ıllı گــفـتــــگـوےِ آزاد ıllı 135

[∆ MeRzaD ∆]

-____-

بی تو دنیا رو نمیخوام منو تنها نزار ..

بی تو فردا رو نمیخوام منو تنها نزار ..

مزاح فرمودم جو عوض شه :| -_-
|:

مخاطبش کی بود؟ :| o_O

شوورم -_- :|

هـووم (:

[Mason]

سلام .. (:*

[armin van buuren]

نمی رم منتظر همین بودم ^__^

من گفتم بمون چون من میزبانم و نگرت داشتم 

زیاد حرف بزنی ازت پذیرایی نمیکنما 

حواستو جمع کن

افرین(:

تو میزبانی؟ 0_o
بیچاره مهمونات....

بله من میزبانم

اره بیچاره ها از لطف و رحمت من دیگه نمیدونن چی بگن خسته شدن

هِع..

خدافظ..

داری منو امتحان میکنی زرنگ افتابس

انتظار داری الان بگم تو رو خدا نرو ...!!؟؟؟

خدانگهدار خخخخخخخ ههههههخ

[Dead Silence]

-____-

بی تو دنیا رو نمیخوام منو تنها نزار ..

بی تو فردا رو نمیخوام منو تنها نزار ..

مزاح فرمودم جو عوض شه :| -_-
|:

مخاطبش کی بود؟ :| o_O

شوورم -_- :|

هـووم (:

جغرافی خوندی ؟ :|

[Shadow of Death]

یه روز سه تا بنده خدا نشسته بودن جایی، یکیشون یه عدد میگفت بعد همه شون هرهر میخندیدن و ریسه می رفتن.
یه نفر می رسه میگه آقا قضیه ی این عددا چیه؟
میگن ما حال نداریم جوکها رو کامل تعریف کنیم واسه ی هر جوک یه عدد گذاشتیم. وقتی یکیمون اون عدد رو میگه ما یاد اون شماره جوک میفتیم و میخندیم
بهش میگن حالا تو یه عدد بگو. یارو میگه 37
یهو هرسه تا میزنن زیر خنده از شدت خنده اشکشون در میاد میگن ای ول دمت گرم این یکیو تاحالا نشنیده بودیم

[Dead Silence]

سلام .. (:*

چرا تنها اومدی ؟ :|

بدون شوور ؟ :|

[∆ MeRzaD ∆]

-____-

بی تو دنیا رو نمیخوام منو تنها نزار ..

بی تو فردا رو نمیخوام منو تنها نزار ..

مزاح فرمودم جو عوض شه :| -_-
|:

مخاطبش کی بود؟ :| o_O

شوورم -_- :|

هـووم (:

جغرافی خوندی ؟ :|

19 تا درسه تقسیم کردم روزی 5 تا بخونم -_-
تو خوندی؟ :|

[Mason]

یه روز سه تا بنده خدا نشسته بودن جایی، یکیشون یه عدد میگفت بعد همه شون هرهر میخندیدن و ریسه می رفتن.
یه نفر می رسه میگه آقا قضیه ی این عددا چیه؟
میگن ما حال نداریم جوکها رو کامل تعریف کنیم واسه ی هر جوک یه عدد گذاشتیم. وقتی یکیمون اون عدد رو میگه ما یاد اون شماره جوک میفتیم و میخندیم
بهش میگن حالا تو یه عدد بگو. یارو میگه 37
یهو هرسه تا میزنن زیر خنده از شدت خنده اشکشون در میاد میگن ای ول دمت گرم این یکیو تاحالا نشنیده بودیم

حکایت بیش تر شیرازیا :|

[Dead Silence]

مخاطبش کی بود؟ :| o_O

شوورم -_- :|

هـووم (:

جغرافی خوندی ؟ :|

19 تا درسه تقسیم کردم روزی 5 تا بخونم -_-
تو خوندی؟ :|

نصفشو فردا :| نصفه دیگشو جمعه :|

[Shadow of Death]

یه روز سه تا بنده خدا نشسته بودن جایی، یکیشون یه عدد میگفت بعد همه شون هرهر میخندیدن و ریسه می رفتن.
یه نفر می رسه میگه آقا قضیه ی این عددا چیه؟
میگن ما حال نداریم جوکها رو کامل تعریف کنیم واسه ی هر جوک یه عدد گذاشتیم. وقتی یکیمون اون عدد رو میگه ما یاد اون شماره جوک میفتیم و میخندیم
بهش میگن حالا تو یه عدد بگو. یارو میگه 37
یهو هرسه تا میزنن زیر خنده از شدت خنده اشکشون در میاد میگن ای ول دمت گرم این یکیو تاحالا نشنیده بودیم

حکایت بیش تر شیرازیا :|

خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ چراشیرازی؟
چون حال ندارن؟