

دهنش چفت و بست نداره ..

آدم رو ب غلط کردن میندازه ..

حالا قیصر پس فردا میگه تقصیر من بود ..

من خر بودم بهش اعتماد کردم

آیســـــــــــآن ؟
قضــــــــیه آوا چیه ...!؟
O_o

[armin van buuren]

کیا حاملن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

سیسمونی چی بیاریم حالا ؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!

هه!!
خداوکیلی این چه سوالی بود

ههه نداره اخه هر دختری اینجا پیام میده مینویسه بچم دو ماه دیگه در میاد 

منم خواستم شخصیتم و دست و دل بازیمو به همه نشون بدم هههههههههخخخخخخ

[Mason]

آیس .. بهش گفتی من با قیصرم ..

به کل فلش گفت T_T هی بش میگم دهنتو ببند دوباره تکرار میکنه T_T

نه دیگه جنسیتش رو از قبل انتخـاب کردن قراره دختر باشه :|

بچه ای در کار نی ..

همون آوا بود که بدنیا اومد رَف ..

فرزام هم ب فرزندیش قبول میکنه آوا رو ..

دهنش چفت و بست نداره ..

آدم رو ب غلط کردن میندازه ..

حالا قیصر پس فردا میگه تقصیر من بود ..

من خر بودم بهش اعتماد کردم

رضا چی کر کردی ؟ :|

[Wanton]

دیدی?
بدبخت نمیتونه دروغ بگه که من ادم پاکی نیستم|:

داداش شمارمو داری دیگه ، واسه نماز صبح بیدارم کن 

دفعه دیگه خواستی بیای این طرف یه پک تسبیح ، جا نماز ، مهر و ... از هیئتتون واسم بیار 

[-м α є ∂ є-]

مگه مال یه بچه چقده؟؟؟؟؟
عجبا....
=)))))))))

---

دو شوهره:|

من راضی
شوورم راضی
گوربابای ناراضی

غلط کردی|:
من ناراضی-__-

اقا وایسید ببینم من کی با امیر دو جنسه ازدواج کردم؟؟؟-___-

ازدواج پنهانی:|

نه برو از خودش بپرس-___-

[Ƒαкє ѕмιƖє]

فاطی راستی من نویسنده نمیشم (:

انصراف دادم ..

خدافس

[Dɪʀᴇᴄᴛɪᴏɴᴇʀ~Gɪʀʟ]

بچه ای در کار نی ..

همون آوا بود که بدنیا اومد رَف ..

فرزام هم ب فرزندیش قبول میکنه آوا رو ..

دهنش چفت و بست نداره ..

آدم رو ب غلط کردن میندازه ..

حالا قیصر پس فردا میگه تقصیر من بود ..

من خر بودم بهش اعتماد کردم

چیشده ؟! :|

ولش کن آیسان خـره پسره :|


+ رضــا تبریک میگم (: دوبـاره ر*ـدی :|||

ایندفعه دوبرابر دفعه ی قبل :|

[Thyme]

تا حرف از پیشنهاد میزنی ، آیسان میاد :|

باو یکی بیاد این انگل جامعه رو از اینجا ببرتش -_-*

خجالتم نمیکشه ! :|

تو زن داری ! تازه صاحب بچه شدی ! اونوقت به من پیشنهاد ازدواج میدی !؟ :|

پناه میبرم به خدا ؛ از شر شیطان رانده شده (=

رضا با من نسبتی نداره :| !

رو درخواستش فک کُن :|

دعوا نمک زندگیه :|

غلط میکنه به من پیشنهاد ازدواج میده -_-*

من اصولا پیشنهاد بعضی افراد خاص رو قبول میکنم :|||||||||||

پســـــــ واستا تا بهت پیشنهاد بدن !....؟